أین عمّار

أین عمّار

اندیشه های انقلابی اسلامی
أین عمّار

أین عمّار

اندیشه های انقلابی اسلامی

برای شادی روح مرحوم فتحعلی شاه قاجار فاتحه مع صلوات!!!!!!!!

بعد از طی شدن روندی در شورای امنیت، آمریکا -- یا فرانسه یا انگلیس یا حتی روسیه -- می تواند در نهایت به صورت یکجانبه به شورای امنیت برود و اعلام کند «من می خواهم تحریم ها فورا اعاده شود»، که معنایش این است که تحریم ها بلافاصله به صورت کامل به اجرا درآید. و بعدش یک رای گیری خواهد شد، که در آن تحریم ها فورا اعاده می شود، مگر اینکه آمریکا اعلام کند، خیر.
بعد از طی شدن روندی در شورای امنیت، آمریکا -- یا فرانسه یا انگلیس یا حتی روسیه -- می تواند در نهایت به صورت یکجانبه به شورای امنیت برود و اعلام کند «من می خواهم تحریم ها فورا اعاده شود»، که معنایش این است که تحریم ها بلافاصله به صورت کامل به اجرا درآید. و بعدش یک رای گیری خواهد شد، که در آن تحریم ها فورا اعاده می شود، مگر اینکه آمریکا اعلام کند، خیر.

گروه بین الملل – رجانیوز: در حالی که تیم مذاکره کننده ایران از بیان جزییات توافق نهایی با ۱+۵ خودداری می کنند مقامات آمریکایی در گفتگوهای مختلف با رسانه های خبری جزییات توافق صورت گرفته را علنی می کنند.

به گزارش رجانیوز، مشاور امنیت ملی آمریکا در مصاحبه با شبکه تلویزیونی رویترز به بیان جزییات دقیقی درباره نحوه بازرسی ها از مراکز نظامی و غیر نظامی ایران توسط بازرسان آژانس انرژی اتمی پرداخته است.

این اظهارات که با متن ۱۵۹ صفحه ای برجام منطبق است، این به معنای نادیده گرفته شدن مسلم خطوط قرمز نظام درباره عدم اجازه بازرسی از مراکز نظامی است، علاوه بر این اجازه دسترسی به بازرسان آژانس برای بازدید از مراکز نظامی و سری نگرانی ها را درباره افشای اطلاعات سری نظام در حوزه نظامی و همچنین نقض استقلال و حاکمیت کشور بیشتر می کند.

شایسته است اعضای تیم مذاکره کننده ایران و مسئولان وزارت خارجه نسبت به اظهارات رایس روشنگری کرده و در صورتی که این اظهارات صحیح نیست ، آن را به صورت شفاف تکذیب کنند.

در ادامه متن کامل گفتگوی مشاور امنیت ملی آمریکا با شبکه تلویزیونی رویترز رو می خوانید:

سوزان رایس: اجازه بدهید که یک زمینه کلی را ارائه کنم.در مورد اول تمامی تاسیسات اتمی شناخته شده آنها به صورت مستمر و  بیست و چهار ساعته و هفت روز هفته تحت نظارت آژانس بین المللی انرژی اتمی خواهد بود.این نکته نخست است. در وهله دوم بازرسان بین المللی و آژانس بین المللی انرژی اتمی دسترسی مستمر  به  کل زنجیره تامین برنامه اتمی ایران خواهند داشت.این موضوع معادن اورانیوم،کارخانه و تاسیسات تولیدی و کارخانه های تولید سانتریفیوژ و همچنین تاسیساتی که سانتریفیوژهای در حال چرخش در آنها موجود باشد، در بر می گیرد.بنابراین تمامی زنجیره تامین به طور مستمر تحت نظارت قرار دارد.

بنابراین آنچه که ما درباره آن صحبت می کنیم و باید این سوال را بپرسیم این است که اگر ما اطلاعاتی درباره اماکن اعلام نشده و مشکوک داشته باشیم آنگاه جریان تحقیقات درباره آن اماکن چگونه خواهد بود؟اجازه بدهید این موضوع را توضیح دهم.در نخستین مورد برای مثال آمریکا اطلاعاتی را جمع آوری می کند که نشان می دهد که یک مکان مخفی و مشکوک وجود دارد. ما این اطلاعات را به آژانس بین المللی انرژی اتمی می دهیم و آنگاه آژانس بین المللی انرژی اتمی درباره آن تحقیق می کند.آژانس به ایران خواهد رفت و درخواست بازدید آن مکان را خواهد داشت و با بررسی آنجا و جمع آوری نمونه های خاک و زیستی آنها را درباره وجود رادیو اکتیو مورد آزمایش قرار خواهند داد.

اگر ایرانی ها گفتند که شما اجازه بازرسی از این مکان را ندارید خواه نظامی باشد یا نباشد آنگاه آژانس بین المللی انرژی اتمی می تواند خواهان دسترسی به آنجا باشد.هیچ محدودیت درباره نوع تاسیساتی که باید به آنها  دسترسی باشد، وجود ندارد اما باید دلیلی برای مشکوک بودن وجود داشته باشد.اگر ایران بگوید نه آنچه که روی خواهد داد این است که جریانی وجود خواهد داشت  که باید ظرف بیست  و چهار روز به نتیجه برسد.در این زمان اگر ایران و آژانس نتوانند درباره مفاد دسترسی به آن مکان به توافق برسند که  آژانس را راضی کند این موضوع به کمیته مشترک خواهد رفت.این کمیته مشترک از تمامی امضاء کنندگان توافق یعنی آمریکا،انگلیس ،فرانسه ،آلمان ،اتحادیه اروپا ،روسیه ،چین و ایران است. اگر پنج عضو از هشت عضو این کمیته مشترک بگویند نه ما نگرانیم و باید درباره این مکان تحقیق شود ایران باید اجازه دسترسی را بدهد و اگر این اجازه را ندهد  و هنوز امتناع کند آنگاه این نقض تمام توافق خواهد بود.تمامی این مراحل باید در مدت زمان بیست و چهار روز و یا کمتر به نتیجه برسد.

 حال فرض کنیم ایران توافق را نقض می کند، بعدش چه اتفاقی می افتد؟ چیزی که اتفاق می افتد این است که آمریکا یا هر یک از پنج عضو دائم شورای امنیت می توانند مستقیم به شورای امنیت بروند و اعلام کنند «مناقشه وجود دارد. ما معتقدیم توافق نقض شده است. نشست شورای امنیت باید برگزار شود. و شورای امنیت در این باره تصمیمی بگیرد.» نیازی نیست که دیگر اعضای کمیسیون در این قضیه مداخله ای داشته باشند. آمریکا خودش می تواند مستقیما به شورای امنیت برود.

و بعد از طی شدن روندی در شورای امنیت، آمریکا -- یا فرانسه یا انگلیس یا حتی روسیه -- می تواند در نهایت به صورت یکجانبه به شورای امنیت برود و اعلام کند «من می خواهم تحریم ها فورا اعاده شود»، که معنایش این است که تحریم ها بلافاصله به صورت کامل به اجرا درآید. و بعدش یک رای گیری خواهد شد، که در آن تحریم ها فورا اعاده می شود، مگر اینکه آمریکا اعلام کند، خیر.

پس ، به عبارت دیگر، ما به تنهایی، بدون ایران و بدون اینکه هیچ کشور دیگری به همین نتیجه رسیده باشد، توانایی کامل داریم که با داشتن شواهد نقض توافق پس از طی شدن یک روند  به شورای امنیت برویم و این تحریم ها را به سرعت بازگردانیم.

خبرنگار رویترز پرسید: این چیزی بیش از یک درخواست برای این اقدامات ...

سوزان رایس : این درخواست نیست. این الزام است.

رویترز: شما گفتید در ۲۴ روز.

سوزان رایس: راستی، برای اینکه موضوع روشن تر شود ، معذرت می خواهم. ما داشتیم درباره نقض مرتبط با دسترسی ها صحبت می کردیم. اشکال بالقوه دیگری برای نقض توافق وجود دارد که لزوما به دسترسی ها مربوط نمی شود. و اینها هم مشمول همین روند حل و فصل مناقشه می شوند که ممکن است به بازگشت سریع تحریم ها منجر شود.

رویترز: شما به ۲۴ روز اشاره کردید. با توجه به عملکرد گذشته ایران، این احتمال وجود ندارد که آنها در این مدت فرصتی داشته باشند تا دست کم برخی از شواهد فعالیت مشکوک را قبل از اینکه بازرسان وارد شوند، مخفی کنند؟

سوزان رایس: این سوال خوبی است. اما اجازه دهید این را توضیح بدهم که چرا کارشناسان هسته ای ما بسیار اطمینان دارند که مدت ۲۴ روز مدت زیادی است ...

رویترز: به نظر مدت زیادی می آید ...

سوزان رایس: این مدت بیش از حد کافی است و ما نباید نگران باشیم.

اولا ، نوع تاسیساتی که ما درباره آن حرف می زنیم باید از نوع تاسیسات مخفی یا اعلام نشده باشد که در آن فعالیت هسته ای صورت گرفته است. این مکان جایی به اندازه این اتاق یا حتی چه بسا اندازه این ساختمان نیست. این مکان حتما یک تاسیسات بزرگ خواهد بود.

و در آن تاسیسات ، با توجه به ماهیت موادی که ما درباره آنها حرف می زنیم، که مواد بسیار پرتوزا (رادیواکتیو) هستند، و با توجه به پیچیدگی تجهیزات آزمایش که آژانس بین المللی انرژی اتمی و ما داریم، هر گونه ماده باقیمانده برای روزهای متمادی و حتی برای ماهها و سال ها قابل ردیابی خواهد بود.

بنابراین آنها نمی توانند شواهد آن را به شکلی موثر در این مدت مخفی کنند. و شما نمی توانید تاسیساتی به این بزرگی را به این آسانی برای مدتی طولانی مخفی نگه دارید.

در ضمن، اگر ما در سناریویی که من همین حالا تشریح کردم، نگران تاسیساتی باشیم، در طول مدتی که ظنین هستیم تا زمانی که شک و تردیدها به شکل رضایت بخشی بر طرف شود، با دقت و به صورت کامل آن را زیر نظر خواهیم داشت. بنابراین، ما کاملا اطمینان داریم و خبره ترین کارشناسان هسته ای ما اطمینان دارند که این مدت از حد کافی نیز بیشتر است.

رویترز: ذخیره اورانیوم غنی شده و سانتریفوژهایی که کاهش می یابند، به کجا می رود؟ آیا مقصد آنها روسیه است، و آیا هیچ نگرانی امنیتی بیشتری درباره این موضوع ندارید؟

سوزان رایس: در اینجا دو موضوع مختلف مطرح است.

رویترز: بله دو سوال.

سوزان رایس: ذخیره اورانیوم غنی شده باید تا ۹۸ درصد کاهش یابد. این کار را می توان به چند روش مختلف انجام داد. می توان آن را به یک کشور ثالث ، مثل روسیه، صادر کرد. این محتمل ترین روش است.

روسیه هم خودش مواد شکافت پذیر دارد و با شکل مناسبی آن را نگهداری می کند و ما نگران این مسئله نیستیم. وقتی مسئله نگهداری چنین ماده ای به میان می آید آنها مسئول هستند، و دهه هاست که این مسئله به خوبی مشخص شده است.

ایران می تواند این ذخیره را رقیق سازی و به ماده ای تبدیل کند که دیگر همین کاربرد را نداشته باشد و این یک گزینه دیگر است. یا اینکه می توان آن را در یک بازار بین المللی و یک بازار تجاری مسئول برای این نوع ماده فروخت. پس این امکان وجود دارد که این ذخیره را امن سازیم و بعد در بازار آزاد بفروشیم. نبابراین، راههای مختلفی وجود دارد که می توان این کار را انجام داد.

سانتریفوژها برچیده خواهد شد. آنها را بیرون خواهند برد، لوله کشی ها، همه موادی که در نصب و عملیات این سانتریفوژها دخیل هستند بیرون برده می شوند.

همین حالا ایران حدود ۱۹ هزار سانتریفوژ فعال دارد. بر اساس این توافق، این تعداد به ۶۰۰۰ سانتریفوژ تقلیل می یابد. آنهایی را که برمی چینند انبار خواهند کرد. آژانس بین المللی انرژی اتمی هم ۲۴ ساعته و هفت روز هفته بر آنها نظارت خواهد داشت. همانطور که گفتم، همه لوله کشی ها و مواد مرتبط بیرون برده می شوند.

بنابراین، اینها به صورت ۲۴ ساعته و هفت روز هفته با دوربین ها و تجهیزات دیگر تحت نظارت خواهند بود. پس اینها غیرفعال و غیرقابل استفاده خواهند بود. و تنها راهی که بتوان از آنها دوباره استفاده کرد این است که اگر یک سانتریفوژ مجاز به فعالیت خراب شود، ایران می تواند -- با تایید آژانس بین المللی انرژی اتمی و با اطلاع آن -- یکی از این سانتریفوژها را از انبار بردارد و جایگزین سانتریفوژ از کار افتاده کند. پس این هم شیوه نگهداری سانتریفوژها خواهد بود.

رویترز: اما در ادامه این گفتگو درباره ایران، رئیس جمهور آمریکا در کنفرانس مطبوعاتی امروز خود در این باره حرف زد که خواهان ادامه ارتباط با ایران است. آیا شما مجمعی برای گفتگو با ایران درباره مسائل دیگر یا حوزه های مورد اختلاف دیگر مانند عراق، سوریه، یا بازداشت شهروندان آمریکایی در ایران دارید؟

سوزان رایس: من نمی گویم ما مجمع داریم. بلکه می گویم کانال هایی داریم. صادقانه بگویم، ما مدت هاست که کانال هایی برای گفتگو داشته ایم. وقتی من سفیر آمریکا در سازمان ملل بودم، در موقعیتی اگر نیازی برای رساندن یک پیام بود، ما این پیام را به سفیر ایران در سازمان ملل می دادیم. ما حال کانال های دیگری داریم.

