أین عمّار

أین عمّار

اندیشه های انقلابی اسلامی
أین عمّار

أین عمّار

اندیشه های انقلابی اسلامی

از بزرگترین جامعه شیعه آفریقا چه می دانید؟

جامعه شیعه نیجریه با دهها میلیون نفر جمعیت بزرگترین جامعه شیعه آفریقا می باشد.

 حمله ی غیر منتظره ی ارتش نیجریه به منطقه شیعه نشین زاریا و کشتار چند صد نفر از ساکنین این منطقه در روزهای اخیر در صدر اخبار شماری از رسانه های جهان اسلام قرار داشته است. اهمیت این یورش وحشیانه از آن روست که در حملات فوق جمعی از رهبران شیعه این کشور به شهادت رسیده و حسینیه بقیه الله متعلق این کشور به کلی ویران شده است.

نیجریه در غرب آفریقا واقع شده و پرجمعیت ترین کشور این قاره می باشد.

اگرچه رسانه های امنیتی نیجریه هدف از حملات را واکنش ارتش به اهداف برخی شیعیان مبنی بر احتمال ترور یکی از فرماندهان ارتش عنوان نموده اند، با این حال تداوم رویه سرکوب شیعیان و افزایش آن در ماه های اخیر حکایت از یک اقدام سازماندهی شده برای مقابله با اقلیت شیعیان نیجریه دارد.

جمهوری فدرال نیجریه با 170 میلیون نفر جمعیت پر جمعیت ترین کشور قاره آفریقا است که در غرب این قاره واقع شده است. نیمی از جمعیت این کشور را مسلمانان و نیمی دیگر را مسیحیان تشکیل می دهند، مسلمانان عموما در نیمه شمالی و مسیحیان در نیمه جنوبی سکونت دارند. نیجریه به دلیل تنوع فراوان قومی و نژادی طی چند سال گذشته شاهد درگیری‌های زیادی بوده‌است.

شیخ ابراهیم الزکزاکی رهبر شیعیان نیجریه.

مسلمانان با وجود آن که نیمی از جمعیت نیجریه را تشکیل می دهند، عموما نسبت به مسیحیان این کشور به دلیل حمایت دول غربی از این بخش از جامعه در تبعیض قرار دارند. در سال اخیر و در دموکراتیک ترین انتخابات برگزار شده در نیجریه محمدو بوهاری ژنرال بازنشسته ارتش نیجریه، از حزب کنگره ترقی‌خواه به عنوان رئیس جمهور این کشور انتخاب شد.

شیعیان نیجریه و تاثیر پذیری از انقلاب اسلامی

عموم جمعیت مسلمانان نیجریه را مسلمانان سنی مذهب مالکی تشکیل می دهند، با این حال شیعیان در نیجریه بزرگترین جامعه شیعه در آفریقا هستند. اگرچه آمار دقیقی از جمعیت شیعیان وجود ندارد با این حال براورد حکایت از حضور هفت  تا ده میلیون نفری شیعیان در این کشور آفریقایی دارد.

عموم جمعیت ده میلیونی شیعیان نیجریه تحت تاثیر انقلاب اسلامی و با تلاش شیخ زکزاکی به تشیع گرویده اند.

شیعیان نیجریه بیش از هر جای دیگر در قاره آفریقا متاثر از انقلاب اسلامی در ایران بودند. با آن که قاطبه مسلمانان نیجریه به لحاظ تاریخی از اهل تسنن می باشند، درست از اواسط دهه هشتاد میلادی (پس از وقوع انقلاب 1979 در ایران) شاهد رشد روز افزون شیعیان و گرویدن اهل تسنن به مذهب شیعه جعفری می باشیم. جامعه شیعه نیجریه به صورت بارز تصاویر رهبران و مراجع تقلید شیعه ایرانی را در حسینیه‌ها و مساجد و مجالس خود نصب می‌کنند. شیخ ابراهیم زکزاکی رهبر شیعیان نیجریه که به ایران علاقه بسیاری دارد، بارها به جمهوری اسلامی ایران سفر کرده (آخرین بار در ابتدای سال ۱۳۹۳ش به قم و تهران) و کاملا متاثر از افکار شیعیان ایرانی است.

شیخ زکزاکی بارها خود را مرید حضرت امام و مقام معظم رهبری نامیده است.

شهر کادونا مهمترین شهر شیعه نشین نیجریه است. در این شهر می ‌توان آثار و بناهای قدیمی مربوط به قرن 19 میلادی یعنی زمان ورود اسلام به نیجریه را مشاهده کرد. این شهر مورد توجه بسیاری از رسانه‌ها قرار گرفته زیرا میزبان دفاتر اسلامی بسیاری از جنبش اسلامی شیعه نیجریه است.

در گذشته، این جنبش، کوچک و محدود بود اما هم اکنون گسترش یافته و افراد زیادی عضو آن شده و به جنبش بزرگی تبدیل شده است.

شیخ ابراهیم زکزاکی کیست؟

شیخ ابراهیم زکزاکی یکی از مبارزانی است که با همت و تلاش بی وقفه اش، نقشی بزرگ در گسترش اندیشه های حضرت امام(ره) در غرب آفریقا و به ویژه، در کشور نیجریه داشته است. او به عنوان رهبر شیعیان نیجریه طی نزدیک به چهار دهه فعالیت در این کشور، میلیون ها نفر از مردم نیجریه را با انقلاب اسلامی و مکتب  اهل بیت(ع) آشنا کرده است.

شیعیان نیجریه توامان از سوی ارتش و بوکوحرام تحت فشارند.

شیخ زکزاکی متولد 1953 میلادی و رهبر کنونی جنبش اسلامی نیجریه است. وی که فارغ التحصیل رشته اقتصاد است در دهه های هشتاد و نود میلادی بارها بازداشت شده با این حال فعالیت های گسترده او زمینه جذب میلیون تن را به تشیع فراهم آورد. گفته می شود که این مساله باعث حملات شدید برخی گروه های اسلامی افراطی به او شده است. وی همچنین عضو مجمع عمومی مجمع جهانی اهل بیت(ع) است.

شیخ ابراهیم زکزاکی در رابطه با علاقه خود به انقلاب اسلامی ایران و تاثیرات این انقلاب بر محیط پیرامونی و مناطق مسلمان نشین چنین می گوید: «غرب و به ویژه آمریکا، طی بیش از سه دهه گذشته تمام تلاش خود را برای جلوگیری از رشد و نفوذ انقلاب اسلامی به کار گرفته است. غربی ها، زمانی که انقلاب اسلامی در شُرُف پیروزی بود نیز کوشیدند راه را بر موفقیت آن سد کنند؛ اما نتوانستند. آن ها از تمام توان و ابزارهایشان استفاده کردند، کودتا و جنگ به راه انداختند، شاید بتوانند این حرکت بزرگ و جهانی را متوقف کنند. گمان غربی ها این بود که انقلاب اسلامی ایران، مشابه همان انقلاب هایی  است که در اقصی نقاط جهان، با حیله ها و ترفندهای استکبار جهانی نابود شده یا به انحراف کشیده شده است. باطل بودن این گمان خیلی زود برای غرب آشکار شد. آن ها نتوانستند به اهداف شوم خود برسند. غرب وقتی که دید از نابودی و به انحراف کشیدن انقلاب اسلامی عاجز است، کوشید آن را در مرزهای ایران محدود کند و اجازه ندهد تفکر و اندیشه انقلاب اسلامی در جهان و به خصوص در سایر کشورهای اسلامی منتشر شود؛ اما به خواست خداوند، تاکنون نتوانسته اند به این هدف خود برسند. با وجود همه فشارها و محدودیت ها، انقلاب اسلامی با رسالت جهانی اش، امروز در سراسر دنیا نفوذ قابل توجهی پیدا کرده است و با اقتدار به راهش ادامه می دهد.»

حسینیه بقیه الله که توسط ارتش در حمله دو روز پیش تخریب شد.

شیخ زکزاکی در رابطه با امام خمینی (ره) می گوید: «تنها شخصیتی که دین را با مختصات انقلابی معرفی کرد و نشان داد اسلام می تواند هدایت کننده ملت های در بند برای رهایی از ظلم ستمگران باشد، حضرت امام(ره) بود.»

شیخ زکزاکی برای رهبر انقلاب نیز احترام خاصی قائل است به‌طوری‌که تصویری از مقام معظم رهبری را روی میز کار خود قرار داده است و تأکید دارد که شیعیان نیجریه نیز احترام خاصی برای آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی ایران به‌عنوان مقتدای شیعیان در جهان قائل باشند.

حمله مرگ بار ارتش دست کم به مرگ 300 تن انجامیده است.

شیخ زکزاکی در پاسخ به خبرنگار بی بی سی فارسی و وقتی از او پرسیده شد آیا حمله نظامی به ایران تاثیری بر نیجریه خواهد داشت یا خیر گفت: «نه تنها بر نیجریه بلکه بر همه جهان تاثیر خواهد داشت.»