ما همیشه کانال سوئیس را داشته ایم. دولت سوئیس حافظ منافع ما در تهران است. از آنجا که ما در تهران سفارت نداریم، آنها پیام های ما را به ایران می رسانند.

اما چیزی که در این مذاکرات تقریبا دو سال گذشته رخ داد این است که جان کری وزیر امور خارجه آمریکا اکنون رابطه ای با محمد جواد ظریف همتای ایرانی خود دارد. وندی شرمن ، معاون وزیر امور خارجه هم با همتای ایرانی خود ارتباط دارد. پس کانال های دیگری هست که ما می توانیم از آنها استفاده کنیم.

وقتی لازم باشد از این کانال ها استفاده کنیم، ما در این کار دیگر مثل گذشته تعلل نخواهیم کرد.

رویترز: آیا پیش بینی می کنید با توجه به این کانال هایی که شما دارید پیشرفتی، به ویژه درباره مسئله شهروندان آمریکایی ، به دست آید؟

سوزان رایس: ما درخصوص مسئله شهروندان آمریکایی که در ایران بازداشت هستند ، نه فقط در طول کل این روند، بلکه از زمانی که آنها بازداشت شدند، سخت تلاش کرده ایم.

ما بسیار دقت داشتیم که سرنوشت آنها را به سرنوشت مذاکرات (هسته ای) گره نزنیم چون ما اصلا نمی دانستیم آیا مذاکرات به نتیجه می رسد یا خیر. ما نمی خواستیم یک برگه چانه زنی به ایرانی ها بدهیم تا از آن علیه ما در مذاکرات (هسته ای) استفاده کنند.

برای همین بدون توجه به اینکه سرنوشت این مذاکرات چه می شد، یکی از اولویت های بسیار بسیار بالای ما این است که این افراد را به خانه بازگردانیم و برای این کار به تلاش های خود سخت ادامه خواهیم داد.

رویترز: همه می دانند که اسرائیل و برخی متحدان ما در خلیج (فارس) نگران یا مخالف این توافق هستند. دولت چه تمهیدات تازه ای برای تقویت محافظت های امنیتی برای این متحدان خود اندیشیده است؟

سوزان رایس: اولا از دید ما ، و من فکر می کنم از دید بسیاری دیگر در این کشورها، بهترین چیزی که ما می توانستیم برای امنیت آنها انجام دهیم این بود که اطمینان یابیم که آنها همسایه ای با نیات بدخواهانه ندارند که به سلاح هسته ای نیز مسلح باشد. این توافق این کار را کرد.

رویترز: اما آنها نگاه متفاوتی به این دارند.

سوزان رایس: برخی ممکن است، اما آنها نمی توانند این را زیر سوال ببرند که این توافق هدف جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته ای را برای سال های طولانی محقق خواهد کرد.

چیزی که آنها می گویند این است که در ایران ، اگر تحریم ها پایان یابد، یعنی اگر سرانجام ایران به تعهداتش بر اساس این توافق عمل کند و ما بتوانیم با راستی آزمایی به این نتیجه برسیم که آنها در موضعی نیستند که به سلاح هسته ای دست یابند، در آن صورت از لغو چشمگیر تحریم ها برخوردار می شوند -- و البته آنها تا زمانی که کاملا به تعهدات کلیدی خود عمل نکرده اند هیچ تحریمی لغو نمی شود.

نگرانی (آنها) این است که با لغو تحریم ها ایران منابع بیشتری و چه بسا موقعیت بین المللی بیشتری خواهد داشت تا منطقه را تهدید کند، همانطور که از قبل تهدید کرده است و ما هم آن را می دانیم.

رویترز: پس چه ...

سوزان رایس: این یکی از نگرانی هاست. من جواب خواهم داد که ما در این باره چه خواهیم کرد، اما من همچنین می خواهم اطمینان یابم که همه می دانند که این توافق هرگز درباره تلاش برای بازداشتن ایران از استفاده از عوامل نیابتی در منطقه ، یا برای بی ثبات کردن منطقه نبوده است.

این همیشه درباره نگرانی اصلی و اولیه ما بوده که دولت اسرائیل و همسایگان آنها در منطقه هم داشته اند. اسرائیل گفته است یک ایران مسلح به سلاح هسته ای تهدیدی علیه موجودیت آن است. ما در این توافق به صورت مستقیم و موثر به این موضوع پرداخته ایم.

اما ما درک می کنیم که ایران نقش بسیار بی ثبات کننده ای در منطقه ایفا کرده است، همچنان به ناآرامی دامن می زند و از تروریسم حمایت کرده است. پس ما می خواهیم هر کاری که می توانیم انجام دهیم تا ظرفیت و توانایی متحدان و شرکای خود را در این منطقه برای مقاومت در برابر ایران تقویت کنیم.

بنابراین، وقتی رئیس جمهور آمریکا ماه مه میزبان کشورهای خلیج (فارس) در کمپ دیوید بود، ما رئوس یک رشته اقدامات متقابل را ترسیم کردیم که موافقت کرده ایم برای تقویت امنیت آنها -- تضمین های امنیتی، حمایت ملموس از این کشورها برای تقویت توانایی دفاعی خودشان ، چه مستقیما با ابزارهای نظامی متعارف یا از راه همکاری ضدتروریسم، یا مقابله با حملات سایبری -- اتخاذ کنیم. ما مجموعه کاملی از پشتیبانی های تقویت شده داریم که ما و شرکایمان در خلیج (فارس) موافقت کرده ایم به یکدیگر بدهیم.

و در مورد اسرائیل هم به همین ترتیب. روشن است که اسرائیل نزدیکترین متحد و شریک ما در منطقه خاورمیانه است. روابط امنیتی و اطلاعاتی ما با اسرائیل قویتر و عمیق تر از همیشه بوده است. بینامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل این را بارها به صورت علنی گفته است.

و این روابط به همین شکل خواهد ماند. ما همچنین منتظریم ، اگر اسرائیلی ها مایل و علاقه مند باشند -- که این را هنوز نگفته اند -- با آنها در این باره مذاکره کنیم که چگونه می توانیم همکاری های امنیتی و اطلاعاتی خودمان را ، که همیشه در راستای منافع متقابل ما بوده است و امروز هم همینطور است و شاید عمیق تر نیز شده باشد، بیش از پیش عمیق و محکم کنیم.

خبرنگار رویترز: اما من هیچ ابتکار تازه ای نشنیده ام. این درست است؟

سوزان رایس: ابتکارات جدیدی وجود دارد که ما ماه مه اعلام کردیم.

خبرنگار رویترز: منظورم پس از این توافق هسته ای است.

سوزان رایس: خیر، چون ما فکر می کردیم این ضروری است که این کار را قبل از توافق احتمالی انجام دهیم، یعنی قبل از اینکه توافق به دست آید یا نیاید. چون در یک توافق ، آنها قطعا نگرانی هایی خواهند داشت که ما می خواهیم برطرف کنیم. اگر توافقی هم به دست نمی آمد ، نگرانی های آنها و تهدیدی که ممکن بود با آن مواجه باشند یا احساس می کنند مواجه هستند، ممکن بود بسیار بیشتر باشد.

بنابراین ما با صراحت به شرکای خود در خلیج (فارس) می گفتیم که منافع ما ، منافع متقابل ما در تقویت همکاری در هر دو سناریو تامین شده است، پس بیایید کار را حالا شروع کنیم.

اشتون کارتر، وزیر دفاع آمریکا، این آخر هفته به اسرائیل و عربستان سعودی می رود و او به همکاری عملی ما هم با اسرائیل و هم با شرکایمان در خلیج (فارس) در خصوص طیف کامل چالش های امنیتی منطقه ای ، و به ویژه نگرانی های آنها و نگرانی های مشترک ما درباره ایران ادامه خواهد داد.

رویترز: اجازه دهید درباره انرژی در چارچوب این توافق سوال کنیم. پیامدهای ژئوپولیتیک جاری شدن مقدار زیادی نفت به بازار به محض اجرای توافق چه خواهد بود؟

 

سوزان رایس: اولا، پیش بینی ما این است که این کار تدریجی صورت خواهد گرفت. همانطور که قبلا گفتم تا زمانی که ایران همه اقدامات لازم را در چارچوب این توافق در ارتباط با برنامه هسته ای خود انجام نداده باشد هیچ تحریمی لغو نمی شود.

پس ایران باید دو سوم از سانتریفوژهای خود را برچیند. ایران باید از ۹۸ درصد از ذخیره اورانیوم غنی شده خود خلاص شود. ایران باید اجازه دسترسی مستمر و فوق العاده را به تاسیسات هسته ای خود بدهد. ایران باید گام هایی را بردارد که رئاکتور پلوتونیوم آب سنگین کنونی خود را بی استفاده کند و برخی اقدامات دیگر.

ایران باید رضایت آژانس بین المللی انرژی اتمی را جلب کند و به همه پرسش های باقیمانده آژانس درباره فعالیت گذشته خود در زمینه تولید سلاح های هسته ای پاسخ دهد و همه این مسائل به شکل رضایت بخش حل و فصل شوند. اینها گام های اولیه ، قبل از لغو تحریم ها، هستند که ایران باید بردارد.

حال فرض کنیم ایران همه این کارها را انجام داد. بر اساس عملکرد آنها در چارچوب توافق موقتی، که آنها به هرچه گفته بودند عمل کردند، من فکر می کنم دلایلی هست که بر اساس آنها انتظار داشته باشیم ایران این گام ها را برخواهد داشت.

اگر آنها این کارها را بکنند، لغو تحریم ها شروع خواهد شد. و تحریم های مالی و به ویژه نفتی لغو خواهد شد. ما فکر می کنیم از حالا تا آن زمان ماهها فاصله داریم، چون طول می کشد تا ایران به همه این تعهدات خود عمل کند، اما وقتی آنها این کارها را کردند، کل نفت یک دفعه به بازار نخواهد آمد.

افزایش صادرات نفت ایران طول می کشد. ما فکر می کنیم -- خب شما می دانید که نفت یک کالاست و برای همین، مسئله برابری عرضه و تقاضا در میان است و با توجه به عرضه های دیگر به بازار در آن زمان افزایش صادرات نفت ایران ممکن است دست کم برای دوره ای به کاهش قیمت های نفت بینجامد .

برای آن دسته از ما که خودرو شخصی داریم، این مسلما چیز خوبی است. برای آن دسته از ما که نگران محیط زیست هستند -- که من جزو هر دو گروه هستم -- این مسئله ای است که باید به آن فکری شود. از لحاظ ژئوپولیتیکی روشن است که قیمت های نفت کاهش می یابد و این مسئله بر درآمدهای کشورهای تولید کننده نفت تاثیر خواهد گذاشت.

و اینها فقط کشورهای خاورمیانه نیستند، برخی مثل ونزوئلا در آمریکای لاتین هستند. برخی هم مانند نیجریه و آنگولا در آفریقا هستند و البته روسیه هم هست.

رویترز: این مسئله آمریکا را در این موقعیت نادر قرار خواهد داد که آخرین کشور صنعتی جهان باشد که اجازه صادرات نفت را نمی دهد. آیا شما از تغییر این سیاست دفاع خواهید کرد؟

سوزان رایس: این مسئله دیگری است. این هیچ ربطی به این ندارد که آیا ایران از تحریم های نفتی خود خلاص می شود یا خیر.

رویترز: مسلما همین طور است اما این یک واقعیت کم اهمیت جالب است. آیا این چیزی است که دولت آمریکا را به تغییر رویه تشویق کند؟

سوزان رایس: من چیزی ندارم اضافه کنم

دم خروس یا قسم حضرت ...سخنان روحانی یا اوباما !!!!!


اگر برای تصویب نهایی سندی که دیروز، ایران و کشورهای 5+1 روی آن به توافق رسیده‌اند، فرصت و مهلتی در نظر گرفته نشده بود، نوشتن این وجیزه ضرورتی نداشت و در هنگامه این‌روزها، شرط عافیت‌طلبی آن بود که زبان به کام و قلم به نیام کشیده شود ولی از یکسو، اعلام فرصت دو هفته‌ای برای ایران و مهلت دوماهه! برای آمریکا به منظور بررسی و تصویب نهایی سند وین و از دیگر سو، تاکید رئیس‌جمهور محترم کشورمان در نطق تلویزیونی دیروز ایشان بر استقبال از نقد منصفانه و دلسوزانه، نگارنده را بر آن داشته است تا دراین‌باره به نکاتی چند اشاره کند.
1- بعدازظهر دیروز، ساعتی پس از آن که متن بیانیه مشترک جمهوری اسلامی ایران و کشورهای 5+1 از سوی آقای دکتر‌ظریف و خانم موگرینی قرائت شد، باراک اوباما رئیس‌جمهور آمریکا با حضور از قبل اعلام شده در یک برنامه تلویزیونی، تفسیر و برداشت خود از سند مورد توافق وین را با ذکر برخی از بااهمیت‌ترین سرفصل‌های آن اعلام کرد. تفسیر اوباما از سند وین که باید آن را برداشت و تفسیر دولت آمریکا- چیزی شبیه فکت شیت- تلقی کرد در بسیاری از موارد با آنچه رئیس‌جمهور محترم کشورمان در گزارش تلویزیونی خود از محتوای توافق وین ارائه کرد، تفاوت‌های جدی دارد. این تفاوت که در مواردی نزدیک به تناقض است در متن گزارشی که ساعتی قبل از قرائت بیانیه مشترک از سوی وزارت امور خارجه کشورمان در اختیار رسانه‌ها قرار گرفته و منتشر شد نیز به وضوح دیده می‌شود و از این روی، بیم آن می‌رود که ماجرای برداشت‌های متفاوت و متناقض طرفین از توافق لوزان در حال تکرار باشد و با ترفند تازه‌ای که آمریکا در آستین دارد، روبرو باشیم! و اما، از آنجا که برای ارزیابی سند یاد شده و تصویب نهایی آن مهلت چند روزه‌ای در نظر گرفته شده است، می‌توان و باید امیدوار بود که قبل از تصویب‌نهایی توافق یاد شده در مجلس شورای اسلامی و یا شورای عالی امنیت ملی کشورمان، این برداشت‌ها و تفسیرهای متفاوت از میان برداشته شود و مفاد توافق وین حالتی «شفاف» و «تفسیرناپذیر» پیدا کند.
2- اوباما در نطق تلویزیونی خود به محورهایی از توافق وین اشاره کرده و بر آن تاکید ورزید که پرداختن به تمامی موارد یادشده به درازا می‌کشد و در محدوده این نوشته محدود نمی‌گنجد، بنابراین از آن میان، تنها به بازخوانی چند نمونه بسنده می‌کنیم.
الف: این توافق همه خطوط کلی ما- بخوانید خط قرمزهای آمریکا- که در فصل بهار به چارچوب آن رسیدیم- یعنی همان توافق لوزان- را رعایت می‌کند.
ب: براساس این توافق، بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی‌ اتمی به هر جا که ضروری تشخیص بدهند، دسترسی خواهند داشت. (یعنی بازرسی‌های فراتر از پروتکل و از هر جا در هر زمان!)
ج: آژانس همچنین به توافقی رسید که مطابق آن می‌تواند برای کامل کردن تحقیق درباره ابعاد نظامی احتمالی-PMD - دسترسی‌های مورد نیاز خود را داشته باشد.
د: تحریم‌های ضد ایران کم‌کم لغو خواهد شد و تدریجی خواهد بود.(این بخش از اظهارات وی با خط قرمز اعلام شده کشورمان مبنی بر لغو یکباره تحریم‌ها در تناقض آشکار است).
ه‍ : این توافق هماهنگ با سنت رهبری آمریکا در دنیاست!
و : دو سوم سانتریفیوژهای نصب شده ایران حذف خواهد شد.
و نمونه‌های دیگری درباره راکتور آب سنگین اراک، زمان 10ساله محدودیت‌های تحقیق و توسعه R&D  و از سرگیری چرخه غنی‌سازی ایران و...
3- تفسیر اوباما از سند وین- «جمع‌بندی» و یا «توافق» - در برخی از محورهای اساسی و بنیادین با تفسیری که رئیس‌جمهور محترم کشورمان از همین سند در نطق تلویزیونی دیروز خود ارائه کرد، نه فقط متفاوت بلکه متناقض است. به عنوان نمونه- و فقط نمونه - آقای روحانی تاکید می‌کند که تمام تحریم‌ها، حتی تحریم‌های موشکی و تسلیحاتی، بانکی، ب�%8

آش نخورده «توافق» و دهان سوخته «ذوق زدگان»!


آش نخورده «توافق» و دهان سوخته «ذوق زدگان»!
 
روزنامه واشنگتن‌پست در یادداشتی کنایه‌آمیز در تحلیل جشن و پایکوبی پس از بیانیه غیرالزام‌آور و بی‌اثر لوزان می‌نویسد:" حتی عروسی هم که سربگیرد، برای قضاوت درباره موفق بودن ازدواج باید چند سالی صبر کرد!... فعلا اما وقت این حرف‌ها نیست! و باید نامزدی را جشن گرفت."
آش نخورده «توافق» و دهان سوخته «ذوق زدگان»!
به گزارش جهان به نقل از خبرگزاری دانشجو، بیش از چند روز دیگر تا روشن شدن نتیجه نهایی مذاکرات هسته ای باقی نمانده است. مذاکرات هسته ای ایران و ۵+۱ را می توان یکی از پیچیده ترین پرونده های روابط بین الملل در سالهای اخیر دانست. پیچیدگی ای که البته حریف مایل است هر روز بر شدت آن بیفزاید. حریفی که پرونده های دیگری همچون حقوق بشر را در زونکن سازمان مللِ خود! برای مراحل بعدی چالش با ملت ایران ذخیره کرده است. تخصصی و پیچیده بودن مذاکرات هسته ای واقعیتی است که اعضای تیم مداکره کننده و تمامی طرفهای درگیر در این مسئله بارها بر آن تاکید کرده اند. با این همه به نظر می رسد هنوز هم درک درستی از این پیچیدگی در فضای عمومی کشور شکل نگرفته است و در نتیجه آن، ما در تمام این سالها نتوانسته ایم به خوبی از فضای دیپلماسی عمومی برای تاثیرگذاری مثبت بر روند مذاکرات هسته ای استفاده نماییم. این در
با توجه به اینکه نوع کنش و واکنش های موجود در فضای عمومی کشور بی شک از سوی طرفهای مذاکره کننده با ایران به صورت آنلاین رصد شده و بر روند مذاکرات تاثیرگذار خواهد بود، سوال اینجاست که ما چه سازوکاری برای استفاده از ظرفیت دیپلماسی عمومی کشور در جریان مذاکرات هسته ای تدوین نموده ایم؟
حالی است که نظریه های علمی نوین در زمینه روابط بین الملل بیش از آنکه بر کارایی فرآیندهای موجود در دیپلماسی کلاسیک تاکید داشته باشند؛ بر اهمیت نقش دیپلماسی عمومی در جریان روابط کشورهای مختلف با یکدیگر صحه می گذارند.

در حال حاضر در فضایی که برخی گمانه ها از انتشار متن بدون امضای توافق سخن می گویند و در حالی که سوابق چندین ساله مذاکرات نشان داده است امکان بسته شدن همیشگی پرونده هسته ای ایران چیزی قریب به محال است؛ واکنش فضای اجتماعی و عمومی کشور به توافق یا عدم توافق پیش رو جای بحث و تاملی دوباره دارد. با توجه به اینکه نوع کنش و واکنش های موجود در فضای عمومی کشور بی شک از سوی طرفهای مذاکره کننده با ایران به صورت آنلاین رصد شده و بر روند مذاکرات تاثیرگذار خواهد بود، سوال اینجاست که ما چه سازوکاری برای استفاده از ظرفیت دیپلماسی عمومی کشور در جریان مذاکرات هسته ای تدوین نموده ایم؟ واقعیت آن است که هیچ! هدایت جامعه به سمت فضایی منطقی و غیرهیجانی یکی از اولویت های هر دیپلماسی عمومی موفق در این عرصه خواهد بود. با این همه در این زمینه نکاتی چند قابل ذکر است.

اول آنکه فضای عمومی کشور باید به این درک عمومی ابتدایی برسد که در مذاکراتی تا این حد پیچیده؛ شاد یا غمگین شدن در اثر نتایج آن را بایستی حداقل کمی با تاخیر انجام داد. چه آنکه بدون حداقل یک بار خواندن متن توافق احتمالی چگونه می توان شاد یا غمگین شد؟! به واقع باید این سوال را از خود پرسید که آیا شاد و غمگین شدن برای نتایج مذاکراتی به این پیچیدگی به حداقل ۵ تا ۱۰ دقیقه مطالعه نیاز دارد یا خیر؟! از طرفی در صورت انتشار توافق بدون امضاء نیز؛ بایستی ابتدا به مطالعه متن انتشاریافته پرداخت و سپس در مورد خوب یا بد بودن آن قضاوت نمود.

متاسفانه درک پایین برخی نخبگان از نقش حیاتی دیپلماسی عمومی در فضای روابط بین الملل تبدیل، به مانعی برای شکل گیری فضای معقول و منطقی در سطح جامعه در واکنش به روند مذاکرات هسته ای شده است. در این مسیر برخی افراد، جریانهای سیاسی و رسانه ای نیز برای رسیدن به اغراض سیاسی خود سعی دارند تا به فضای احساسی و هیجانی بعد از توافق دامن زده؛ از رهگذر آب گل آلود ایجاد شده ماهی جناح سیاسی خود را صید نمایند. همه اینها
متاسفانه درک پایین برخی نخبگان از نقش حیاتی دیپلماسی عمومی در فضای روابط بین الملل تبدیل، به مانعی برای شکل گیری فضای معقول و منطقی در سطح جامعه در واکنش به روند مذاکرات هسته ای شده است.
در حالی است که حمید بعیدی نژاد سرپرست تیم کارشناسان کشورمان در مذاکرات هسته‌ای در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ماه جاری طی یادداشتی به شرح علل ۵ گانه پیچیدگی مذاکرات هسته ای پرداخته می گوید: "باید پذیرفت که امروزه رسانه‌ها بخشی از فرآیند سیاسی حل موضوعات محسوب می‌شوند."

با این همه جریانی خاص با نادیده گرفتن تمامی ملاحظات علمی و منطقی در این زمینه مشغول آماده کردن فضای عمومی کشور برای جشن گرفتن پیرامون توافقی است که هنوز نه شکل گیری آن مشخص است و نه محتوای آن! «ذوق زدگانی» که همواره از لزوم تخصصی شدن کارها و مدیریت ها سخن می گویند؛ این روزها اما به تنها چیزی که نمی اندیشند خواندن متن توافق احتمالی قبل از هورا کشیدن است!

در همین زمینه صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران طی یادداشتی در تاریخ ۱۳ تیرماه جاری در روزنامه آفتاب یزد می نویسد: "مردم ایران خود را از هم اکنون برای جشن هسته‌ای در عید فطر آماده کنند!" به نظر می رسد این روزنامه ها و افراد بیش از آنکه دغدغه کار علمی و مطابق با منافع ملی داشته باشند؛ به فکر بهره برداری های بعدی از منافع تبلیغاتی توافق احتمالی هستند. غافل از آنکه با ایجاد فضای احساسی و هیجانی، نمی توان در بلندمدت بر موج احساسات مردم سوار شده به تاخت و تاز پرداخت.

ذوق زدگی این جریان رسانه ای - سیاسی و عملکرد غیرحرفه ای شان در فضاسازی برای جشن و پایکوبی پس از بیانیه ی لوزان تا آنجا پیش رفت که برخی رسانه های ضد انقلاب و بیگانه آنها را به خویشتنداری توصیه کردند! روزنامه واشنگتن پست در یادداشتی کنایه آمیز در تحلیل جشن و پایکوبی پس از بیانیه ی غیرالزام آور و بی اثر لوزان می نویسد:" حتی عروسی هم که سربگیرد، برای قضاوت درباره موفق بودن ازدواج باید چند سالی
برخی افراد، جریانهای سیاسی و رسانه ای نیز برای رسیدن به اغراض سیاسی خود سعی دارند تا به فضای احساسی و هیجانی بعد از توافق دامن زده؛ از رهگذر آب گل آلود ایجاد شده ماهی جناح سیاسی خود را صید نمایند.
صبر کرد!......فعلا اما وقت این حرف‌ها نیست! و باید نامزدی را جشن گرفت." این جمله تحقیرآمیز شاید بتواند اوج طنز نهفته در عملکرد این روزهای رسانه های ذوق زدگان را نمایان کند.


متاسفانه در شرایط کنونی افراد دیگری هم هستند که با آنکه خود را سقراط عالم سیاست می دانند، درصدد هستند در فضای شبکه های اجتماعی به این جوّ غیرمنطقی، احساسی و ناپایدار دامن بزنند.

به راستی که تاریخ ادبیات مکتوب و شفاهی ما گنجینه ای از دانش و حکمت است. شاید این دوستان ذوق زده آن ضرب المثل حکمت آمیز فارسی را نشنیده اند که ندیده و نشناخته می خواهند به تب و حتی مرگ راضی شوند! سوال این است که وقتی رسانه های داخل کشور بر طبل شادی ناآگاهانه می کوبند؛ دیگر چه انتظاری می توان برای بهره گیری از ظرفیت های دیپلماسی عمومی کشور در جریان مذاکراتی به این پیچیدگی داشت؟ لذا باید گفت دوستان عزیز لطفاً کمی صبر کنید! چرا می خواهید با دامن زدن به فضای رضایت افکار عمومی از نتایج ندیده و نشناخته مذاکرات؛ مشت مذاکره کنندگان هسته ای کشورمان را در این روزهای حساس به دروغ باز کرده و قدرت چانه زنی آنها را بر سر میز مذاکرات کاهش دهید؟

از طرفی بد نیست جریان رسانه ای فوق به یاد بیاورد که روند تحمیق مخاطب و دلخوش کردن او به شادی های زودگذر چندا
ن هم پایدار نخواهد بود. بنابراین نمی توان امید چندانی به چیدن میوه ی شادی های ساختگی در آوردگاه های انتخاباتی آینده داشت. لذا لطفاً در صورتی که به اصول اولیه دیپلماسی عمومی و منافع ملی هم پایبند نیستید؛ حداقل به منافع سیاسی کوتاه مدت خود پایبند باشید! و از حالا بر طبل شادی به هر قیمتی نکوبید. اعتراف آقای عراقچی به اشتباه بودن استقبال از تیم مذاکره کننده و شادی و پایکوبی برای آنها در فرودگاه را که یادتان نرفته است؟ حداقل از تیم مذاکره کننده حمایت کنید. باور کنید به نفع همه است!

 

اوستا جلیل؛بهترین موتور ساز تهرون و استاد جنگ های چریکی و همرزم چمران!