رشد تروریسم سلفی و ایزوله شیعیان

سال 2000 گروهی در نیجریه به بهانه مقابله با آن چه تحصیل غربی می نامیدند به مقابله با دولت مرکزی پرداخته و نیجریه را وارد بحران ساختند، بحرانی که اکنون و با گذشت بیش از 15 سال نه تنها کاهش نیافته بلکه به گونه ای چشمگیر رشد یافته است. با وجود پذیرش دولت مبنی بر اجرای قوانین اسلامی در شمال نیجریه، تروریست های وفادار به القاعده خواهان اجرای قوانین در سراسر نیجریه آن هم به گونه ی مورد تفسیر خود شدند، امری که زمینه گسترش درگیری ها را در این کشور فراهم آورده و تا کنون مرگ دست کم هزاران نفر منجر شده است.

رهبر شیعیان نیجریه بارها نسبت به تحرکات رژیم صهیونیستی و آمریکا جهت نابودی شیعیان این کشور هشدار داده بود.

گروه سلفی بوکوحرام که در ماه های پیشین با ابوبکر البغدادی رهبر گروه تروریستی داعش بیعت نمود در راس گروه های تروریستی فعال در نیجریه می باشد که هم اکنون مناطق وسیعی از شمال شرقی این کشور را به تصرف خود درآورده است. رشد تروریست های سلفی زندگی را بیش از پیش برای جامعه شیعه نیجریه در تنگنا قرار داده است.

از زمان قدرت گیری بوکوحرام به مرور بر میزان حملات تروریستی بر علیه شیعیان نیجریه افزوده شده است. در آخرین مورد از این رخدادها، دوهفته پیش طی یک حمله انتحاری حدود 20 مسلمان شیعه درشهر کانو، درنزدیکی زاریا، کشته شدند. آن حمله به بوکوحرام، گروه تندرو نیجریه ای نسبت داده شد.

رهبر جنبش اسلامی نیجریه در مراسم جشن عید سعید غدیر خم امسال با افشاری توطئه گروه بوکوحرام نسبت به ربوده شدن زنان و دختران مدرسه چیبوک ( شیعیان) توسط عناصر این گروه تکفیری هشدار داد. شیخ زکزاکی از بانوان درخواست کرده بود که برای شرکت در مراسم‌های حسینیه بقیة الله به صورت دسته جمعی و قبل از غروب آفتاب حرکت کنند.

پروژه مهار شیعه

حملات روزهای اخیر به منطقه شیعه نشین زاریا، اولین حملات ارتش نیجریه علیه اقلیت ساکن این کشور نمی باشد. پیشتر و به گونه ای مکرر ارتش به بهانه های مختلف مبادرت به حمله و سرکوب جامعه شیعه نموده است. در آخرین نمونه از این دست (پیش از حملات اخیر)، ارتش با حمله به دفتر شیعیان در کادونا ضمن بازداشت شماری از رهبران شیعه، با شلیک گلوله پنج تن را کشته و شماری را مجروح نمودند. سال گذشته نیز در مراسم راهپیمایی روز جهانی قدس در شهر زاریا نیروهای نظامی نیجریه با حمله به صفوف راهپیمایی‌ کنندگان اقدام به تیراندازی کردند که منجر به شهادت ۳۳ نفر از جمله «احمد زکزاکی»، «حمید زکزاکی» و «محمود زکزاکی» سه فرزند شیخ ابراهیم زکزاکی شدند.

شیخ محمد محمود توری معاون رهبر شیعیان نیجریه در میان شهدای حمله ی اخیر بوده است.

شیخ ابراهیم زکزاکی تا پیش از حملات روزهای اخیر و پس از شهادت سه تن از فرزندانش به دست نیروهای ارتش بارها نسبت به سوء قصد مقامات امنیتی به جان خود و شیعیان شهر زاریا مرکز ایالت کادونا هشدار داده است. رهبر شیعیان نیجریه در خصوص شهادت سه فرزند خود علی، احمد و حمید می گوید: «بیشتر کشته شده‌ها از جمله فرزندان من دانشجو بودند. این اتفاق شبیه آنچه در فلسطین رخ می‌دهد بود. این اتفاق توسط اسرائیل و مزدوران آن‌ها رخ داد حتی گلوله‌های شلیک شده نیز اسرائیلی بود.»

سه فرزند شیخ زکزاکی پیشتر توسط ارتش به قتل رسیده بودند، گفته می شود یکی از فرزندانش نیز در حمله ی دوروز گذشته شهید شده است.

شیخ الزکزاکی بارها از فساد سیاسی دولت نیجریه به شدت انتقاد کرده بود و روابط نیجریه با رژیم صهیونیستی و تبادل اطلاعات میان سازمان های امنیتی دو طرف و همچنین روابط بوکوحرام با برخی از فرماندهان ارتش نیجریه را فاش کرده بود.

در راستای سیاست فشار بر شیعیان نیجریه، روز شنبه (دو روز پیش) ابتدا یک گروه حقوق بشری تحت عنوان کمیسیون اسلامی حقوق بشر گزارش کرد نیروهای ارتشی به روی کسانی که در یک مراسم ختم در شهر زاریا از توابع ایالت کادونا شرکت کرده بودند آتش گشودند و حدود ۳۰ نفر را کشتند. بنا بر اعلام جنبش اسلامی نیجریه، بعد از این درگیری خودروهای مسلح و نیروهای نظامی به محل سکونت ابراهیم زکزاکی، رهبر این گروه از شیعیان در شهر زاریا، حمله کرده‌ و آن را محاصره نموده اند، برخی گزارش نیز از بازداشت ایشان حکایت دارد. گفته می شود در خلال درگیری های روزهای اخیر قریب به سیصد تن از شیعیان نیجریه به دست نیروهای دولتی به قتل رسیده اند که همسر و یکی از فرزندان شیخ ابراهیم زکزاکی و هم چنین شیخ محمد محمود توری رهبر مرکز ایالت کانو و معاون زکزاکی، دکتر مصطفی سعید مدیر رسانه‌ای جنبس ایلامی، ملام ابراهیم عثمان سخنگوی گروه و جمای گیلیما رهبر ارشد بانوان گروه نیز در میان شهدا می باشند.

تصویری از حملات خونین دو روز پیش.

هارون بیناوی فعال سیاسی در نیجریه در پاسخ به اینکه چرا ارتش به منزل شیخ زکزاکی حمله کرده است، گفت: به دلیل افزایش محبوبیت او و پیامی است که او با خود برای مردم دارد. اخیرا در مراسم اربعین در شهر زاریا (در حسینیه بقیة الله) بیش از پنج میلیون نفر تجمع کردند.

حسینیه «بقیة الله» در شهر زاریا در ایالت کادونا در شمال نیجریه امسال در روز اربعین شاهد باشکوه‌ترین تجمع راهپیمایی و تجمع شیعیان بود.  

فعالیت خشونت آمیز ارتش در سرکوب اقلیت شیعه در حالی است که تروریست ها بوکوحرام روزانه بر میزان متصرفات خویش افزوده و ارتش ضمن ناتوانی در برخورد با آنان از اتحادیه آفریقا و نیروهای مسلح کشورهای همجوار درخواست کمک نموده است.

با وجود تشدید حملات بر علیه شیعیان، روزانه بر گرایش به مذهب جعفری در نیجریه افزوده می شود.

شیعیان نیجریه در طول سه دهه اخیر زندگی مسالمت آمیزی را در کنار مسیحیان و اهل تسنن سپری نموده و در هرگونه کمک مالی و معنوی در امور خیرینه امتناع نورزیده اند، با این حال به نظر می آید که حملات فوق به گونه ای حساب شده و هدفمند صورت گرفته است.

دو شب گذشته خیابان های شهرهای مختلف نیجریه شاهد تجمع شیعیان در حمایت از شیخ ابراهیم الزکزاکی بوده است.

سرکوب هم زمان اقلیت شیعه توسط ارتش و بوکوحرام در حالی است که برخی آگاهان از چراغ سبز دول استعمارگر نظیر بریتانیا، آمریکا و رژیم صهیونیستی نسبت به این امر خبر داده و دلیل آن را نگرانی این رژیم ها از توسعه جامعه شیعه در غرب آفریقا و نفوذ جمهوری اسلامی در این منطقه دانسته اند. گفته می شود که عناصر مهاجم به خانه شیخ زکزاکی و حسینیه بقیه الله به جریان های وهابی و سلفی نزدیک بوده اند

طرح جایگزین غرب برای داعش و آغاز مرحله دوم تقسیم منطقه/ائتلافی برای مقابله با ایران و روسیه

تشکیل محوری سنی سلفی برای مبارزه با محور مقاومت
روند سریع حوادث جاری در منطقه تحت عنوان مبارزه با تروریسم، نقشه جدید ترسیم شده برای منطقه توسط آمریکایی‌ها را آشکار می کند.

به گزارش عمارنامه به نقل از مشرق؛ «محمد بن سلمان»، وزیر دفاع و جانشین ولی عهد عربستان سعودی بامداد سه شنبه در یک نشست خبری در ریاض از تشکیل «ائتلاف نظامی اسلامی برای مبارزه با تروریسم»، خبر داد.

بنابر اظهارات محمد بن سلمان، جمعا 34 کشور در این ائتلاف نظامی مشارکت دارند و 10 کشور خارج از ائتلاف نیز از آن حمایت می کنند.
در فهرست منتشر شده از سوی عربستان سعودی درباره کشورهای عضو این ائتلاف، نام ایران، عمان، عراق، سوریه و الجزایر به چشم نمی خورد.
 