ایشان ناشناس میدون خراسانه . . .
روبروی بوستان کوثر . . .
اوستا جلیل موتور ساز . . .
بهترین موتور ساز تهرون و از اولین یاران دکتر چمران تو جنگ های نا منظم. . .

در اوایل جنگ، ستاد جنگ‌های نامنظم شهید چمران احتیاج به تعدادی موتور سوار داشت، جلیل نیز به همراه چندین نفر از موتور سواران به منطقه رفتند. در طول ایامی که در جبهه بود،

عملیات‌های چریکی انجام می‌داد؛ ۴۵ تانک ارتش بعث عراق را با آرپی‌جی منهدم کرد؛ آن موقع که خاکریز نبود؛ اما در بیابان‌های جنوب شجاعانه به همراه شهید چمران در منطقه جنگید.

سال ۶۱ که ترکش خمپاره درست خورد تو جمجمه اش گفتن شهید شد و بردنش سرد خونه . . .
ولی تو سردخونه دیدن که زنده است، جلیل به مدت ۴۵روز در بیهوشی بود؛ و الان این جمجمه ای که داره مصنوعیه . . .

حالا از دست راستش هم بگذریم که کلا کار نمیکنه . . .

چند سال بعد به همراه پدرش میرن جماران خدمت امام (ره) . . .وقتی امام جلیل رو بغل میکنن و کاسه ی سرشو میبینن، گریه میکنن . . .اوستا جلیل حتی نمیتونه حرف بزنه . . .

فقط چند کلمه : سلام، بله، آقا، نه و یا علی . . .باباش جانباز انقلاب . . . برادرش شهید جنگ . . . خودش هم شهید زنده . . .

ـ جلیل میخنده، وقتی پدرش از امام تعریف میکنه . . .ـ گریه میکنه، وقتی پدرش از خاطرات ابوالفضل برادر شهیدش میگه . . .

ـ و با اشاره از پدرش میخواد سکوت کنه، وقتی که پدرش می‌خواد از کارهایی که جلیل در جبهه کرده بود حرف بزنه . . .خیلی مردی اوستا جلیل، خیلی مردی . . .

رهبر معظم انقلاب : خودتان را برای ادامه مبارزه با استکبار آماده کنید

متن سخنرانی نماینده اتحادیه انجمن اسلامی دانشجویان مستقل؛

تکلیف استکبارستیزی بعد از توافق هسته ای چیست؟/ پاسخ رهبر انقلاب: خودتان را برای ادامه مبارزه با استکبار آماده کنید

خبرنامه دانشجویان ایران: با این همه نقد مشخص و صریح؛ رئیس محترم مجلس منتقدان را به مخفی شدن پشت رهبری متهم می کند. باید بگوییم کسانی پشت رهبری مخفی می شوند که به جای پاسخ به ابهامات فنی توافقات مدام می گویند رهبری در جریان است.

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»، در ادامه متن سخنرانی میکائیل دیانی دبیر اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل در دیدار امروز دانشجویان با رهبر انقلاب آمده است:

خالصانه ترین سلام های اعضای انجمن های اسلامی دانشجویان در دفاتر اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل سراسر کشور را خدمت حضرتعالی اعلام می دارم و برای حضرت عالی آرزوی سلامتی و برای جمهوری اسلامی از خداوند متعال توفیق را طلب می کنیم.

میکائیل دیانی

انقلاب اسلامی ایران قاعده ها را بهم زد. سی و هفت سال است که دوران تازه ای آغاز شده؛ ساختارهای متفاوتی شکل گرفته؛ اما آیا انقلاب به سرانجام رسیده است؟ آیا انقلاب در تحقق همه ی آرمانهای وعده داده شده؛ موفق بوده است؟ سوال نسل سومی ها، نسل چهارمی‏ها و حتی انقلاب کرده های انقلابی مانده این است که میراث انقلاب حالا در تنازع دو گفتمان غرب گرا و گفتمان اصیل خط امام؛ راه به کجا می برد؟ شناخت عرصه این نزاع بین تفکر غربگرا و تفکر انقلابی و اسلامی می تواند راهگشای آینده باشد که در ادامه به برخی مصادیق آن اشاره می شود:

الف) مسئله خط امام:
رهبری عزیز! شما اخیرا بیم تحریف در خط امام را به جامعه گوشزد کردید؛ مسئله ای که بخاطر برخی قرائت های غلط همچون واتیکانی، خنثی و کانالیزه نشان دادن امام توسط برخی منسوبین با سین و صاد امام، اتفاقا بجا بود؛

باید بدانیم همان امامی که صریح ترین انتقاداتش علیه متحجرین حجره نشین حوزه بود، فریاد زد "آنهایی که خواب آمریکا را می بینند خدا بیدارشان کند"؛ همان امامی که معتقد بود نظامیان نباید در عرصه سیاسی دخالت کنند، منسوبینش را از ورود به عرصه های سیاسی بر حذر می داشت. ما امروز بسیار نگران برخی رفتارها و گفتارهای آنهایی هستیم که مع الاسف به غلط فکر می کنند جمهوری اسلامی حکومت موروثی آنها است و آنچه افراد را نزدیک به قدرت می کند خون و خاطرات است؛ نه خوانش و عمل دقیق به خط امام!

اما موضوع دیگری که ما بنای مطرح کردن آن را داریم مسئله تحریف رهبری است؛ بواسطه آنکه رهبری ادامه خط امام است.

حضرتعالی بارها بر این موضوع تاکید نموده اید که مواضع و سخنانتان همان است که در تریبون های علنی بیان می نمایید اما ما نمی دانیم چرا برخی افراد تلویحا و بعضا بصورت مستقیم اصرار دارند تحلیل ها و تصمیمات خود را به رهبری منتسب کنند و از این جایگاه هزینه نمایند.

برخی افراد از قول فلان مسئول یا بهمان سردار و آیت الله که حکم انتصاب از شما دارند؛ در برخی جلسات می گویند نظر شما جور دیگری است که نمونه آن در ماجرای یک هفته پس از بیانیه لوزان دیده شد چه آنکه؛ از فرمانده ستاد کل نیروهای مسلح تا برخی ائمه جمعه به تبریک و تمجید پرداختند؛ حال آنکه به تحلیل ما و بنا بر آنچه از شما در یکم فروردین و در منظومه کلی دیدگاههایتان سراغ داشتیم؛ نه تنها این تبریکات بی معنی بود بلکه بیانیه لوزان دغدغه های نگران کننده ای را بوجود آورده بود.

همچنان که این نکات را در نامه های مان خدمت حضرت عالی و افراد یاد شده؛ عرض کردیم و شما نیز در سخنرانی تاریخی 20 فروردین بر آنها تاکید نمودید.

به نظر ما این افراد سهوا و یا عمدا دچار خطا در تحلیل اند؛ اما ناراحت کننده تر آن است که خود را تنها مفسر نظرات حضرتعالی می دانند و اصرار دارند تشکل های دانشجویی نیز؛ همان تحلیل ایشان را در موضوعات مختلف به عنوان قرائت اصلی از مواضع رهبری بپذیرند و اگر دانشجویان تحلیلی ضد ایشان داشتند به زاویه گرفتن با رهبری متهم می شوند و مواضع انقلابی دانشجویان در رسانه های متعدد این حضرات صاحب سررسید سانسور می گردد.

ب) مسئله دیگر ایده دولت در اداره کشور است
رهبری عزیز؛ یکی از نقاط ظهور و بروز به حاشیه رفتن ارزش های انقلاب در ایده دولت، برای اداره کشور متبلور است، جایی که به بهانه آزادی های فردی، استقلال که همان آزادی در مقیاس یک ملت است به عنوان اصل بنیادین انقلاب از موضوعیت می افتد، پیشرفت درونزا که اتکا به ملت را در بردارد، فراموش می شود و ایده «همگرایی با غرب» بجای «پیشرفت درون زا» می نشیند؛ ایده شکست خورده و تحقیر آمیز؛ با وجود تجربه هایی از محمد مصدق تا محمد مرسی؛ هنوز دنبال می شود.

جز این است که این ایده منجر به توطئه آمریکایی سعودی ی کاهش 50 درصدی قیمت نفت شد؛ که خود را در گران شدن قیمت بنزین، برق و آب، نان و لبنیات و دیگر اقلام ضروری و مصرفی خانوارهای ایرانی نشان داد؟

تعامل و همگرائی با غرب قرار بود، عزت و احترام بین المللی را به ایرانیان بازگرداند اما عملا وقایعی همچون تهدید ایران توسط کشور 800 هزار نفری جیبوتی، خط و نشان کشیدن‌های عربستان و ماجرای فرودگاه جده و ماندن سیصد و چند روزة سفیر ایران پشت درهای سازمان ملل نشان داد، که ذوق زدگی جناح غرب گرا منفعتی برای ملت ایران نداشته است.

البته انصاف آن است که از وزارت کار و رفاه، بواسطه توجه بیش از پیش به کارگران عزیز و حل مشکلات معیشتی این قشر زحمتکش و وزیر بهداشت بواسطه تلاش جهادگونه در حل مشکلات نظام سلامت تشکر کنیم؛ خوشحالیم که معاونت علمی رئیس جمهور رویکرد های مثبت و عملیاتی به حوزه های فناوری دارد و بی اثر بودن وضعیت فعلی تولید علم را در حل مشکلات کشور، پیشرفت و تولید ثروت فهمیده است.

ج)مسئله برخورد با منتقدان
اگرچه نحوه اداره کشور با کلید همگرایی با غرب؛ از سوی شماری از نخبگان انقلابی به شکلی مشفقانه مورد نقادی قرار گرفته است اما بعضی نگاه های از بالا به پایین و سلطنت مأبانه دولتمردان مبتنی بر انگاره "فقط ما می فهمیم و باقی نمی فهمند" باعث شده تا نقدهای فنی به وضع موجود شنیده نشود و منتقدین را با الفاظی چون کم سواد، عقب مانده، بی شناسنامه و عصر حجری خطاب کنند.
حتی مردمی که دولت، برآمده از رأی آنها است به جرم لبوفروشی و راننده تاکسی بودن اجازه صحبت ندارند؛ که این رفتارها نه قرابتی با اخلاق سیاسی اسلامی دارد! و نه رگه ای از همدلی و همزبانی در آن احساس می شود.

از سوی دیگر یک استراتژی رسانه ای در مدیریت کشور تلاش می کند همه آحاد جامعه را از مسائل کلان کشور غافل کند و ایجاد تنازع در مسائل فرعی مثل حضور زنان در ورزشگاه ها، لغو کنسرت ها، فیلترینگ و یا عدم فیلترینگ شبکه های اجتماعی، شفاف شدن صندوق آرا، اجازه صحبت و بحث در مورد مسائلی اصلی همچون اقتصاد مقاومتی و یا هسته ای را بگیرد.

حضرت آیت الله خامنه ای! برخی از اعضای کابینه گمان می کنند که رهبر اپوزیسیون نظامند، نه مسئول اجرایی کشور! آنها باید پاسخگو باشند، نه طلبکار! کارگزارند؛ نه کارفرما! این آقایان بدانند که مشکلات با راه حل های خردمندانه و عمل جهادی به آن حل میشود نه سیاه نمایی گذشته، در یک کلام؛ زنگ انشا تمام شده و چند روز دیگر زنگ حساب است.

در مجموع یادآور می شویم که راهبرد جنبش دانشجویی مدد به دولت یازدهم در چارچوب گفتمان انقلاب اسلامی است، ما نمی خواهیم دولت یازدهم هم چون دولت سازندگی از نداشتن منتقد مشفق و منصف رنج ببرد.

ج) در باب مذاکرات و سیاست خارجه
به حاشیه رفتن  منطق امام در دیپلماسی و محدود دیدن جهان در آمریکا و چند کشور غربی باعث شده همه ی ظرفیت های دیپلماسی پشت میز مذاکره هسته ای نگه داشته شود!

این در حالی است که محوریت خط مقاومت در برابر استکبار، ریاست جنبش عدم تعهد با یک سوم اقتصاد جهان و قابلیت های راهبردی نظام جمهوری اسلامی؛ ابزارهایی در اختیار دولت است اما دولت با این ظرفیت ها چه کرده است؟

با واقع بینی تمام و در کمال تأسف باید خدمتتان عرض کنیم؛ دولت محترم علیرغم تلاش فراوان تیم مذاکره کننده؛ در مسئلة دیپلماسی و مذاکرات، دچار بی‌تدبیری‌های متعدد شده‌است.

اول آنکه مذاکرات را به مسئلة اول کشور تبدیل نمود و در مواضع اعلامی سخن از خزانة خالی و عدم توان دفاعی کرد و از آب خوردن و ازدواج جوانان تا ساختن فیلم‌های فاخر را به مذاکرات گره زد و بجای رجز خوانی و قدرت‌نمایی در برابر دشمن-که اقتضای هر مواجهه‌ای دیپلماتیک و غیردیپلماتیک ا‌ست- اظهار به ناتوانی نمود.

بی‌تدبیری دیگر آنجا بود که در دور اوّل مذاکرات تمام داشته‌های قابل چانه‌زنی را واگذار کرده و دل به اقدامات نسیه و دیپلماسی صدقه ای غرب خوش نمود و همة این‌ها درحالی‌ست که طرف غربی قبلا اعلام کرده‌بود که برای اقداماتی بمراتب کمتر و کوچکتر حاضر است امتیازهایی بزرگتر و کلان‌تر بدهد.

این را باید متذکر شویم هر گاه برخی صداها در جامعه ایجاد می شود که تنش زدایی کنیم و سازش!، نتیجه ای جز تشدید سایه جنگ بر کشور، محور شرارت خوانده شدن و تحقیر در عرصه بین المللی نداشته است.