ائتلاف نمایشی برای مقابله با ایران و روسیه/ طرح غرب برای جایگزین داعش چیست/ پشت پرده حمایت آمریکا از نیروی 100هزار نفری در منطقه/ آماده انتشار فوری
 

وزیر دفاع عربستان سعودی درباره این ائتلاف توضیح داد که این ائتلاف از ائتلاف عربی در یمن مجزاست و قصد دارد، در دیگر کشورها عملیات نظامی داشته باشد.
محمد بن سلمان گفت: این ائتلاف در عراق و سوریه با هماهنگی «جامعه بین الملل» و به صورت «مشروع» عملیات نظامی خواهد داشت و قرار است، اتاق عملیات این ائتلاف در شهر ریاض باشد.

وی درباره عملیات های این ائتلاف نیز تصریح کرد که عملیات های این ائتلاف تنها به داعش محدود نبوده و دیگر «گروه های تروریستی» نیز هدف حمله قرار خواهند گرفت.

بنابر اعلام ریاض، عربستان، ترکیه، قطر، امارات، اردن، پاکستان، بحرین، کویت، لبنان، لیبی، مصر، یمن و چندین کشور آفریقایی و آسیایی از اعضای ائتلاف تازه تشکیل شده سعودی هستند.

انتشار این خبر بیش از آنکه واکنش محافل منطقه ای و بین المللی را درپی داشته باشد، موجب تمسخر و خنده بسیاری از آنها شد و این سوال را در اذهان ایجاد کرد که عربستان با این ائتلاف درپی چیست؟


 

ائتلاف نمایشی برای مقابله با ایران و روسیه/ طرح غرب برای جایگزین داعش چیست/ پشت پرده حمایت آمریکا از نیروی 100هزار نفری در منطقه/ آماده انتشار فوری
 

چه رابطه ای بین ائتلاف جدید و اختلافات داخل آل سعود وجود دارد

به نظر می رسد، ائتلافی که محمد بن سلمان مدعی تشکیل آن شده، بیش از آنکه درصدد مبارزه با تروریسم باشد، از بلند پروازی های وزیر دفاع و جانشین ولی عهد عربستان نشات می گیرد که تلاش دارد، از خود چهره ای بارز و شخصیتی راهبر و رهبر در مبارزه با تروریسم ارائه دهد و زمینه تحقق اهداف سلطه جویانه خود را فراهم کند و رضایت خاطر کشورهای غربی را به دست آورد که این روزها تروریسم به بلای جان آنها تبدیل شده است.

بالطبع هدف اصلی محمد بن سلمان از تمام این اقدامات در موضع ضعف قرار دادن مهمترین رقیب خود در تکیه زدن بر مسند پادشاهی عربستان یعنی شاهزاده «محمد بن نایف»، ولی عهد سعودی است که از نگاه غرب وی حرف اول را در عرصه مبارزه با تروریسم در کشور عربستان می زند و پیشینه طلایی در این پرونده دارد.

در این ارتباط «مجتهد»، فعال توئیتری عربستانی که به افشا کننده خفایای خاندان سعودی معروف است، درپی کنفرانس محمد بن سلمان در صفحه توئیتر خود نوشت که «دلیل این اقدام محمد بن سلمان خشم و نارضایتی وی از نگاه غرب به محمد بن نایف و به شمار آوردن وی به عنوان قهرمان مبارزه با تروریسم و بالطبع شایستگی وی در رسیدن به قدرت است».

مجتهد ادامه می دهد: محمد بن سلمان تلاش دارد، با این ائتلاف به غرب بگوید، اگر محمد بن نایف بر تروریسم در عربستان فائق آمد، من بر تروریسم در سراسر جهان اسلام غلبه خواهم کرد.

مجتهد افزود: محمد بن سلمان تاکنون توانسته قدرت محمد بن نایف را محدود و دست وی را از همه جا کوتاه کند، به جز پرونده امنیت که به دلیل حمایت آمریکا از بن نایف نتوانسته آن را از وی بگیرد. بنابراین تنها راه گرفتن این پرونده از دست محمد بن نایف را در تشکیل این ائتلاف ملاحظه کرد.
 

ائتلاف نمایشی برای مقابله با ایران و روسیه/ طرح غرب برای جایگزین داعش چیست/ پشت پرده حمایت آمریکا از نیروی 100هزار نفری در منطقه/ آماده انتشار فوری
 

ائتلاف جدید سعودی؛ مشروعیت بخشی به تروریسم و تقسیم بندی جدید

پیش از اعلام محمد بن سلمان از تشکیل ائتلاف مورد نظرش، شاهد تبلیغات گسترده و تاکید های مکرر آمریکایی ها درباره ضرورت تشکیل ائتلافی سنی جهت مبارزه با تروریسم بودیم، به همین دلیل پس از اظهارات وزیر دفاع عربستان سعودی درباره ائتلاف جدید، وزیر دفاع آمریکا اولین کسی بود که از تشکیل آن استقبال و تاکید کرد که تشکیل این ائتلاف در راستای خواست آمریکا جهت دادن نقشی پر رنگ تر و تاثیر گذارتر به اهل سنت منطقه در پرونده مبارزه با تروریسم است.

پس از آن نوبت به آنکارا رسید تا ضمن ستودن تشکیل این ائتلاف، آن را گامی در مسیر درست و مناسب ترین پاسخ به طرف هایی عنوان کند که تلاش دارند، اسلام را به تروریسم ارتباط دهند.

بر این اساس می توان نتیجه گرفت که واشنگتن با تشکیل این ائتلاف تلاش دارد، دو گزینه را پیش روی محور مقاومت قرار دهد و این محور را ملزم به انتخاب یکی از این گزینه ها کند:

- گزینه اول اینکه محور مقاومت خود را آمادگی نبردی فراگیر و گسترده در چارچوب شیعی – سنی کند.

- گزینه دوم، و یا اینکه تن به تقسیم جدید دهد که در چارچوب آن، به داعش مناطقی سنی داده خواهد شد که عربستان سعودی آنها را اداره می کند و مناطق نفوذ صرفا آمریکایی خواهند بود
آنچه لازم است، مورد توجه قرار گیرد، این است که در بیانیه تاسیس ائتلاف اعلام شده که این ائتلاف با تمام گروه هایی که در فهرست تروریسم قرار دارند، مبارزه خواهد کرد و «حزب الله» لبنان از جمله گروه هایی است که در فهرست تروریسم عربستان سعودی قرار دارد و بالطبع یکی از طرف های مورد حمله خواهد بود.

به این ترتیب حزب الله و هم پیمانان آن، به هدف مشروع و قانونی حملات تمام کشورهای عضو ائتلاف تبدیل خواهند شد. 

از سوی دیگر، این ائتلاف کشورهایی مانند عراق و سوریه که متحمل بزرگترین زیان ها و لطمات از تروریسم شده اند، را در برنمی گیرد، همچنان که بیانیه تاسیس ائتلاف از تعامل و همکاری با گروه هایی که آنها را «مشروع» خوانده سخن می گوید که در یک نگاه کلی متوجه می شویم، این گروه های قانونی و مشروع، بالطبع گروه های تروریستی مسلح شرکت کننده در نشست ریاض را در برخواهد گرفت.

افزون بر اینکه کشورهای حامی گروه های تروریستی مانند داعش و جبهه اسلامی و جبهه النصره و احرار شام همان گونه که تاکنون زمینه های حمایت و پشتیبانی از این گروه ها را فراهم کرده اند، پس از آن نیز زمینه خروج این گروه ها از فهرست تروریسم و قرار گرفتن آنها در فهرست گروه های مسلح «میانه رو» را فراهم خواهند کرد و خیلی زود شاهد خواهیم بود که تروریسم و مبارزه با آن توسط این ائتلاف به محور مقاومت محصور خواهد شد.

ائتلافی عقیم و نمایشی 

آنچه موجب می شود، در همین ابتدا بر عقیم و نمایشی بودن این ائتلاف تاکید کرد، این است که عربستان سعودی به عنوان رهبر ائتلاف، عامل اصلی تروریسم در منطقه است، به گونه ای که رسانه های غربی بارها افکار حاکم بر عربستان سعودی را مهمترین عامل شکل گیری تروریسم معرفی کرده اند و سعودی ها در سال های اخیر با حمایت همه جانبه از گروه های تروریستی در سوریه، عراق، یمن و لبنان این کشورها را گرفتار جنگی بی پایان نموده اند.

از جهت دیگر، نگاهی به میزان قدرت کشورهای تشکیل دهنده این ائتلاف این سوال را مطرح می کند که کشورهایی مانند بنین، توگو و سیرالئون چه تاثیری بر روند مبارزه با تروریسم خواهند داشت و در این مقوله دارای چه جایگاهی هستند.

همچنین عربستان به عنوان رهبر ائتلاف دارای چه پیشینه ای در مبارزه با تروریسم است، به جز دلارهای نفتی که این روزها به دلیل کاهش مستمر بهای نفت به شدت از درآمدهای سعودی ها کاسته، واقعا عربستان چه با خود در این آوردگاه دارد.

از جهت دیگر، تجربه عدم کارآیی چنین ائتلاف هایی را به اثبات رسانده است، عربستان به همراه امارات و چند کشور دیگر از فروردین گذشته ائتلاف سعودی ضد یمن را تشکیل داده اند و از آن تاریخ تاکنون این ائتلاف نه تنها نتوانسته اهداف اعلام شده را محقق کند، بلکه هر روز متحمل شکستی جدید می شود.