فرماندهی کل قوا؛ تطبیق های غلط تاریخی؛ بی تدبیری دیگری در مذاکرات است. برخی افراد؛ امروز را به روزهای پایان جنگ و قبول قطعنامه 598 و یا صلح حسنی تشبیه می کنند؛ حال آنکه شرایط و توان ایران چه از لحاظ درونی و چه در عرصه بیرونی و همچنین شرایط دشمنان و ضعف آنها این تطبیق ها را زیر سوال می برد.

این یک ظلم آشکار به ملت است اگر بخواهیم مردم سیصد هزار شهید داده، مردم نه دی، بیست و دو بهمن، روز قدس و پای کار انقلاب را با جماعت بی وفای زمان امام حسن (علیه السلام) مقایسه کنیم. مروجان نظریه تطبیق دوران فعلی و صلح حسنی بدانند؛ ما کلیدداران عرصه اجرایی را امین و غیور نسبت به انقلاب و رهبری می دانیم، چرا برخی اصرار دارند؛ خود را با یاران خائن و بی وفای امام حسن مقایسه کنند؟

اگر مصلحت و شرایط زمانی؛ ایران را بواسطه پایان دادن جنگ به قبول قطعنامه تحمیلی رساند همان مصالح باعث می شود امروز توافقی را امضا نکنیم که زمینه تسلط اطلاعاتی و امنیتی دشمن را بر ما فراهم کند که سایه جنگ را بر کشور پر رنگ کند. زمینه مشترک هر دو اتفاق؛ هم پذیرش قطعنامه و هم رد توافقنامه بد؛ دفع خطر جنگ است.

با این همه نقد مشخص و صریح؛ رئیس محترم مجلس منتقدان را به مخفی شدن پشت رهبری متهم می کند. باید بگوییم کسانی پشت رهبری مخفی می شوند که به جای پاسخ به ابهامات فنی توافقات مدام می گویند رهبری در جریان است.

نکته دیگر آنکه؛ بدفهمی از توافق هسته ای باعث شد تا جناح غربگرا بعد از مراسم باشکوه تشییع شهدای غواص حتی از شعار مرگ بر آمریکا ی مردم عصبانی شود و به آن تشر بزند.

سوال ما از رهبری عزیز این است؛ با توجه به اینکه رسانه های متعدد بزک کننده آمریکا با خوشحالی از موضوع تابو شکنی مذاکره با آمریکا، برای تزریق تئوری نفی استکبار ستیزی و نفی استقلال استفاده می کنند؛ به واقع تکلیف استکبارستیزی بعد از توافق هسته ای چیست؟ آیا با مردمی استکبار ستیز و در مقابل ساختارهای حکومتی مخالف آن مواجه خواهیم بود؟

در موضوع مذاکره؛ حضرتعالی با همه بدبینی به آمریکایی ها با مذاکرات برای کسب ملت ایران موافقت نمودید، سوال اینجاست که این کسب تجربه تا کجا ادامه خواهد داشت؛ پس از انعقاد یک توافق بد یا قبل از آن؟‬

د‌)    وضعیت معیشتی مردم و دوران طلایی واردات
می خواهیم از درد مردم بگوییم. از معیشت، عدالت اجتماعی و عدم توزیع عادلانة ثروت. اما چه بگوییم که متاسفانه امروز در دوران طلایی واردات هستیم. آیا چرخ زندگی مردم با افزایش 92درصدی واردات می چرخد؟

با 2.5 برابر شدن واردات اجناس چینی، یا واردات بی‌رویة پارچه از هند و کاهش چهل درصدی تعرفة واردات اجناس ترک؛ چطور؟

قاچاق 50 هزار میلیارد تومانی از مبادی رسمی؛ کمکی به اقتصاد و معیشت مردم خواهد کرد؟

آیا کشوری که دچار تحریم است باید بزرگترین وارد کننده پورشه باشد؟

آیا وارد کردن 23 کشتی شکر و شکستن کمر کشاورزان را می توان تدبیر نامید؟ چرا که تبعیض برای مردم دردناک تر از تحریم است.

آیا بهانه بی ادله ی آلاینده بودن بنزین داخل و ضربه به تولید ملی، برای توسعه واردات بنزینی که یورو چهار نبود؛ تدبیر بود؟

استفاده نکردن از ایده های نوین اقتصادی همچون پیمان های پولی دوجانبه و چندجانبه؛ که یکی مهمترین راهکارهای بی اثر کردن تحریم ها است چه توجیهی دارد؟

در حوزه اقتصادی اقلیت دلال وارداتچی؛ که بواسطه سودجویی هایش مبلغ کالای غیرایرانی است؛ اقتصاد ایران را با معظل مواجه کرده است و جوانان بیکار شده کارخانه های تعطیل شده؛ امروز از این امر رنج می کشند.

مشکل امروز عدم التزام عملی به اقتصاد مقاومتی و بازگشت توسعه تک ساحتی دهه هفتاد است که باعث افزایش فاصله طبقاتی می شود. کنترل دستوری نرخ تورم تبدیل به تنها شاخص برای ارزیابی وضعیت اقتصادی کشور شده درحالی که بسیاری از ظرفیت های اقتصادی کشور خالی و راکد مانده!

ه) فضای علمی کشور
رهبر معظم انقلاب اما در باب دانشگاه و خانه علم و فناوری حرف بسیار است. خط مشکوکی دنبال تقسیم تشکل های دانشجویی به اصلاح طلب و اصولگرا و قرار دادن آنها در دسته بندی های سیاسی‏حزبی مرسوم است؛ این خط بدنبال ایجاد تشکلهای دولت ساخته همسو و سالن های همراه است که نمود کوچکی از آن را در روز دانشجوی دولتی سال 93 دیدیم؛ که حتی یک نفر از رئیس جمهور انتقاد هم نکرد! یعنی دو سال اداره کشور و مشکلات عدیده یک آخ هم نداشت؟

انحلال سازمان فضایی موجبات سرخوردگی دانشمندان؛ خروج نخبگان از کشور و توقف فنّاوری فضایی را به همراه داشته؛ کاهش شتاب علمی کشور؛ نگرانی بابت تحقیق و توسعه در صنعت هسته ای همه و همه دستاوردهای سیاسی کاری با علم و فناوری است؛ که ماجرای بورسیه ها هم در همین راستا قابل تحلیل است که بدون هیچ حاشیه ای باید گفت بورسیه و ماادراک ماالبورسیه!

و اما در مورد عدم اهمیت به مسئله پیشرفت درونزا در دانشگاه خدمتتان عرض کنیم؛ علت العلل این معظل در دانشگاه اساتید محترمی هستند که به استدلال شاه قاجار می گویند: انرژی هسته ای می خواهیم چه کار؟ سپس همین تئوری عقب مانده‏شان را توسط آقایان بی فکری در سیستم اجرایی پیاده می کنند و بعد از اینکه با کمک یکدیگر عامل عقب ماندگی کشور شدند، همین آقایان استاد خطاب به دانشجویان می گویند: دیدید گفتیم در جمهوری اسلامی نمی شود پیشرفت کرد!

مشکل اصلی همین جماعت استاد "ما نمی توانیم!" هستند که هنوز ترجمه علوم 50 سال پیش را به خورد دانشجویان می دهند.

اگر این جماعت بروند و دانشگاه در اختیار عاشقان پیشرفت قرار بگیرد، ما می توانیم را ترجمه می کنیم گزاره ای برای تحقق  «استقلال؛ آزادی و جمهوری اسلامی»؛ حتی کوبنده تر از مرگ بر آمریکا!

نگاه پوزیتیوستی در جامعه روز به روز زیاد می شود و این ستون نظام غربی کمر خیمه جامعه ایرانی را خم خواهد کرد اما چه کنیم که نظام آموزشی کشور نیز نیروهایی جز این پرورش نخواهد داد؛ تفکر پوزیتویستی و تجربی در نظام آموزشی ترویج داده می شود، نظامی که در آن منطق استدلالی و تفکر انتقادی وجود ندارد و علوم دقیقه و تجربی و طبیعی بر علوم انسانی ارجحیت دارد. دانش آموزی که در این سیستم پرورش خواهد یافت جز منفعت طلبی، محاسبه گری و فردگرایی مرام دیگر نخواهد داشت و همین دانش آموز دیگر نمی تواند معادلات الهی را در ذهن خود حلاجی کند و در نهایت به انکار آن خواهد رسید؟

مسئله دیگر این است که چرا در نظام آموزشی کشور در مقاطع مختلف یک نظم سیستماتیک وجود ندارد که مقاطع تحصیلی ابتدایی، راهنمایی و متوسطه هر سال مانند سیستم فوتبال 4 4 2، 3 5 2، 6 3 1 تغییر می کند؟ چرا نظارتی بر دانشگاه فرهنگیان که خروجی آن قرار است جامعه آینده ایران را پرورش دهند وجود ندارد؟

و) فرهنگ
در فرهنگ هم همین بساط است. سازماندهی رسانه ای و مافیای خطرناک جریان روشنفکری بیمار که تماما از رانت دولتی تغذیه می کند، کار را به جایی رسانده است که هنرمند انقلابی برای تعیین تکلیف آثارش باید مجوز از کسی بگیرد که هنوز تکلیف خود را با انقلاب مشخص نکرده است. اینجاست که باید گفت در فرهنگ مسئله ما آزادی نیست، اتفاقا مسئله دیکتاتوری همین جریان معلوم الحالیست که در همه گلوگاهها؛ از شورای تصویب فیلمنامه در صدا و سیما تا اتاق فکر روزنامه های بزک کننده آمریکا، از ارشاد تا متاسفانه سازمان تبلیغات را در اختیار گرفته و تفکر انقلابی را سانسور می کند و هچل هفت ها و اعوجاجات درونی روشنفکر بیمار را به خورد مخاطب مسلمان ایرانی می دهد. اگر در عرصه هنر فرصت برابر ایجاد شود و هنر از انحصار طرفداران رضا قلدر در بیاید؛ هنرمند متعهد و عمار فرهنگی انقلاب نشان می دهد که همچو فردایی در هشتاد سال پیش و به شهادت دیوارهای مسجد گوهرشاد، این مدرنیته تبلیغی؛ مولود مشت و ترور و تیرباران رضاخان میرپنج است. 

در حوزه فرهنگ ما با یک وضعیت ملموس غیرطبیعی مواجهیم که اگر بر طبق طبیعت بود؛ امروز از شهادت بانوان محجبه در گوهرشاد، از 15 خرداد 42، از 17 شهریور 57، از 7تیر و 8شهریور 60 و از ایرباس و سردشت و از 17000 شهید ترور، صدها فیلم و سریال ساخته می شد.

ی) مبارزه با فساد
نگاه منفعت طلب و نفع شخصی عده ای اقلیت باعث پایمال شدن حق اکثریت در بهره مندی از منابع و مزایای انقلاب شده است و این فردگرایی در دستیابی از امکانات، رانتخواری، وی‍ژه خواری، پارتی بازی، تشکیل باندهای ثروت و قدرت، شکاف طبقاتی را به همراه داشته است.

اگر بر دستگاه قضا فسادی محرز است، چرا در زمان مسئولیت با مفسد برخورد نمی‌شود؟ چرا برخی پرونده‌ها خط قرمز است؟ چرا نباید از مسئله‌ای همچون کرسنت که تا کنون بالغ بر 42 هزار میلیارد تومان زیان به بار آورده است، صحبت کرد؟ قوّای سه گانه باید پاسخ دهند که اگر واقعا وزیر نفت از جمله دست‌اندرکاران این قرارداد زیان‌بار محسوب می شود؛ چطور همچنان در مسند وزارت نشسته‌است؟ تا زمانی‌که جناب آقای زنگنه در صدر وزارت قرار نداشت، این پرونده به نفع ایران بود و حکمی مبنی بر جریمة ایران در کار نبود اما با حضور وی در این جایگاه، تاکنون محکوم به پرداخت جریمة چهارده میلیارد دلاری شده‌ایم. آیا انتصاب یک فرد به سمت وزارت نفت با چنین هزینه‌ای-که معادل یکسال یارانة نقدی مردم است- می‌ارزید؟ و آیا تدبیر یعنی این؟
آیا این بدور از عدالت نیست با ویژه نگاری؛ رئیس ستاد کل نیروهای مسلح به جعل اسناد سرباز فراری مشروعیت دهد؟ در حالی که ما صدها هزار جوان داشته و داریم که در خدمت مقدس سربازی بدون رانتخواری و پارتی بازی امروز از مرزهای کشور حراست می نمایند.

وقتی رئیس هیئت امنای دانشگاه آزاد؛ این دانشگاه را با بیش از سیصد هزار میلیارد تومان متعلق به خود و فرزندانش می داند؛ طبیعی است که برخی مسئولین دیگر نیز بهره برداری از بیت المال را حق خود بدانند در حالی که جمهوری اسلامی تاسیس شده است که این ویژه خواری ها را از بین ببرد.

چرا در حالی که براساس آمار؛ بیش از همه عدم شفافیت اطلاعات منجر به این فساد می شود؛ قانون دسترسی آزاد به اطلاعات دولتی و قراردادهای آن همچنان خاک می خورد؟

چرا منفعت طلبی فردی و عدم برخورد با آن باعث ایجاد طبقه جدید پزشکانی شده که حتی زیرمیزی را برای خود مشروع می داند و وزیر بهداشت مجبور است برای مقابله با آنها انرژی مضاعف تر از ایجاد سلامتی برای بیماران جامعه بگذارد.

همین تفکر منفعت طلب باعث بروز آقازاده های مفسدی شده که سالها بیت المال مسلمین را حساب شخصی خود می دانند و از هیچ مفسده ای دریغ نمی کنند و خانواده آنها حتی بعد از محاکمه مفسد؛ حکم قوه قضاییه را پدرسوخته بازی می دانند. همه باید بدانند که جمهوری اسلامی در مسئله عدالت با احدی تعارف ندارد!

عدم اقدام عملی برای مبارزه با فساد و شکل دهی نهادهای ناکارآمد برای آن منجر به فساد سیستماتیک و ساختاری می شود که اگر جلوگیری نشود با بحران کارآمدی در نظام جمهوری اسلامی مواجه خواهیم شد.

ه) ناکارآمدی در رسانه ملی
اگر محتوا را درست نکردیم گمان نشود با توسعه آنتن می توان مخاطب را پای تلویزیون ملی خواهد نشست؛ رسانه ملی با وضعیت موجود به راحتی خود را از صحنه رقابت حذف می کند، نداشتن برنامه های کیفی، عدم وجود برنامه های ثقیل با نگاه انقلابی که به عنوان تابلوی صدا و سیما باشد، باعث شده هر روز ریزش مخاطب برای رسانه اتفاق بیفتد و در کنار آن برنامه هایی که سبک زندگی غیردین مدار که به همان انحراف در ارزش ها کمک می کند که اتفاقا در رسانه ملی کم نیست و بگوییم که پایتخت ها و نقی ها در رسانه ملی در حالت استثنا است نه قاعده!

در حوزه خبر و تفسیر آن، رسانه ملی همواره در مرز حاکمیت حرکت می کند حال آنکه مرز رسانه واقعیت است نه حاکمیت! صدا و سیما نباید روابط عمومی حاکمیت باشد. 5 سال از وقایع سوریه می گذرد و هر روز رسانه ملی اعلام می کند که ارتش سوری در حال پیشروی است؛ با این اخبار امروز باید قطب شمال را فتح کرده باشد! این در حالی است که رسانه ملی اتفاقا جایی که باید روابط عمومی حاکمیت باشد و پیشرفت های کشور را که به حمدالله کم هم نیست؛ به تصویر بکشد؛ فشل و کم توان است.

آقای خامنه ای
این همه را باید بگذاریم در کنار فردگرایی دیگر عنصر مخرب فرهنگ غربی که ضد ارزش بزرگی برای جامعه ماست و به واسطه تفکر منفعت طلب و فایده گرا و به مدد فضای مجازی و شبکه های اجتماعی هر روز بیشتر از گذشته بر جامعه ایرانی فشار می آورد و از بین رفتن اخلاق و فرهنگ اسلامی را به همراه دارد اما متاسفانه در این میان تکلیف دستگاه های حاکمیتی  مرتبط با این حوزه به ویژه شورای عالی فضای مجازی مشخص نیست،به نظر می رسد در حاکمیت رویکرد واحدی در خصوص مسئله ی فضای مجازی و فرصت ها و تهدید های آن وجود ندارد،یا اگر وجود دارد تصمیم موثری در این موضوع اتخاذ نمی شود .

بایستی بگوییم همین فردگرایی و عدم قبول تعهد به غیر و عدم مسئولیت پذیری باعث شده فرزندآوری و به طریق اولی تر ازدواج که سنت مقدس جامعه ماست کم رنگ شود.

آنچه گفتیم گوشه ای از تقابل دو تفکر موجود است که وجود تفکر غربگرا در ساختارهای فرهنگ و اقتصاد و سیاست نشان می دهد؛ در بعضی موارد روند ها در جمهوری اسلامی و به نام انقلاب اما نتایج به کام مدرنیسم باشد و از این باب خطر انحراف در ارزشها به شدت حس می شود اما الطاف خداوندی، عنایات امام عصر و رهبری داهیانه حضرتعالی و همچنین بصیرت ستودنی اکثریت معتقد به آرمانها و ارزشهای انقلاب اسلامی و این مردم معمولی در پایتخت و غیر پایتخت همواره نشان داده اند که در این نزاع؛ گفتمان انقلاب اسلامی پیروز است چنانچه تشییع شهدای غواص و حضور روز گذشته در راهپیمایی روز جهانی قدس بیانگر آن است.

گفتنی است رهبرانقلاب در پاسخ به سوال مطرح شده توسط دبیر اتحادیه مستقل درباره "تکلیف استکبارستیزی بعد از مذاکرات":مگر مبارزه بااستکبار تعطیل بردار است؟/این از مبانی انقلاب است.اگر مبارزه بااستکبار نباشد ماتابع قرآن نیستیم/آمریکا اتمّ مصادیق استکبار است/خودتان راآماده کنید برای ادامه مبارزه بااستکبار.

توافق بدیا خوب یا توافقی بدون امضاء (یا صاحب صبر)

فؤاد ایزدی در گفت‌وگوی مشروح با تسنیم:

تیم ایرانی فریب بازی جدید آمریکایی‌ها برای گران‌فروشی "توافق بد" به ایران را

نخورد

خبرگزاری تسنیم: کارشناس ارشد مسائل بین‌الملل با تأکید بر اینکه تیم ایرانی و فرزندان انقلاب تنها باید "خطوط قرمز" را مدنظر داشته باشند و اسیر بازی آمریکایی‌ها نشوند، گفت: هدف بازی اخیر آمریکا گران‌فروشی و تحمیل یک "توافق بد" به تیم ایرانی است.

فواد ایزدی کارشناس روابط بین‌الملل و عضو هیئت‌علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران در گفت‌وگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، درباره پشت پرده‌های دبه آمریکایی‌ها در مذاکرات هسته‌ای ایران با 1+5، گفت: تقریبا تمامی سناتورهای دموکرات آمریکا در کاخ سفید با باراک اوباما رئیس‌جمهور آمریکا ملاقاتی داشته‌اند.

وی افزود: مجموعه‌های ضدایرانی در آمریکا با توجه به اینکه ممکن است توافقی انجام شود که به خطوط قرمز ایران توجه شود، نگرانی دارند و این دغدغه را دارند که نکند توافق هسته‌ای با ایران امتیازهایی را به این کشور بدهد. 

ایزدی خاطرنشان کرد: این حالت را پیش از این در مجموعه جمهوری‌خواهان آمریکا نیز داشته‌ایم. چند تن از سناتورهای جمهوری‌خواه آمریکا چند ماه پیش نامه‌ای نوشته و اعلام داشتند که توافق هسته‌ای با ایران زمانی که دیگر اوباما رئیس‌جمهور آمریکا نیست، لغو خواهد شد. 

عضو هیئت‌علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران تصریح کرد: سناتورهای دموکرات آمریکایی نیز که تحت تاثیر نیروهای ضدایرانی هستند پس از جلسه‌ای که با باراک اوباما داشتند طی مصاحبه‌ای اعلام کردند که دغدغه ما این نیست که با ایران مذاکره نکنیم، بلکه دغدغه ما این است که مبادا در این توافق به ایران امتیازاتی داده شود. 

ایزدی با اشاره به اینکه جمهوری‌خواهان، دموکرات‌ها، لابی‌ اسرائیل، نتانیاهو و لابی عربستان هیچ کدام مشکلی با توافق هسته‌ای ایران با 1+5 ندارند، اظهار داشت: دغدغه این مجموعه‌های ضدایرانی این است که توافق به گونه‌ای تنظیم شود که امتیازی به ایران داده نشود و نگران امتیازدهی به ایران هستند والا اگر توافقی امضا شود که امتیازی از ایران گرفته و ایران رامدیریت کند برای آنان بسیار خوب است و آن را تایید می‌کنند. 

استاد دانشکده حقوق و علوم‌سیاسی دانشگاه تهران تاکید کرد: جلسه سناتورهای دموکرات با رئیس‌جمهور آمریکا روز سه‌شنبه هفته گذشته برگزار شد و در این جلسه آقای چاک شومر سناتوری از ایالت نیویورک که قرار است رهبری سناتورهای دموکرات را در سنا برعهده بگیرد و یک صهیونیست با سابقه ضدایرانی است، نیز حضور داشت. 

وی در ادامه گفت: در روز چهارشنبه هفته گذشته باراک اوباما رئیس‌جمهور آمریکا یک کنفرانس ویدئویی با تیم آمریکایی مستقر در محل مذاکرات هسته‌ای ایران و 1+5 ترتیب می‌دهد و پس از این کنفرانس ویدئویی آمریکایی‌ها اصل مباحث توافق شده را دبه می‌کنند. 

عضو هیئت‌علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران خاطرنشان کرد: اصل مذاکرات براساس این فرمول است که ایران در موضوع هسته‌ای باید امتیازهای بسیاری دهد که البته امتیازهای گسترده‌ای هم داده و در مقابل این امتیازها باید تحریم‌ها لغو شود که آمریکا این موضوع را دبه کرده است. 

ایزدی تصریح کرد: تاکتیک‌های بسیاری برای اینکه آمریکا بتواند موضوعات مورد بحث و توافق را دبه کند، وجود دارد که در این مرحله از مذاکرات در حال استفاده است از جمله این تاکتیک‌ها فرار رو به جلو و یا به مرگ بگیرند که طرف مقابل به تب راضی شود.

وی افزود: طی هفته گذشته آقای جان‌ کری وزیر خارجه آمریکا دست به یکی از این تاکتیک‌ها زد و در کنفرانس مطبوعاتی اعلام داشت که آمریکا آماده است از پای میز مذاکره بلند شود و در این حالت ممکن است ایران دلهره پیدا کرده و یک سری از موضوعاتی را که قول توافق داده، نقض کند.

عضو هیئت‌علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران خاطرنشان کرد: این اتفاق روز پنجشنبه هفته گذشته و زمانی رخ داد که همه معتقد بودند توافق نهایی عملیاتی خواهد شد.

ایزدی از تیم مذاکره‌کننده کشورمان خواست که به 2 نکته ویژه توجه داشته باشند و از جمله آنها این است که تیم مذاکره‌کننده کشورمان نباید از خطوط قرمز عبور کنند و باید بر سر لغو همه تحریم‌ها اصرار کنند و تحت تاثیر فشارهای طرف مقابل قرار نگیرند.

وی افزود: جلسه روز سه‌شنبه هفته گذشته سناتورهای دموکرات با اوباما نشان می‌دهد که چنانچه در سال 2016 رئیس‌جمهور جمهوری‌خواه در آمریکا بر سر کار بیاید به احتمال بسیار زیاد توافق ایران با 1+5 لغو خواهد شد.

 استاد دانشکده حقوق و علوم‌سیاسی دانشگاه تهران با تاکید بر ا ینکه باید توجه داشته باشیم که اوباما تنها 19 ماه دیگر رئیس‌جمهور آمریکاست، گفت: اقدامی که سناتورهای دموکرات انجام دادند نشان می‌دهد که وضعیت ما در میان دموکرات‌های آمریکایی خوب نیست. 

ایزدی درباره نگارش متن توافق هسته‌ای تاکید کرد: متن توافق‌نامه باید به گونه‌ای تنظیم شود که مجموعه‌های ضدایرانی فعال در آمریکا نتوانند با تغییر دولت در آمریکا این توافق‌نامه را به خصوص در بخش لغو تحریم‌ها، لغو کنند. 

وی تصریح کرد: با اتفاقاتی که در اواخر هفته گذشته افتاده، تیم مذاکره‌کننده کشورمان باید به نگارش متن توافق‌نامه دقت بسیار بیشتری داشته باشد. 

استاد دانشکده حقوق و علوم‌سیاسی دانشگاه تهران در پاسخ به این سوال که به نظر شما آیا تا روز دوشنبه ایران با 1+5 به توافق نهایی خواهد رسید؟ گفت: احتمال امضای توافق بالاست. هم تیم ایرانی و هم تیم آمریکایی سرمایه‌گذاری آبرویی به خرج داده‌اند و اگر توافق صورت نگیرد از نظر سیاسی برای هر دو طرف هزینه خواهد داشت.

ایزدی با بیان اینکه مردم، رهبری و علاقمندان به ایران از تیم مذاکره‌کننده به دلیل توافق خوب و لحاظ شدن خطوط قرمز، نظام در توافق‌نامه هسته‌ای تشکر خواهند کرد، گفت: نباید توافقی را بپذیریم که طرف مقابل حاضر به امضای آن نباشد. 

وی در ادامه تاکید کرد: یکی از مشکلاتی که در حال حاضر وجود دارد این است که آمریکا اعلام داشته متن توافق را امضا نخواهیم کرد و قطعنامه سازمان ملل کافی است. 

این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: در سال‌های گذشته این مشکل را داشتیم که آمریکا متن توافقی را امضاکرده، اما به آن عمل نکرده است. اگر اجازه دهید که آمریکا متن توافق را امضا نکند یک راه‌حل حقوقی بسیار مناسب برای آنها ایجاد خواهد شد که می‌توانند به راحتی متن توافق را عمل نکرده و موضوعات مورد توافق را دبه کنند. 

ایزدی تصریح کرد: جان کری وزیر امور خارجه آمریکا در اسفندماه سال گذشته در کنگره اعلام داشت که اگر توافقی با ایران صورت بگیرد از نظر حقوقی برای آمریکا الزام‌آور نیست. در 5 تیرماه سال جاری نیز وی طی مصاحبه‌ای اعلام داشته که توافق را امضا نخواهند کرد.

این استاد دانشگاه در پایان گفت: باید تیم مذاکره‌کننده کشورمان توجه ویژه داشته باشند و اجازه ندهند آمریکا توافقی را بدون امضا به ایران تحمیل کند. 

درخواست بازگشایی سفارت آمریکا!!!!!