این موجب می شود تا تاکید کرد که این ائتلاف هرگز نخواهد توانست، حتی یکپارچگی و وحدت خود را حفظ کند، چه رسد به مبارزه با تروریسم. آمریکا با وجود در اختیار داشتن پیشرفته ترین تجهیزات نظامی در دو سال اخیر با تشکیل ائتلاف ضد داعش نتوانسته، گامی در زمینه مبارزه با تروریسم بردارد و به تبع آن قطعا عربستان نیز نخواهد توانست، خارج از مرزهای خود عملیاتی انجام دهد و هدفی را محقق کند.

بنابراین احساس می شود، با تشکیل این ائتلاف سعی دارد، این نگاه را تغییر دهد، در حالی که این اقدام نمایشی هرگز قادر به تغییر نگاه ها در حمایت عربستان از تروریسم نخواهد بود.


 

ائتلاف نمایشی برای مقابله با ایران و روسیه/ طرح غرب برای جایگزین داعش چیست/ پشت پرده حمایت آمریکا از نیروی 100هزار نفری در منطقه/ آماده انتشار فوری
 

جایگزینی برای داعش و آغاز مرحله دوم تقسیم منطقه

روند سریع و مستمر حوادث جاری در منطقه خاورمیانه تحت عنوان مبارزه با تروریسم، نقشه جدید ترسیم شده برای منطقه توسط آمریکایی‌ها را آشکار می کند که بر ایجاد مراکز جدید نفوذ در منطقه و پایان دادن به نقش مراکز مشخص شده در توافقنامه «سایکس پیکو» متمرکز است، اما مهمترین اشکال وارده بر این نقشه ناتوانی آن از پایان دادن به منازعات خونین طایفه ای و مذهبی جاری بین این مراکز است.

بنابراین اظهارات اخیر عربستان سعودی و ترکیه مبنی بر مبارزه با تروریسم و اظهارات آمریکایی ها مبنی بر لزوم مشارکت جدی اهل سنت منطقه در امر مبارزه با تروریسم و سفر فرستاده اوباما به منطقه برای ایجاد هماهنگی بین هم پیمانان واشنگتن در امر مبارزه با داعش و اعلام آمادگی امارات مبنی بر مشارکت در نیروهای نظامی اش در مبارزه با تروریسم، آن هم پس از حملات تروریستی پاریس که لرزه بر جان جامعه بین المللی انداخت و حضور نظامی ترکیه در شمال عراق که بی تردید با چراغ سبز آمریکا صورت گرفت، همه به این نکته اشاره می کند که واشنگتن از ایادی خود در منطقه خواسته به نقش گروه های تروریستی در منطقه پایان دهد و این پایان را باید سرآغاز شروع مرحله ای جدید از طرح آمریکا در منطقه شمرد.

بر این اساس هدف اصلی برگزاری نشست ریاض را نه متحد کردن آنها معارضان که ایجاد چارچوبی برای پیکره سیاسی و نظامی جدیدی است که می بایست به عنوان نتیجه این نشست تشکیل شود.

به همین دلیل چه بسا هدف از نشست ژنو 2 برای حل بحران یمن در همین چارچوب تفسیر شود و آمریکا در پوشش حل بحران یمن و مبارزه با تروریسم زمینه تقسیم نظامی و امنیتی منطقه را فراهم کند.

در این راستا، نه داعش و نه امارت مورد ادعایش جایی برای ادامه حیات در منطقه ندارند، اما تشکیل آن لازمه ورود به مرحله جدید مورد نظر آمریکایی هاست تا زمینه تقسیم مجدد طایفه ای و مذهبی منطقه را فراهم کند.

یکی از مهمترین دلایل عدم امکان ورود به مرحله دوم طرح آمریکا برای منطقه نبود نیروهای زمینی نظامی برای ورود به عرصه امنیتی و میدانی منطقه در قالب مبارزه با تروریسم بود، چون طی بحران سوریه آمریکا و غرب نشان دادند که خواهان حضور مستقیم نظامی در منطقه نیستند، اما ائتلاف جدید صراحتا از حضور نظامی در مناطق مختلف و انجام عملیات های نظامی سخن می گوید تا ترسیم نقشه جدید را تسریع کند.


با توجه به آنچه گفته شد و به ویژه ورود مستقیم روسیه به عرصه میدانی سوریه، پاسخ بسیاری از سوالات مانند چرایی تشکیل گروه های تروریستی در منطقه و حمایت غرب از آنها و چشم پوشی از پیشروی و تصرف مناطق گسترده ای توسط آنها که تاکنون بدون جواب مانده بود، به صورت خودکار داده می شود.

خلاصه سخن اینکه منطقه خاورمیانه وارد مرحله دوم طرح تقسیم خود شده است. مرحله اول این طرح در تشکیل گروه های تروریستی و حمایت از آنها خلاصه شده بود و مرحله دوم آن در مبارزه با آن نمود پیدا می کند تا زمینه شکل گیری کشورهایی جدید در منطقه بر اساس تقسیم بندی های طایفه ای و مذهبی را فراهم کند.


 

ائتلاف نمایشی برای مقابله با ایران و روسیه/ طرح غرب برای جایگزین داعش چیست/ پشت پرده حمایت آمریکا از نیروی 100هزار نفری در منطقه/ آماده انتشار فوری
 

تلاش برای تبرئه عربستان از اتهام حمایت از تروریسم

پس از اثبات حمایت و پشتیبانی عربستان سعودی و کشورهایی مانند ترکیه از تروریسم، لازم به نظر می رسید که اقدامی سیاسی برای فرار به جلو این کشورها صورت گیرد که در اعلام تاسیس ائتلاف نظامی اسلامی علیه تروریسم نمود پیدا کرد و آنچه تاسیس این ائتلاف را تسریع بخشید، شکل گیری این باور در اذهان جامعه بین المللی بود که داعش را همان آل سعود و آل سعود را همان داعش می دانست و مصرانه خواهان مقابله با افکار و اندیشه های سعودی وهابی به عنوان سرمنشا شکل گیری تروریسم در جهان بود.

بنابراین تشکیل ائتلاف جدید را باید گامی برای آرام کردن افکار عمومی علیه آل سعود و تغییر نگرش این افکار نسبت به سیاست های این کشور و ترکیه شمرد.


تشکیل محوری سنی سلفی برای مبارزه با محور مقاومت

نگاهی به لیست کشورهای تشکیل دهنده ائتلاف سعودی آشکار می سازد که در بین 34 کشور تشکیل دهنده این ائتلاف حتی یک کشور با اکثریت شیعی مانند عراق و ایران نمی توان یافت.
همچنین در این ائتلاف حتی یک کشور مانند الجزایر را نمی توان یافت که دارای سوابقی در زمینه مبارزه با تروریسم باشد یا کشوری مانند اندونزی که بزرگترین کشور سنی جهان اسلام به شمار می آید.


ساختار و ترکیب کشورهای تشکیل دهنده ائتلاف سعودی این سوال را مطرح می کند که آیا این ائتلاف، «ناتو سنی» برای مبارزه با گروه های تروریستی سنی است، یا محوری برای رویارویی یا محور ایران – عراق – سوریه که مورد حمایت روسیه است؟


 

ائتلاف نمایشی برای مقابله با ایران و روسیه/ طرح غرب برای جایگزین داعش چیست/ پشت پرده حمایت آمریکا از نیروی 100هزار نفری در منطقه/ آماده انتشار فوری
 

اجرای طرح مورد نظر کنگره آمریکا

اگر در اعلام زمان تشکیل ائتلاف جدید دقت کنیم، در خواهیم یافت که ده روز پیش سناتور «جان مکین»، مسئول کمیته نظامی کنگره آمریکا از ضرورت بسیج 100 هزار نظامی از کشورهای سنی منطقه سخن گفت تا در کنار 10 هزار نظامی آمریکایی که راهی خاورمیانه خواهند شد، در امر مبارزه با داعش مشارکت داشته باشند، تشکیل این ائتلاف درپی اظهارات مکین نشان می دهد که آمریکایی ها برای این ائتلاف ماموریت ها و وظایف دیگری در نظر گرفته اند که به مرور زمان برملا خواهد شد.

برای فهم یکی از مهمترین ماموریت های این ائتلاف کافی است، به اظهارات «جان بولتون»، یکی از بارزترین عقاب های نئو محافظه کار آمریکا نگاهی بیاندازیم که در یکی از مقالاتش در روزنامه نیویورک تایمز از حتمیت تاسیس کشوری سنی در مناطق تحت تصرف داعش در شرق سوریه و غرب عراق به موازات دولت شیعی که بر عراق حاکم است، سخن می گوید.

به نظر می رسد، حال که آمریکا درصدد بستن طومار داعش است، تلاش دارد، مناطق آزاد شده از سیطره داعش را به نیروهای ائتلاف جدید سعودی تسلیم کند تا پیش زمینه تشکیل کشور سنی مورد نظرش فراهم شود.


 

ائتلاف نمایشی برای مقابله با ایران و روسیه/ طرح غرب برای جایگزین داعش چیست/ پشت پرده حمایت آمریکا از نیروی 100هزار نفری در منطقه/ آماده انتشار فوری

ائتلاف نمایشی برای مقابله با ایران و روسیه/ طرح غرب برای جایگزین داعش چیست/ پشت پرده حمایت آمریکا از نیروی 100هزار نفری در منطقه/ آماده انتشار فوری
 

ائتلافی برای مقابله با ایران و روسیه

بدون تردید اعلام تشکیل ائتلاف جدید از سوی عربستان سعودی با اطلاع آمریکایی ها و چراغ سبز آنها همراه بوده است که از ورود روسیه به عرصه منطقه و تاثیر بر معادلات آن و تشکیل ائتلافی راهبردی با ایران و محور مقاومت برای مقابله با طرح آمریکا در منطقه احساس نگرانی می کند.

نتایج قابل توجه ورود روسیه به پروسه پرونده مبارزه با تروریسم در سوریهو احتمال کمک خواستن عراق از مسکو، این نگرانی را در واشنگتن ایجاد کرد که مبادا ادامه این حضور به از دست دادن عراق و سوریه منجر شود، به همین دلیل تشکیل این ائتلاف با موافقت و حمایت آمریکا درحال انجام است.

ایده تشکیل این ائتلاف اولین بار از سوی انگلیس مطرح شد و با آمریکا و رژیم صهیونیستی مورد ارزیابی و بررسی قرار گرفت و با ژنرال «انور عشقی» و سرویس های اطلاعاتی عربستان سعودی در میان گذاشته شد تا ایران را از پروسه مبارزه با تروریسم در منطقه خارج کند.

این ایده در نشست کمپ دیوید توسط اوباما به اطلاع شیوخ عرب حاشیه خلیج فارس رسانده و هدف آن تشکیل محوری سنی برای مقابله با محور شیعی ایران و افزایش نفوذ و اقتدار ایران در منطقه عنوان شد و یکی از بزرگترین حامیان آن رژیم صهیونیستی است.


ائتلاف نمایشی برای مقابله با ایران و روسیه/ طرح غرب برای جایگزین داعش چیست/ پشت پرده حمایت آمریکا از نیروی 100هزار نفری در منطقه/ آماده انتشار فوریتلاش اوباما جهت کاستن فشارهای وارده به کاخ سفید

باراک اوباما،‌ رئیس جمهوری آمریکا به دلیل ناکامی سیاست ها و شکست راهبرد «صبر و شکیبایی» اش در منطقه به خصوص طی 5 سالی که از بحران سوریه می گذرد، تحت فشار بسیاری از سوی محافل داخلی آمریکا قرار دارد، به گونه ای که این فشارها اوباما را واداشتند، راهبرد صبر و شکیبایی را به راهبرد «جنگ علیه تروریسم» تغییر دهد که هفته گذشته از آن خبر داد و اعلام کرد که کاخ سفید تصمیم گرفته، راهبردی منطقه ای خود را تغییر داده و آن را با جدیت و قاطعیت بیشتری دنبال کند.

به همین منظور ایده تشکیل نیرویی نظامی متشکل از 100 هزار نفر در منطقه داده شد، نیرویی که رهبری آن را عربستان و افراد آن را اهل سنت منطقه تشکیل می دهند.
اظهارات «جان کری»، وزیر خارجه آمریکا مبنی بر اینکه واشنگتن قصد ائتلاف با مسکو و کشورهای هم پیمان با آن و همکاری با دمشق را ندارد، در این راستا ایراد شد.


اهمیت تشکیل ائتلاف جدید برای آمریکا

شکست و ناکامی در دستیابی به راه حل سیاسی برای بحران سوریه و زیر پا گذاشته شدن توافقات وین طی نشست ریاض، بیرون کشیدن عربستان سعودی از باتلاق یمن که مذاکرات درباره بحران این کشور نیز همانند بحران سوریه با بن بست مواجه شده و خواست آمریکا از ترکیه برای بستن کامل مرزهایش با سوریه برای جلوگیری از برخورد نظامی با روسیه که ورود ناتو به میدان را به دنبال خواهد داشت، مهمترین دلایلی هستند که آمریکا را وادار می کند، از تشکیل چنین ائتلافی حمایت کند.


سرپوش گذاشتن بر شکست های عربستان در یمن

ائتلاف سعودی ضد یمن نشان داد که طی 9 ماه حضور در عرصه میدانی یمن نتوانسته است، هیچ یک از اهداف مورد نظر خود را محقق کند. به این ترتیب همانند عراق و سوریه، در یمن نیز اکنون معادلات به زیان عربستان سعودی و هم پیمانان آن است، به همین دلیل برای جلوگیری از شکست های سنگین تر و ناکامی های بیشتر، عربستان پیشنهاد تشکیل این ائتلاف را داد تا از آن برای مقابله با انصار الله و نیروهای مردمی یمن نیز استفاده کند.


افق های پیش رو

صرف نظر از اهداف نهفته در پس تشکیل ائتلاف جدید سعودی ها، این سوال مطرح می شود که آیا تشکیل چنین ائتلافی ممکن خواهد بود.
- فقدان چارچوب های عملی و اجرایی
- نداشتن نیروی نظامی مشترک
- نبود هماهنگی نظامی و اجرایی و اداری
- نداشتن ساختار و ترکیب سازمانی
- وجود ابهام در اهداف و عدم شفافیت و ارزشگذاری آنها
-  عدم ارائه تعریف روشن و شفاف از طرف دوست و طرف دشمن
- عدم مشخص کردن تعامل و واکنش های احتمالی در برخورد با دشمن و دامنه مجاز برای اقدام
- ابهام در میزان مشارکت مادی و انسانی کشورهای عضو
- اختلاف سطح منافع و میزان اشتراک کشورهای عضو در منافع
- نبود نگاه یکپارچه و همسو بین کشورهای عضو در قضیه مبارزه با تروریسم
- نبود ضمانت های اجرایی و حقوقی و بین المللی
- ابهام در منابع مالی ائتلاف و نبود برآورد شفاف از هزینه ها؛ سوال مهمی که در اینجا مطرح می شود، این است که آیا عربستان و شیوخ عرب حوزه خلیج فارس با توجه به کاهش قیمت نفت و بار مالی که تجاوز بر دوش آنها گذاشته توان تامین هزینه مالی این ائتلاف را خواهند داشت

همه و همه موجب می شود، ائتلاف نظامی اسلامی مبارزه با تروریسم عربستان سعودی فراتر از هماهنگی اطلاعاتی و سیاسی به رهبری آمریکا نباشد.


 

ائتلاف نمایشی برای مقابله با ایران و روسیه/ طرح غرب برای جایگزین داعش چیست/ پشت پرده حمایت آمریکا از نیروی 100هزار نفری در منطقه/ آماده انتشار فوری
 

کناره گیری عمان از ائتلاف

درحالی که هنوز 24 ساعت از اعلام تشکیل ائتلاف نظامی اسلامی عربستان سعودی نگذشته است که «یوسف بن علوی»، وزیر خارجه عمان از مشارکت کشورش در این ائتلاف عذر خواست و در این راستا تاکید کرد که قانون نیروهای مسلح عمان، دولت این کشور را از مشارکت در ائتلاف های امنیتی و نظامی خارج از چارچوب شورای همکاری خلیج فارس منع می کند.


انتقاد شدید اللحن هیکل از ریاض

از سوی دیگر، «محمد حسنین هیکل»، نویسنده و کارشناس و تحلیلگر برجسته امور منطقه و مصر در واکنش به اعلام تاسیس ائتلاف جدید مورد نظر عربستان در صفحه توئیترش به شدت از تشکیل آن انتقاد و به اعضای آن از جمله عربستان سعودی اشغال فلسطین از سوی رژیم صهیونیستی و نادیده گرفتن این اشغالگری را یادآوری کرد.

هیکل همچنین تصریح کرد که برخی از اعضای این ائتلاف، مهمترین حامیان تروریسم از جمله داعش هستند.

این نویسنده بازر جهان عرب و مصر در ادامه این سوال را مطرح کرد که معیارهای تشکیل این ائتلاف چه بوده، ابزارها و راهکارها و راهبردهای آن چست؟ و دشمن این ائتلاف کیست؟
 هیکل نوشته است که اعتقاد دارد، اعلام تشکیل این ائتلاف پس از شکست عربستان و هم پیمانانش در تجاوز به یمن در قالب عملیات «طوفان قاطع» صورت گرفته تا شاید با تشکیل ائتلاف نظامی – اسلامی راهی برای خروج از بحران یمن بیابند.

این نویسنده و تحلیلگر برجسته مصری خاطر نشان کرد: بیش از 70 سال از اشغال فلسطین می گذرد و عربستان سعودی درحالی اقدام به تشکیل ائتلاف جدید به بهانه مبارزه با تروریسم و داعش می کند که تاکنون رویارویی با رژیم صهیونیستی حتی به ذهن سعودی ها هم خطور نکرده است.