آقای هاشمی! تغییر شما نگران کننده است/ به جای بازگشایی سفارت آمریکا، تاریخ جنایت‌هایش را مرور کنید

بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (ع) در نامه‌ای به هاشمی اعلام کرد: ترسیم هدف انحرافی از مذاکرات هسته‌ای مبتنی بر ارتباط با شیطان بزرگ و حتی بازگشایی سفارت آمریکا، زمینه‌ساز سنت شکنی ای است که شما خواهان ایفای نقش در این شرایط بوده‌اید.

به گزارش خبرنگار دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»؛بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق(ع) در واکنش به اظهارنظرهای اخیر به هاشمی رفسنجانی نامه‌ای به وی نوشت که متن نامه به شرح زیر است:

 

جناب حجت الاسلام و المسلمین هاشمی رفسنجانی

 

سلام علیکم؛


صحبت‌های اخیر جنابعالی پیرامون مناسبات آینده حاکم میان جمهوری اسلامی ایران و آمریکا ما را بر آن داشت که متناسب با رسالت جنبش دانشجویی به عنوان حافظ آرمانهای انقلاب اسلامی در تسخیر جاسوس‌خانه آمریکا که امام راحل آن را انقلاب دوم نام نهادند؛ بار دیگر از جنابعالی گلایه کنیم و اعتراض خود را نسبت به سخنان منحرف شما از آرمان های واضح انقلاب اسلامی بیان نماییم.


جناب آقای هاشمی رفسنجانی مبارز دیرین و انقلابی؛ ما از امام مستضعفین آموختیم که «ملاک حال فعلی افراد است» و هر کسی را با هر سابقه ای با محک آرمانهای انقلاب اسلامی می سنجیم و قضاوت می کنیم حال با توجه به همان آرمانهای رفیع انقلاب اسلامی که خود روزی پرچم دار این آرمانها بودید نکاتی چند را خدمتتان یاد آور می شویم باشد که در مواضعتان تجدید نظر کنید و بیش از این سابقه انقلابی خود را خدشه دار نکنید.   


ترسیم هدف انحرافی از مذاکرات هسته‌ای مبتنی بر ارتباط با شیطان بزرگ و حتی بازگشایی سفارت آمریکا، زمینه‌ساز سنت شکنی ای  است که شما خواهان ایفای نقش در این شرایط بوده‌اید. بهتر است بیش از آنکه به دنبال بزک کردن چهره امریکای جنایتکار و تعامل با آن باشید کمی به گذشته رجوع کرده و تاریخ جنایت‌های آن شیطان بزرگ را مرور کنید.


جناب آقای هاشمی رفسنجانی؛از کدام جنایت نظام ظالم آمریکابرایتان سخن بگوییم حال آن که همواره در صحنه های مختلف انقلاب اسلامی حضور داشتید و خود را تقریر کننده تاریخ انقلاب می دانید اما بسیار حیرت آور است که علی رغم این ادعا گویا هیچ اثری از آن تجارب تلخ در رفتار ها و موضع گیری های شما دیده نمی شود. از کسی که خباثت های آمریکا و اعوان این شیطان کبیر را - در طول ۳۷ سال انقلاب اسلامی ایران و حتی قبل از آن -  به عینه دیده است مواضع این چنینی بعید می نماید.


جناب آقای هاشمی رفسنجانی؛ کودتای ۲۸ مرداد آمریکایی ها علیه مصدق را به خاطر دارید؟ آیا جنایات ۱۵ خرداد سال ۴۲ و ۱۷ شهریور ۵۷ به دست کسی غیر از سرسپرده آمریکا( محمد رضا پهلوی مخلوع ) اتفاق افتاد؟ چه کسانی صدام را تشویق و تجهیز به جنگ ۸ ساله با ملت مظلوم ایران کردند؟  عامل تحریم های ظالمانه ۳۷ ساله علیه ایران را می شناسید؟ آیا می دانید فقط ۱۷ هزار انسان بی گناه بعد از انقلاب اسلامی با  ترور ناجوانمردانه  ایادی رژیم غاصب اسرائیل (سگ نگهبان آمریکا)  به فیض شهادت نائل آمده اند؟ آیا در مورد سقوط هواپیمای مسافر بری با ۲۹۰ مسافر غیر نظامی هم وطن خاطره ای به ذهنتان می رسد؟ آیا عوامل این گشتار ددمنشانه را از یاد برده اید؟ نظر شما در مورد قاتلان شهدای هسته ای چیست؟ آیا به راستی هیچ خاطره خاصی از جنایات آمریکای ظالم به ذهنتان می رسد و یا اینکه باز خاطراتتان بوی سازش و تذلل می دهد؟ آیا کشتار مردم یمن، سوریه، عراق، فلسطین، افغانستان، لبنان و پاکستان در محاسبات دیپلماتیک شما جایگاهی دارند یا این که این گزاره ها را فرع می دانید؟پاسخ به این سوالات و ده ها سوال این چنینی گواه ظلم های متعدد  رژیم مستکبر آمریکا و اعوان آن در منطقه و جهان است و  وظیفه جمهوری اسلامی  ایران را -به عنوان یک کشور شیعه و مسلمان - در قبال ظلم های نظام شیطان صفت آمریکا بیش از پیش سنگین تر می نماید.


جناب حجت الاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی؛ اگر شما اصول اصلی حضرت روح الله (ره) را فراموش کرده اید ما هرگز فراموش نخواهیم کرد که ایشان  فرمود: «با آمریکا روابط ایجاد نخواهیم کرد، مگر این که آدم بشود و از ظلم کردن دست بردارد».(صحیفه امام، ج‏۱۹، ص۹۴)  و شاید هم  معتقدید آمریکای جنایتکار، از ظلم و جنایت‌‌های خود دست برداشته است که این خیال هم با وجود جنایات روز افزون آمریکا در منطقه و جهان بسی متوهمانه و خوش باورانه است.


جناب آقای هاشمی رفسنجانی  اصول خط امام خمینی(ره) قابل تحریف نیست و نمی شود با تکیه بر برخی خاطرات و یا توهمات بدون سند به این انحراف دامن زد. یکی از بنیادی ترین اصول خط امام مبارزه علنی با مستکبران عالم و در راس آنها آمریکا بود که این اصل، استراتژی کلان سیاست خارجی جمهوری اسلامی به حساب می آید و قابل تغییر نیست. بر همین اساس باید  به مذاکرات هسته ای با آمریکا نیز  به مثابه یک تاکتیک نگریست  حال آنکه سیاست کلی و استراتژی کلان ما همان مبارزه با استکبار و دفاع از مستضعفین عالم است. مقام معظم رهبری نیز همچنان که اصطلاح  نرمش قهرمانانه را به کار بردند، مذاکرات را محدود در موضوع هسته‌ای دانستند: «این مذاکراتی که دارد انجام می‌گیرد ــ که بخشی از آن هم مذاکره‌ی با طرف‌های آمریکایی است ــ فقط در موضوع هسته‌ای است؛ فقط. ما در هیچ موضوع دیگری فعلاً با آمریکا مذاکره نداریم؛ هیچ؛ این را همه بدانند؛ نه در مسائل منطقه، نه در مسائل گوناگون داخلی، نه در مسائل بین‌المللی؛ امروز فقط موضوع مورد بحث و مورد مذاکره، مسائل هسته‌ای است». (۲۰/۱/۱۳۹۴)


حضرت حجت‌الاسلام و المسلمین هاشمی


باز هم شما را ارجاع می‌دهیم به سخنان رهبری معظم که فرمودند: «آن‌کسانی که امروز سعی می‌کنند از این هیولا - که سیاست‌های آمریکایی و سیاست‌های بعضی از دنباله‌روان آمریکا است - یک چهره‌ی موجّهی معرفی کنند، این‌ها دارند خیانت می‌کنند؛ این‌ها دارند جنایت می‌کنند. این کسانی که این حقیقت روشن را کتمان می‌کنند، این دشمنی خباثت‌آلود را در زیر پرده‌های توجیه می‌پوشانند، این‌ها دارند خیانت می‌کنند به این ملّت. کشور ما و ملّت ما احتیاج دارد دشمن را بشناسد، عمق دشمنی را بفهمد».


تجدید نظر طلبی شما نسبت به محکمات نهضت اسلامی نمایان‌گر آن است که برخلاف سخنانتان شما تغییر کرده‌اید، تغییری که برای ما نگران‌کننده است و گویا هاشمی دوران مبارزه با استکبار و استعمار پایان یافته است و ما شاهد هاشمی رفسنجانی جدیدی هستیم که آن هنگامی‌که جمهوریت نظام از سوی فتنه گران در حال خدشه بود سکوت کرد و حالا از امکان بازگشایی سفارت آمریکا - دشمن اصلی نظام به تعبیر امام خمینی و مقام معظم رهبری- در تهران سخن به میان می‌آورد.


اگر شما خاطرات انقلابی‌تان را فراموش کرده‌اید، اما ما دانشجویان از نسلی هستیم که شاید خاطراتی از حضرت امام(ره) نداشته باشد، اما حرف حضرت روح الله را هیچ وقت فراموش نکرده و هر جا که لازم باشد اقدام انقلابی و دانشجویی خود را انجام خواهد داد.


والسلام علی من اتبع الهدی


سید محمد حسین هاشمی گلپایگانی


مسؤل بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام

سامری‌های امت پیغمبر را بشناسیم


حجت الاسلام پناهیان، سامری‌های امت پیغمبر را بشناسیم. حجت الاسلام پناهیان، سامری‌های امت پیغمبر را بشناسیم... می‌دانید سامری امت پیغمبر(ص) که بود؟ سامری امت پیامبر کسی بود که صریحاً در قنوت نمازش او را لعن می‌کرد. متن سخنرانی: سامری که بود؟ بگویید به من؟ سامری یا گوسالۀ سامری را همۀ شما شنیده‌اید. سامری یک گوساله‌ای درست کرد و مردم را منحرف کرد. حضرت موسی یک‌ذره غایب شد، و مردم هم حرف هارون را گوش نکردند و گمراه شدند(فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَکَ مِنْ بَعْدِکَ وَ أَضَلَّهُمُ السَّامِرِیُّ؛ طه/۸۵) همین سامری موجب چه جنگ خانمان‌سوزی در بنی‌اسرائیل شد! و چه زحمت‌های زیادی را از حضرت موسی(ع) به‌هم ریخت! بنی‌اسرائیل چقدر پسرهایشان سر بریده شد، شکم‌های مادرهای حامله دریده شد که موسی به دنیا نیاید! چقدر بدبختی کشیدند! همۀ این زحمات را سامری آمد به هوا داد! امیرالمؤمنین علی(ع) یا پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمودند سامریِ امت من کیست؟ سامری امت پیغمبر(ص) که بود؟ سامری در جریان داستان حضرت موسی(ع) شخصیت منفیِ فوق‌العاده مهمی بوده یا نبوده؟ خُب حالا یک همچین شخصیتی را در امت پیغمبر پیدا کنید. دوست داشتم بگویم بعد از اینکه شنیدید سامری امت پیغمبر که بوده، همه به خاطر عظمت بحث تکبیر بگویید! به خاطر عظمت این حرف و از سر تعجب، الله اکبر بگویید! بعد از اینکه شنیدید به مقدار تعجب‌تان الله اکبر و سبحان الله بگویید. سامری امت پیغمبر کسی بود که امیرالمؤمنین(ع) در قنوت نمازش او را لعن می‌کرد. حالا که بود؟ ابوموسیِ اشعری(وَ فِرْقَةٌ مُدَهْدَهَةٌ عَلَى مِلَّةِ السَّامِرِیِّ... إِمَامُهُمْ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ قَیْسٍ الْأَشْعَرِی؛ امالی مفید/ص۳۰) در مورد ابوموسی اشعری در تاریخ چه گفته‌اند؟ خیلی جالب است، در روایت هست؛ هم از پیامبر گرامی اسلام(ص) هم از امیرالمؤمنین(ع) که همان‌طوری که سامری می‌گفت: «لا مِساس، لامِساس»، ابوموسی اشعری هم می‌گفته «لاقتال، لاقتال». یعنی شعار ابوموسی اشعری این بود که «جنگ نه، جنگ نه» با شعار «جنگ نه، جنگ نه» آمد مذاکره را ـ با آن نتیجۀ افتضاح ـ به امیرالمؤمنین(ع) تحمیل کرد، به حدی که بعد از آن امیرالمؤمنین علی(ع) در قنوت نمازش، ابوموسی اشعری را نفرین می‌کرد، لعن می‌کرد. (عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَعْقِلٍ، عَنْ عَلِیٍّ (ع) : أَنَّهُ قَنَتَ فِی الصُّبْحِ فَلَعَنَ مُعَاوِیَةَ وَ عَمْرَو بْنَ الْعَاصِ وَ أَبَا مُوسَى وَ أَبَا الْأَعْوَرِ وَ أَصْحَابَهُمْ؛ امالی طوسی، ۷۲۵) بعد ابوموسی اشعری که دنبال «لاقتال، لاقتال» بود یعنی دنبال این بود که «جنگ نشود، جنگ نشود» چقدر موجب جنگ و خونریزی شد؟ یک‌دانه‌اش کربلا است. از جوب‌های کوفه و مدینه خون جاری می‌شد، وقتی جوب خون جاری شود یعنی انگار یک گله گوسفند کُشته باشند که خون جاری شده. این جنگ‌ها همه‌اش مالِ «لاقتال» ابوموسی اشعری بود، زد کارهای امیرالمؤمنین را خراب کرد! شعارش چه بود؟ «لاقتال». اینهایی که می‌گویند «لاقتال» خودشان بیشترین جنگ را تولید می‌کنند، یادتان باشد! آدم وقتش که شد باید جهاد کند. اینکه «ما کلاً دوست نداریم جهاد کنیم» یعنی دوست داریم سر همه را ببُرند. دیگر داعشی‌ها هم که این بغل-در کشور همسایه- الآن آمده‌اند که بزنند. سؤال؛ چرا امیرالمؤمنین علی(ع) صریحاً ابوموسی اشعری را لعن می‌کردند؟ ابوموسی اشعری خیلی در آن مذاکره خیانت کرد. خدای نکرده، نعوذ بالله ما نمی‌خواهیم مذاکره‌کنندگان خودمان را تشبیه کنیم ولی آدم باید هشیار باشد! یادتان باشد اینهایی که می‌گویند «لاقتال» خودشان بیشترین جنگ را تولید می‌کنند ...