نامه رهبر انقلاب اسلامی به عموم جوانان در کشورهای غربی‌


حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در نامه‌ای به عموم جوانان در کشورهای غربی، حوادث تلخ تروریستی فرانسه را زمینه‌ای برای همفکری خواندند و با برشمردن نمونه‌های دردناکی از «آثار تروریسم مورد حمایت برخی قدرت‌های بزرگ در دنیای اسلام، پشتیبانی از تروریسم دولتی اسرائیل و لشکرکشی‌های خسارت‌آفرین سالهای اخیر به دنیای اسلام»، خطاب به جوانان خاطرنشان کردند: من از شما جوانان میخواهم که بر مبنای یک شناخت درست و با ژرف‌بینی و استفاده از تجربه‌های ناگوار، بنیانهای یک تعامل صحیح و شرافتمندانه را با جهان اسلام پی‌ریزی کنید. متن نامه‌ی رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است.
http://farsi.khamenei.ir/ndata/home/1394/13940908171701273.jpg
 
بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم
به عموم جوانان در کشورهای غربی‌
حوادث تلخی که تروریسم کور در فرانسه رقم زد، بار دیگر مرا به گفتگو با شما جوانان برانگیخت. برای من تأسّف‌بار است که چنین رویدادهایی بستر سخن را بسازد، امّا واقعیّت این است که اگر مسائل دردناک، زمینه‌ای برای چاره‌اندیشی و محملی برای همفکری فراهم نکند، خسارت دوچندان خواهد شد. رنج هر انسانی در هر نقطه از جهان، به‌خودی‌خود برای همنوعان اندوه‌بار است. منظره‌ی کودکی که در برابر دیدگان عزیزانش جان میدهد، مادری که شادی خانواده‌اش به عزا مبدّل میشود، شوهری که پیکر بی‌جان همسرش را شتابان به سویی میبرد، و یا تماشاگری که نمیداند تا لحظاتی دیگر آخرین پرده‌ی نمایش زندگی را خواهد دید، مناظری نیست که عواطف و احساسات انسانی را برنینگیزد. هرکس که از محبّت و انسانیّت بهره‌ای برده باشد، از دیدن این صحنه‌ها متأثّر و متألّم میشود؛ چه در فرانسه رخ دهد، چه در فلسطین و عراق و لبنان و سوریه. قطعاً یک‌ونیم میلیارد مسلمان همین احساس را دارند و از عاملان و مسبّبان این فجایع، منزجر و بیزارند. امّا مسئله این است که رنجهای امروز اگر مایه‌ی ساختن فردایی بهتر و ایمن‌تر نشود، فقط به خاطره‌هایی تلخ و بی‌ثمر فرو خواهد کاست. من ایمان دارم که تنها شما جوانهایید که با درس گرفتن از ناملایمات امروز، قادر خواهید بود راه‌هایی نو برای ساخت آینده بیابید و سدّ بیراهه‌هایی شوید که غرب را به نقطه‌ی کنونی رسانده است.

درست است که امروز تروریسم درد مشترک ما و شما است، امّا لازم است بدانید که ناامنی و اضطرابی که در حوادث اخیر تجربه کردید، با رنجی که مردم عراق، یمن، سوریه، و افغانستان طیّ سالهای متمادی تحمّل کرده‌اند دو تفاوت عمده دارد؛ نخست اینکه دنیای اسلام در ابعادی بمراتب وسیع‌تر، در حجمی انبوه‌تر و به مدّت بسیار طولانی‌تر قربانی وحشت‌افکنی و خشونت بوده است؛ و دوّم اینکه متأسّفانه این خشونتها همواره از طرف برخی از قدرتهای بزرگ به شیوه‌های گوناگون و به شکل مؤثّر حمایت شده است. امروز کمتر کسی از نقش ایالات متّحده‌ی آمریکا در ایجاد یا تقویت و تسلیح القاعده، طالبان و دنباله‌های شوم آنان بی‌اطّلاع است. در کنار این پشتیبانی مستقیم، حامیان آشکار و شناخته‌شده‌ی تروریسم تکفیری، علی‌رغم داشتن عقب‌مانده‌ترین نظامهای سیاسی، همواره در ردیف متّحدان غرب جای گرفته‌اند، و این در حالی است که پیشروترین و روشن‌ترین اندیشه‌های برخاسته از مردم‌سالاری‌های پویا در منطقه، بی‌رحمانه مورد سرکوب قرار گرفته است. برخورد دوگانه‌ی غرب با جنبش بیداری در جهان اسلام، نمونه‌ی گویایی از تضاد در سیاستهای غربی است.

چهره‌ی دیگر این تضاد، در پشتیبانی از تروریسم دولتی اسرائیل دیده میشود. مردم ستمدیده‌ی فلسطین بیش از شصت سال است که بدترین نوع تروریسم را تجربه میکنند. اگر مردم اروپا اکنون چند روزی در خانه‌های خود پناه میگیرند و از حضور در مجامع و مراکز پرجمعیّت پرهیز میکنند، یک خانواده‌ی فلسطینی ده‌ها سال است که حتّی در خانه‌ی خود از ماشین کشتار و تخریب رژیم صهیونیست در امان نیست. امروزه چه نوع خشونتی را میتوان از نظر شدّت قساوت با شهرک‌سازی‌های رژیم صهیونیست مقایسه کرد؟ این رژیم بدون اینکه هرگز به‌طور جدّی و مؤثّر مورد سرزنش متّحدان پرنفوذ خود و یا لااقل نهادهای بظاهر مستقلّ بین‌المللی قرار گیرد، هر روز خانه‌ی فلسطینیان را ویران و باغها و مزارعشان را نابود میکند، بی‌آنکه حتّی فرصت انتقال اسباب زندگی یا مجال جمع‌آوری محصول کشاورزی را به آنان بدهد؛ و همه‌ی اینها اغلب در برابر دیدگان وحشت‌زده و چشمان اشک‌بار زنان و کودکانی روی میدهد که شاهد ضرب و جرح اعضای خانواده‌ی خود و در مواردی انتقال آنها به شکنجه‌گاه‌های مخوفند. آیا در دنیای امروز، قساوت دیگری را در این حجم و ابعاد و با این تداوم زمانی می‌شناسید‌؟ به گلوله بستن بانویی در وسط خیابان فقط به جرم اعتراض به سربازِ تا دندان مسلّح، اگر تروریسم نیست پس چیست؟ این بربریّت چون توسّط نیروی نظامی یک دولت اشغالگر انجام میشود، نباید افراطی‌گری خوانده شود؟ یا شاید این تصاویر فقط به این علّت که شصت سال مکرّراً از صفحه‌ی تلویزیون‌ها دیده شده، دیگر نباید وجدان ما را تحریک کند.

لشکرکشی‌های سالهای اخیر به دنیای اسلام که خود قربانیان بی‌شماری داشت، نمونه‌ای دیگر از منطق متناقض غرب است. کشورهای مورد تهاجم، علاوه بر خسارتهای انسانی، زیرساخت‌های اقتصادی و صنعتی خود را از دست داده‌اند، حرکت آنها به سوی رشد و توسعه به توقّف یا کندی گراییده، و در مواردی ده‌ها سال به عقب برگشته‌اند؛ با وجود این، گستاخانه از آنان خواسته میشود که خود را ستمدیده ندانند. چگونه میتوان کشوری را به ویرانه تبدیل کرد و شهر و روستایش را به خاکستر نشاند، سپس به آنها گفت که لطفاً خود را ستمدیده ندانید! به جای دعوت به نفهمیدن و یا از یاد بردن فاجعه‌ها، آیا عذرخواهیِ صادقانه بهتر نیست؟ رنجی که در این سالها دنیای اسلام از دورویی و چهره‌آرایی مهاجمان کشیده است، کمتر از خسارتهای مادّی نیست.

جوانان عزیز! من امید دارم که شما در حال یا آینده، این ذهنیّت آلوده به تزویر را تغییر دهید؛ ذهنیّتی که هنرش پنهان کردن اهداف دور و آراستن اغراض موذیانه است. به نظر من نخستین مرحله در ایجاد امنیّت و آرامش، اصلاح این اندیشه‌ی خشونت‌زا است. تا زمانی که معیارهای دوگانه بر سیاست غرب مسلّط باشد، و تا وقتی که تروریسم در نگاه حامیان قدرتمندش به انواع خوب و بد تقسیم شود، و تا روزی که منافع دولتها بر ارزشهای انسانی و اخلاقی ترجیح داده شود، نباید ریشه‌های خشونت را در جای دیگر جستجو کرد.

متأسّفانه این ریشه‌ها طیّ سالیان متمادی، بتدریج در اعماق سیاستهای فرهنگی غرب نیز رسوخ کرده و یک هجوم نرم و خاموش را سامان داده است. بسیاری از کشورهای دنیا به فرهنگ بومی و ملّی خود افتخار میکنند، فرهنگهایی که در عین بالندگی و زایش، صدها سال جوامع بشری را بخوبی تغذیه کرده است؛ دنیای اسلام نیز از این امر مستثنا نبوده است. امّا در دوره‌ی معاصر، جهان غرب با بهره‌گیری از ابزارهای پیشرفته، بر شبیه‌سازی و همانندسازی فرهنگی جهان پافشاری میکند. من تحمیل فرهنگ غرب بر سایر ملّتها و کوچک شمردن فرهنگهای مستقل را یک خشونت خاموش و بسیار زیان‌بار تلقّی میکنم. تحقیر فرهنگهای غنی و اهانت به محترم‌ترین بخشهای آنها در حالی صورت میگیردکه فرهنگ جایگزین، به‌هیچ‌وجه از ظرفیّت جانشینی برخوردار نیست. به طور مثال، دو عنصر «پرخاشگری» و «بی‌بندوباری اخلاقی» که متأسّفانه به مؤلّفه‌های اصلی فرهنگ غربی تبدیل شده است، مقبولیّت و جایگاه آن را حتّی در خاستگاهش تنزّل داده است. اینک سؤال این است که اگر ما یک فرهنگ ستیزه‌جو، مبتذل و معناگریز را نخواهیم، گنهکاریم؟ اگر مانع سیل ویرانگری شویم که در قالب انواع محصولات شبه هنری به سوی جوانان ما روانه میشود، مقصّریم؟ من اهمّیّت و ارزش پیوندهای فرهنگی را انکار نمیکنم. این پیوندها هر گاه در شرایط طبیعی و با احترام به جامعه‌ی پذیرا صورت گرفته، رشد و بالندگی و غنا را به ارمغان آورده است. در مقابل، پیوندهای ناهمگون و تحمیلی، ناموفّق و خسارت‌بار بوده است. با کمال تأسّف باید بگویم که گروه‌های فرومایه‌ای مثل داعش، زاییده‌ی این‌گونه وصلتهای ناموفّق با فرهنگهای وارداتی است. اگر مشکل واقعاً عقیدتی بود، میبایست پیش از عصر استعمار نیز نظیر این پدیده‌ها در جهان اسلام مشاهده میشد، درحالی‌که تاریخ، خلاف آن را گواهی میدهد. مستندات مسلّم تاریخی بروشنی نشان میدهد که چگونه تلاقی استعمار با یک تفکّر افراطی و مطرود، آن‌هم در دل یک قبیله‌ی بدوی، بذر تندروی را در این منطقه کاشت. وگرنه چگونه ممکن است از یکی از اخلاقی‌ترین و انسانی‌ترین مکاتب دینی جهان که در متن بنیادینِ خود، گرفتن جان یک انسان را به مثابه‌ی کشتن همه‌ی بشریّت میداند، زباله‌ای مثل داعش بیرون بیاید؟

از طرف دیگر باید پرسید چرا کسانی که در اروپا متولّد شده‌اند و در همان محیط، پرورش فکری و روحی یافته‌اند، جذب این نوع گروه‌ها میشوند؟ آیا میتوان باور کرد که افراد با یکی دو سفر به مناطق جنگی، ناگهان آن‌قدر افراطی شوند که هم‌وطنان خود را گلوله‌باران کنند؟ قطعاً نباید تأثیر یک عمر تغذیه‌ی فرهنگی ناسالم در محیط آلوده و مولّد خشونت را فراموش کرد. باید در این زمینه تحلیلی جامع داشت، تحلیلی که آلودگی‌های پیدا و پنهان جامعه را بیابد. شاید نفرت عمیقی که طیّ سالهای شکوفایی صنعتی و اقتصادی، در اثر نابرابری‌ها و احیاناً تبعیض‌های قانونی و ساختاری در دل اقشاری از جوامع غربی کاشته شده، عقده‌هایی را ایجاد کرده که هر از چندی بیمارگونه به این صورت گشوده میشود.

به‌هرحال این شما هستید که باید لایه‌های ظاهری جامعه‌ی خود را بشکافید، گره‌ها و کینه‌ها را بیابید و بزدایید. شکافها را به جای تعمیق، باید ترمیم کرد. اشتباه بزرگ در مبارزه با تروریسم، واکنشهای عجولانه‌‌ای است که گسست‌های موجود را افزایش دهد. هر حرکت هیجانی و شتاب‌زده که جامعه‌ی مسلمان ساکن اروپا و آمریکا را که متشکّل از میلیون‌ها انسان فعّال و مسئولیّت‌پذیر است، در انزوا یا هراس و اضطراب قرار دهد و بیش از گذشته آنان را از حقوق اصلی‌شان محروم سازد و از صحنه‌ی اجتماع کنار گذارَد، نه تنها مشکل را حل نخواهد کرد بلکه فاصله‌ها را عمق، و کدورتها را وسعت خواهد داد. تدابیر سطحی و واکنشی ــ مخصوصاً اگر وجاهت قانونی بیابد ــ جز اینکه با افزایش قطب‌بندی‌های موجود، راه را بر بحرانهای آینده بگشاید، ثمر دیگری نخواهد داشت. طبق اخبار رسیده، در برخی از کشورهای اروپایی مقرّراتی وضع شده است که شهروندان را به جاسوسی علیه مسلمانان وامیدارد؛ این رفتارها ظالمانه است و همه میدانیم که ظلم، خواه‌ناخواه خاصیّت برگشت‌پذیری دارد. وانگهی مسلمانان، شایسته‌ی این ناسپاسی‌ها نیستند. دنیای باختر قرنها است که مسلمانان را بخوبی می‌شناسد؛ هم آن روز که غربیان در خاک اسلام میهمان شدند و به ثروت صاحبخانه چشم دوختند، و هم روز دیگر که میزبان بودند و از کار و فکر مسلمانان بهره جستند، اغلب جز مهربانی و شکیبایی ندیدند. بنابراین من از شما جوانان میخواهم که بر مبنای یک شناخت درست و با ژرف‌بینی و استفاده از تجربه‌های ناگوار، بنیانهای یک تعامل صحیح و شرافتمندانه را با جهان اسلام پی‌ریزی کنید. در این صورت، در آینده‌ای نه‌چندان دور خواهید دید بنایی که بر چنین شالوده‌ای استوار کرده‌اید، سایه‌ی اطمینان و اعتماد را بر سر معمارانش میگستراند، گرمای امنیّت و آرامش را به آنان هدیه میدهد، و فروغ امید به آینده‌ای روشن را بر صفحه‌ی گیتی میتاباند.
پیش از این نیز، رهبر انقلاب در بهمن ماه سال گذشته در پی وقوع حوادث تروریستی در فرانسه و به تبع آن موج اسلام‌هراسی، نامه‌ای به جوانان اروپا و آمریکای شمالی نوشته بودند.
سیّدعلی خامنه‌ای
۸ آذر ۱۳۹۴
___________________________________
* جدول محورهای این نامه
 
مروری بر محورهای اصلی نامه‌ی رهبر انقلاب به جوانان کشورهای غربی
۱۳۹۴/۹/۸
۱ بستر سخن حوادث تلخی که تروریسم کور در فرانسه رقم زد، بار دیگر مرا به گفتگو با شما جوانان برانگیخت.
۲ موضوع اصلی:
تروریسم، درد مشترک
همفکری درباره درد مشترک تروریسم و چاره‌اندیشی برای آینده‌ای با امنیت بیشتر
۳ تفاوت تروریسم در غرب و دنیای اسلام ۱. دنیای اسلام در ابعادی وسیع‌تر، حجمی انبوه‌تر و طولانی‌تر قربانی تروریسم بوده است.
۲. تروریسم در دنیای اسلام همواره از طرف برخی قدرت‌های بزرگ حمایت شده است؛ مانند تقویت و تسلیح القاعده، طالبان و دنباله‌های شوم آنان توسط آمریکا
۴ تضاد سیاستهای غربی ۱. سرکوب پیشروترین اندیشه‌های برخاسته از مردم‌سالاری علی‌رغم اتحاد با عقب‌مانده‌ترین نظام‌های سیاسی در منطقه
۲. برخورد دوگانه‌ی غرب با جنبش بیداری در جهان اسلام
۳. پشتیبانی از رژیم صهیونیستی علیرغم کشتار و تخریب‌های تروریسم دولتی اسرائیل در فلسطین
۴. دعوت مسلمانان به اینکه خود را ستمدیده ندانند علی‌رغم لشرکشی غربی‌ها به دنیای اسلام در سالهای اخیر
۵ نخستین مرحله‌ی ایجاد امنیت اصلاح اندیشه‌ی خشونت‌زای غربی
۶ ریشه‌های واقعی خشونت در غرب ۱. تسلط معیارهای دوگانه بر سیاستهای غرب
۲. تقسیم تروریسم به انواع خوب و بد
۳. ترجیح منافع دولتها بر ارزش‌های انسانی و اخلاقی
۷ نتایج پیوند ناهمگون و تحمیلی فرهنگها * خشونت خاموش و زیانبار بر اثر تحمیل فرهنگ غرب بر سایر ملتها
* تحقیر فرهنگ‌های غنی توسط غرب علی‌رغم فقدان ظرفیت جانشینی در * فرهنگ غرب و وجود دو مؤلفه «پرخاشگری» و «بی‌بند و باری اخلاقی» در آن
۸ مصادیق پیوند ناهمگون فرهنگها * کاشته شدن بذر تندروی در یک قبیله‌ی بدوی از زمان تلاقی استعمار با یک تفکر افراطی
* ایجاد گروه فرومایه‌ی داعش بر اثر وصلت ناموفق با فرهنگ‌های وارداتی
۹ علت جذب برخی اروپاییها به گروه‌های تروریستی * تغذیه فرهنگی ناسالم در محیط آلوده و خشونت‌زا در غرب
* کاشته شدن عقده‌هایی به‌خاطر نفرت عمیق حاصل از نابرابری‌ها و تبعیض در غرب و گشوده شدن بیمارگونه آن
۱۰ اشتباه بزرگ در مبارزه با تروریسم واکنشهای عجولانه، حرکات هیجانی و شتابزده و تدابیر سطحی
۱۱ پیامدهای واکنش عجولانه در مبارزه با تروریسم * افزایش گسست‌های موجود
* ایجاد انزوا، هراس و اضطراب در جامعه‌ی مسلمان اروپا و آمریکا
* محروم ساختن مسلمانان اروپا و آمریکا از حقوق اصلی‌شان
* گشودن راه بحران‌های آینده با افزایش قطب‌بندی موجود به‌خصوص با قانونی شدن تدابیر سطحی
۱۲ ضرورتهای پرهیز از رفتار ظالمانه با مسلمانان * ظلم خواه ناخواه خاصیّت برگشت‌پذیری دارد.
* مسلمانان شایستة این ناسپاسی‌ها نیستند.
۱۳ سابقه‌ی تعامل غرب و مسلمانان هم آن روز که غربیان در خاک اسلام میهمان شدند و به ثروت صاحبخانه چشم دوختند، و هم روز دیگر که میزبان بودند و از کار و فکر مسلمانان بهره جستند، اغلب جز مهربانی و شکیبایی ندیدند.
۱۴ راه رسیدن به آینده‌ای روشن و ایمن * این شما جوانان هستید که باید لایه‌های ظاهری جامعه‌ی خود را بشکافید، گره‌ها و کینه‌ها را بیابید و بزدایید.
* من از شما جوانان میخواهم که بر مبنای یک شناخت درست و با ژرف‌بینی و استفاده از تجربه‌های ناگوار، بنیانهای یک تعامل صحیح و شرافتمندانه را با جهان اسلام پی‌ریزی کنید.