بخوان حماسه غواص‌های گمنامی , که خود شبانه ز کارون به بی‌کران زده‌اند


دیدار شاعران ۹۴ | شعرخوانی آقای محمدرضا طهماسبی

در شب ولادت حضرت امام حسن مجتبی علیه‌السلام محفل شعرخوانی جمعی از شاعران کشور در حضور حضرت آیت‌الله خامنه‌ای برگزار شد. آقای محمدرضا طهماسبی از شاعران کشورمان در این دیدار شعری را درباره حضرت امام زمان عج‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف قرائت نمود که پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR متن و صوت این شعر را منتشر می‌کند.


شرار هجر تو بر جان عاشقان زده‌اند
بیا که نوبتی آخرالزمان زده‌اند

به زلف پنجره‌ها خاک مرده پاشیدند
به روی آینه‌ها سنگ ناگهان زده‌اند

بیا که تشت زر آورده‌اند و جام شراب
بیا که بر لب خورشید خیزران زده‌اند

به کربلا به همین خاور میانه بیا
ببین به پیکر حر نیزه و سنان زده‌اند

بخوان ز خوان فلسطین و میهمانانی
که نان خود همه بر خون میزبان زده‌اند

به افسران و مدال شجاعتی بنگر
که روی سینه ز کشتار کودکان زده‌اند

بخوان حکایت جانسوز آن شهیدانی
که رنگ سرخ بر این کهنه‌خاکدان زده‌اند

بخوان حماسه غواص‌های گمنامی
که خود شبانه ز کارون به بی‌کران زده‌اند

ز دست بسته بخوان و ز چشم باز بخوان
که زین مکان همگی راه لامکان زده‌اند

ببین چگونه هراسان حرامیان حریص
به گوشه‌گوشه شامات پادگان زده‌اند

بگو به این همه تردامنی که در نیرنگ
هزار طعنه به زنار و طیلسان زده‌اند -

که بر صفوف شما نیز عاشقان بزنند
چنان که بر صف صفین و نهروان زده‌اند

که از شراب هزار و دویست ساله تو
گرفته جرعه نور و به جام جان زده‌اند

سپاه شب همه در کهکشان وهم گم‌اند
به خاوران نه! که دزدان به کاهدان زده‌اند

به خرمن خودشان اوفتد نه بر تبریز
شرار فتنه که بر بلخ و بامیان زده‌اند

حریم آیه نفی سبیل این خاک است
که بانگ عز و شکوهش به آسمان زده‌اند

به پیش آمده دستی به دوستی سوی ما
به دست دیگر خنجر به گرده‌مان زده‌اند

ز پنجه چدنی‌شان چکد دمادم خون
اگرچه دستکشی مخملین بر آن زده‌اند

نه بازرس، همه جاسوس‌های موسادند
که بر جبین خود از بردگی نشان زده‌اند

بگو به کارشناسان خدعه و نیرنگ
که حدس بیهُده بر طوس و طابران زده‌اند

هر آن دهان که بلافد، یلان ایرانی
به این‌چنین دهنی مشتی آن‌چنان زده‌اند

قبیله‌ای که به خورشید خیره می‌نگرد
به آفتاب نه بر چشم خود زیان زده‌اند

که برکه‌اند اگر برکه‌ای گل‌آلودند
که جنگل‌اند اگر جنگلی خزان‌زده‌اند

اذان بگو و أرحنا که مسلمین امروز
به قله پرچم عزت از این اذان زده‌اند

شمیم دلکش صبح ظهور می‌شنوم
بیا که نوبتی آخرالزمان زده‌اند

آزمایش هسته ای اسراییل

در«دشت سبز»دیمونا چه می‌گذرد
در آزمایش هایی که اسرائیل تحت عنوان «دشت سبز» انجام داده، از 20 بمب انفجاری استفاده کرده که وزن هریک از آنها بین 250 گرم تا 25 کیلوگرم بوده و دارای ماده رادیو اکتیو تکنسیوم M99 بوده که از آن در صنایع پزشکی استفاده می شود.
ارتباط آزمایش هسته‌ای اسرائیل و مذاکرات ایران و 5+1/ در «دشت سبز» دیمونا چه می‌گذرد/‌آماده انتشارگروه بین‌الملل مشرق - به نظر می رسد، هم جهان عرب و هم جهان غرب تصمیم گرفته اند، در برابر آزمایش های هسته ای که رژیم صهیونیستی برای بررسی قدرت تخریبی و آثار و زیان های بمب رادیولوژی انجام می دهد، سکوت اختیار کنند.

این موضوعی است که روزنامه صهیونیستی و چپگرای «هاآرتص» در گزارشی به آن اشاره می کند و می نویسد: تل آویو در چارچوب طرح موسوم به «دشت سبز» که چهار سال است، به اجرا گذاشته می شود، در حال انجام سلسله آزمایش‌هایی است تا آثار و پیامدهای بمب رادیولوژی بررسی کند.

هاآرتص می افزاید: این آزمایش‌ها توسط پژوهشگران رآکتور هسته‌ای «دیمونا» در جنوب سرزمین های اشغالی در حال انجام است و کشورهای غربی به دقت و وسواس بسیار نتایج این آزمایش‌ها را دنبال می کنند، به ویژه آنکه این آزمایش‌ها هم اکنون با گفتگوهای هسته‌ای گروه 1+5 با ایران هم زمان شده است.
 
هشدار هسته‌ای
به نوشته این روزنامه صهیونیستی، تل آویو در قبال این خبرها هیچ واکنشی از خود نشان نداده و نه آن را تایید و نه نفی کرده است. اما سکوت در قبال افشای این امر باب سناریوهای دیگر درباره ماهیت و واقعیت نهفته در پس این تحقیقات را گشوده است.

در این بین کارشناسان امور بین‌الملل آزمایش‌های اسرائیل در زمینه بمب رادیولوژی طی چهار سال گذشته را هشدار هسته ای تل آویو به همسایگانش در منطقه و به نوعی نمایش قدرت این رژیم و امکان استفاده از آن در صورت مقابله با خطری دانسته اند که ممکن است، در آینده موجودیت این رژیم را در منطقه تهدید کند.

هاآرتص به نقل از دانشمندانی که در این آزمایش های هسته ای مشارکت داشتند، نوشت که آزمایش ها در راستای اهداف دفاعی!! بوده اند.

ارتباط آزمایش هسته‌ای اسرائیل و مذاکرات ایران و 5+1/ در «دشت سبز» دیمونا چه می‌گذرد/‌آماده انتشار
هشدار به کشورهای عربی
«مُردخای کیدار»، عضو مرکز مطالعات راهبردی «بگین» وابسته به دانشگاه بار ایلان رژیم صهیونیستی ادعا می کند که تل آویو هیچ انگیزه ای برای مدرنیزه کردن سلاح های هسته ای و اتمی خود ندارد.

کیدار در این خصوص نه مطالب هاآرتص را تایید و نه تکذیب می کند، اما می گوید: تغییری در سیاست 50 ساله هسته ای اسرائیل صورت نگرفته است، به همین دلیل هر اقدامی که برای مقابله با خطرهای احتمالی آتی که لازم باشد، انجام می شود.

کیدار که به نزدیک بودنش به محافل امنیتی صهیونیستی معروف است، در ادامه تلاش می کند، گزارش منتشر شده از سوی روزنامه هاآرتص را اینگونه توجیه کند که توافق هسته ای با ایران تملک هر نوع سلاحی برای اسرائیل را مجاز می کند.
اگرچه تلاش می شود، از این تجارب در راه مسالمت آمیز استفاده شود!!

اما کیدار در پایان سخنانش به این نکته نیز اشاره می کند که این آزمایش ها جامعه بین المللی را نگران می کند و بیش از همه کشورهای عربی را.
 
صحرای سینا و بلندی های جولان
«منصور عبد الوهاب»، استاد پژوهش های صهیونیستی و رئیس بخش زبان عبری دانشکده زبان های دانشگاه عین الشمس مصر به این نکته اشاره می کند که اقدام اسرائیل در آزمایش بمب های رادیولوژی را باید به نوعی عرض اندام و نمایش قدرت این رژیم شمرد. اما باید دانست که تل آویو توان استفاده از این سلاح ها را در منطقه ندارد، چون به خوبی می داند که بخشی از بازتاب ها و آثار برجای مانده از این سلاح ها دامان خود او را خواهد گرفت.

عبد الوهاب می افزاید: اینکه اسرائیل جنوب سرزمین های اشغالی را برای تاسیس رآکتور هسته ای دیمونا انتخاب کرده، تصادفی نبوده است، چون به خوبی می داند، هرگونه بازتاب و آثار برجای مانده از آزمایش های هسته ای بر سراسر منطقه تاثیر می گذارد و در این بین حساسیت بسیاری بر مناطقی مانند صحرای سینا و بلندی های جولان و اردن از سوی این رژیم مشاهده می شود.
ارتباط آزمایش هسته‌ای اسرائیل و مذاکرات ایران و 5+1/ در «دشت سبز» دیمونا چه می‌گذرد/‌آماده انتشار
جنگ سراسری منطقه ای
با این حال منصور به احتمال استفاده اسرائیل از سلاح های هسته ای اشاره می کند و می گوید: این احتمال زمانی مطرح می شود که این رژیم بتواند، سلاحی هسته ای را تولید کند که توسط باد امکان جا به جایی آن وجود نداشته باشد و از ویژگی محدودیت مکان بهره ببرد، در آن صورت تردید نداشته باشید که تل آویو لحظه ای در استفاده از این سلاح تامل نخواهد کرد و آن زمان است که باید انتظار داشت، جنگی سراسری منطقه را فرا خواهد گرفت.
 
افکار عمومی داخلی
اما در خصوص زمان اعلام این آزمایش ها «احمد سعید نوفل»، استاد علوم سیاسی دانشگاه یرموک می گوید که در این تردید نیست که زمان اعلام این آزمایش ها با مذاکرات هسته ای در حال انجام بین ایران و گروه 1+5 مرتبط است.

وی بر این باور است که تل آویو از این اقدام دو هدف را دنبال می کند: اول اینکه ایران و کشورهای منطقه تصور نکنند که اسرائیل از آنچه در عرصه بین المللی و منطقه ای در حال رخ دادن است، دور و بی خبر است و اگرچه پرونده هسته ای ایران از دستش خارج شده است، اما هنوز بر آن تاثیر دارد.

دوم آنکه تل آویو سعی می کند، به افکار عمومی داخل سرزمین های اشغالی بگوید که هنوز قدرت لازم برای دفاع از آنها را به ویژه در بعد امنیتی دارد.
 
خطر آزمایش های هسته ای بر اردن
کارشناسان اردنی درباره آزمایش های هسته ای که تل آویو در رآکتور اتمی دیمونا دست به آنها می زند، هشدار می دهند و می گویند: در زمانی که مشکلات داخلی کشورهایی مانند مصر و عراق و سوریه را از پیگیری و تمرکز بر فعالیت های هسته ای اسرائیل بازداشته، اما واقعیت امر این است که این آزمایش ها، تاثیراتی منفی بر این کشورها و همچنین اردن دارند، به گونه ای که غبار این آزمایش ها می تواند به مناطق جنوبی اردن نفوذ کند.

گزارش روزنامه صهیونیستی هاآرتص افشا می کند: در آزمایش هایی که اسرائیل تحت عنوان «دشت سبز» انجام داده، از 20 بمب انفجاری استفاده کرده که وزن هریک از آنها بین 250 گرم تا 25 کیلوگرم بوده و دارای ماده رادیو اکتیو تکنسیوم M99 بوده که از آن در صنایع پزشکی استفاده می شود.


ارتباط آزمایش هسته‌ای اسرائیل و مذاکرات ایران و 5+1/ در «دشت سبز» دیمونا چه می‌گذرد/‌آماده انتشار
این روزنامه همچنین افزوده است: دانشمندان هسته ای اسرائیل آزمایش دیگری به نام «خانه قرمز» در رآکتور هسته ای دیمونا انجام داده اند که آثار و بازتاب های استفاده از ماده حاوی اشعه رادیولوژی بدون رخ دادن هرگونه انفجاری در مناطق پر جمعیت را بررسی می کند.
 
بمب رادیولوژی
«منذر سلیمان»، مدیر مرکز مطالعات آمریکایی – عربی واشنگتن می گوید: نخست وزیر رژیم صهیونیستی و هم پیمانانش پرونده هسته ای ایران را در نوک پیکان جنگ رسانه ای و تبلیغاتی خود قرار می دهند تا نگاه و تمرکز افکار عمومی را از قضایا و مسائل دیگر منحرف کنند. 

سلیمان تاکید می کند: هدف اسرائیل از انجام این آزمایش ها چند بعدی است، به گونه ای که این رژیم در عین حال که آثار بمب های رادیولوژی را بررسی می کند، نحوه مقابله با این بمب ها در صورت در معرض آن قرار گرفتن را هم آزمایش می کند.