جزئیات عملیات نجات خلبان روس توسط کماندوهای حزب‌الله و ارتش سوریه به فرماندهی سردار سلیمانی


آزادسازی خلبان روسیه

ناگفته‌های عملیات کماندوهای ارتش سوریه و کماندوهای ویژه حزب الله لبنان برای آزادسازی خلبان روسیه از چنگ تروریست‌ها منتشر شد.

جزئیات اجرای عملیات نجات یکی از دو خلبان جنگنده سوخو 24 ارتش روسیه که توسط جنگنده های ارتش ترکیه سرنوگون شد، برای اولین بار منتشر شد.

در این گزارش اعلام شده که عملیات آزادسازی خلبان روس از چنگ تروریست‌ها با مدیریت شخص سرلشکر سلیمانی صورت گرفته و در آن 6 کماندو از حزب الله و 16 کماندو از ارتش سوریه به عمق مواضع تروریست‌ها پشت خطوط جنگی نفوذ می‌کنند. متن کامل گزارش خبرگزاری روسی اسپوتنیک را در ذیل می‌توانید بخوانید:

طی هفته گذشته اخباری مبنی بر زخمی شدن و حتی شهادت سردار قاسم سلیمانی منتشر شده بود و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران هم این اخبار را تکذیب کرد ولی رسانه های غربی و عربی تلاش کردند به این شایعات دامن بزنند.

من روز گذشته در جلسه ای این مورد را از یکی از افراد بسیار نزدیک به ژنرال سلیمانی جویا شدم و وی نیز این اخبار را از ریشه تکذیب کرد و اظهار داشت سردار سلیمانی نه فقط کاملا سالم است بلکه در خطوط مقدم جبهه نبرد با تروریست هایی که تلاش دارند به مرز و بوم ایران نزدیک شوند و آسایش شهروندان ایرانی را بر هم زنند، مستقر است.

به دلایل امنیتی معمولا دشمنان آقای سلیمانی دائما سعی می کنند چنین اخباری را منتشر کنند و در انتظار واکنش می باشند تا هم مطمئن شوند وضعیت سلامتی وی چگونه است و هم اینکه اگر بتوانند وی را رد یابی کنند تا مورد حمله قرار دهند. به هر حال ژنرال سلیمانی جزو افرادی است که هم تروریست های سوریه و عراق و دیگر کشورها به دنبالش هستند و هم اسرائیل.

بماند که اگر بنده خدا سرما هم بخورد و برای معالجه به بیمارستان مراجعه کند از تیر وترکش خوردن تا سرطان و سکته قلبی و… را به وی می بندند. روز گذشته خبر آزادی خلبان روس در رسانه ها منتشر شد. نفس خبر آزادی این خلبان و پس لرزه های خبری هدف قرار گرفتن هواپیمای روسی توسط ترکیه آنقدر زیاد بود که بسیاری به اصل چگونگی موفقیت عملیات پشت خطوط دشمن نپرداختند.

با یکی از افسران سوری که از دوستان قدیمی بنده است و در لاذقیه مستقر می باشند تماس گرفتم و داستان را از وی جویا شدم که وی ماجرا را به شرح ذیل روایت نمودند.

پس از سقوط هواپیمای روسی بلا فاصله هلیکوپترهای روس جهت نجات خلبان دست به کار شدند اما با آتش شدید ارتش آزاد سوریه (همان به اصطلاح مخالفین میانه رو مورد حمایت غرب) و ترکمان های وابسته به ترکیه و استفاده آنها از موشک ها و تسلیحات پیشرفته ای که اخیرا به دستشان رسیده مواجه شدند در این ماجرا یک امدادگر روس هم کشته شد.

اطلاعات موثق مبنی بر اینکه تعدادی از یگان های ویژه ترکیه جهت اسارت خلبان روس و باج گیری از روسیه به مکان اعزام شده اند به دست آمده بود.

*** سرلشکر سلیمانی، فرمانده عملیات آزادسازی خلبان روس

در گیرودار برنامه ریزی برای عملیات مجدد جهت آزادی سریع خلبان روس، سردار سلیمانی با روس ها تماس می گیرد و به آنها اطلاع می دهد که یک یگان ویژه جهت نجات خلبان روس آماده کرده و پیشنهاد داد به دلیل اینکه این یگان ویژه متشکل از نیروهای ویژه حزب الله لبنان و کماندوهای سوری آموزش دیده توسط ایران است وآشنایی کامل با جغرافیای مکانی دارند، عهده دارند عهده دار عملیات زمینی گردند و نیرو هوایی روسیه پشتیبانی وآتش بار هوایی و اطلاعات ماهواره‌ای را برای آنها تامین کند و تعهد می دهد که خلبان روس را صحیح و سالم برگرداند، در نهایت همین هم شد.

پس از ردیابی مکان خلبان روس توسط دستگاه ردیابی ماهواره ای که به وی متصل شده بود مشخص شد خلبان در مکانی حدود 6 کیلومتر پشت خطوط مقدم درگیری ارتش سوریه و مخالفین قرار دارد.

6 رزمنده از یگان ویژه عملیاتی حزب الله و 16 کماندوی سوری برای انجام عملیات به خطوط مقدم نزدیک شدند همزمان نیرو هوایی و هلیکوپتر های روس جهنمی از آتش در اطراف منطقه ایجاد کردند و همه استحکامات را با خاک یکسان کردند به گونه ای که اکثر نیروهای دشمن مستقر در مکان فرار را بر قرار ترجیح دادند و زمینه نفوذ یگان های ویژه را فراهم شد.

این افسر سوری افزود وجب به وجب پیشروی یگان های ویژه توسط ماهواره های روسیه بگونه ای دقیق پوشش داده شده بود که حتی بقول وی وجود یک مورچه در فاصله چند صد متری یگان ها حتی درون مکان های سربسته را به آنها اطلاع می دادند و لحظه به لحظه گزارش عملیات به یک مقام خیلی عالیرتبه در کرملین که به نظرش شخص آقای پوتین بود منتقل می شد و مشخص بود که وی از همان جا بر کل عملیات با چشم ماهواره ای نظارت دارد.

به گفته این افسر که نمی خواست نامش فاش شود عملیات به شکار یکایک تروریست ها در محیط عملیات چه توسط نیروی هوایی روسیه چه یگان های عملیاتی سردار سلیمانی تبدیل شده بود. طبق اظهار نظر این افسر همزمان روس ها یک جنگ الکترونیکی راه اندازی کردند که طی آن کل ماهواره ها و تجهیزات ارتباطاتی دشمن در شعاع چند کیلومتری منطقه و اطراف آن کور شده بود و تا وقتی که دشمنان به خود آمدند کار از کار گذشته بود چرا که بیم آن می رفت ماهواره های غربی جهت کمک به تروریست ها اطلاعات عملیات را در اختیار آنها قرار دهند.

در نهایت این یگان ویژه پس ازنفوذ در این شش کیلومتر و نابودی کل نیروهای باقیمانده با تجهیزات پیشرفته ای که در اختیارشان بود خلبان را نجات دادند.
جالب اینکه در این عملیات فوق العاده خطرناک کل 24 نیرو به همراه خلبان کاملا سالم بدون حتی یک زخمی به پایگاه بازگشتند.

به گفته این افسر عالیرتبه سوری یکی از دلایل موفقیت این عملیات اختلافی بود که میان ترک ها و تروریست های وابسته به آنها پیش آمده بود بوده. چرا که ترک ها تلاش داشتند خلبان را اسیر و به ترکیه ببرند و بعد برای باج گیری سیاسی از روسیه از او استفاده کنند. در حالی که تروریست های مستقر در مکان معتقد بودند که ماجرای آتش زدن خلبان اردنی را باید برای خلبان روسی پیاده کنند تا ترس و وحشت را در دل دیگر خلبانان روس حاکم کنند و همین اختلاف فرصت داد تا عملیات نجات سازی که باید ظرف چند ساعت طلایی انجام می شد اجرا گردد. چون مخالفین به هیچ وجه پیش بینی طرح ریزی و پیاده سازی چنین عملیات پیچیده ضربتی با این سرعت را نمی کردند.

افسر سوری اظهار داشت ژنرال سلیمانی اصرار داشتند خود شخصا بر ریز عملیات نیروهای خود نظارت داشته باشند و تا اطمینان از موفقیت عملیات اتاق عملیات در کنار آنها بودند.