أین عمّار

أین عمّار

اندیشه های انقلابی اسلامی
أین عمّار

أین عمّار

اندیشه های انقلابی اسلامی

پدافند هوایی S300

سردار دهقان در نشست خبری عنوان کرد
وزیر دفاع گفت: در حال کار بر روی افزایش دقت موشک‌ها هستیم و می‌خواهیم این سیستم‌ها در برابر جنگ الکترونیک و هدف قرار گرفتن، مصون باشند.

سردار حسین دهقان وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح صبح امروز در نشستی خبری که با حضور خبرنگاران و به مناسبت 31 مرداد روز صنعت دفاعی، در حال برگزاریست، گفت: امیدواریم بتوانیم مجموعه ودجا را به گونه ای سامان دهیم که قادر باشد نیازهای نیروهای مسلح را در همه حوزه ها به نحو شایسته ای پشتیبانی کند.

وی افزود: برای این کار ابتدا یک طرح جامع برنامه 4 ساله تهیه شد و هم اکنون در حال حرکت در این مسیر هستیم.

دهقان افزود: اقدام بعدی، توجه به هزینه ها و موثر سازی آن و کاهش راهبردی هزینه بود که در دستور کار قرار گرفت و امروز شاهد کاهش 20درصدی هزینه در موضوعات جاری هستیم.http://raznews.blogsky.com

فیلم شلیک موشک‌های بالستیک و کروز ایرانی/ تصویر جدید از موشک ناشناخته سپاه

فیلم شلیک موشک‌های بالستیک و کروز ایرانی/ تصویر جدید از موشک ناشناخته سپاه
به مناسبت ۳۱ مرداد روز صنعت دفاعی؛

فرماندهان سپاه در خصوص ویژگی‌ها و جزئیات موشک جدید دریایی اظهارنظر چندانی نکردند و تنها به انتشار تصاویری بسیار کوتاه از آن بسنده شد.

شنبه, 31 مرداد, 1394 - 11:00

به گزارش عمارنامه به نقل از فارس؛ وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در تاریخ 31 مردادماه 1368 با ادغام وزارت‌خانه‌های «دفاع» و «سپاه» متولد شد تا عهده دار پشتیبانی و رفع نیازهای نیروهای مسلح در حوزه‌های تسلیحاتی باشد.

در همین راستا با تدبیر و تصویب فرماندهی معظم کل قوا در سال 1389، روز 31 مردادماه بعنوان «روز صنعت دفاعی» کشور تعیین شد، تا در این روز بتوان از گوشه‌‌ای از تلاش‌ها و مجاهدت‌های متخصصین دفاعی کشور تقدیر کرد.

 

شلیک موشک‌های قیام، فاتح، سفیر فجر، مرصاد، نصر، شهاب و نیز موشک جدید زیرآبی سپاه ازجمله تصاویر موجود در این کلیپ است که با تصویربرداری زیبا، برخی از آنها برای اولین بار به نمایش گذاشته می‌شوند.

* موشک قیام

موشک میانبرد «قیام» با توانایی حمل انواع سر جنگی‌های بلاست و بارانی توانایی انهدام طیف متنوعی از اهداف را  داراست و پرتاب از لانچرهای متحرک و سیلوها در مواضع مختلف و عبور از سپردفاع موشکی با داشتن قابلیت رادارگریزی، از مزایای این موشک محسوب می‌شود.

* موشک فاتح

موشک های بسیار دقیق و نقطه زن زمین به زمین  فاتح 110 در دسته نسل چهارم موشک های بالستیک فوق مدرن با سوخت قرار دارد و از معدود موشک هایی هستند که تا لحظه برخورد به هدف  قادرند اهداف را رهگیری کرده و اصابت دقیق و موثری داشته باشند.

* موشک سجیل

موشک «سجیل» (با برد حدود 2هزار کیلومتر) در نیمه دوم دهه 80 شمسی معرفی شد که برخی آنرا برترین موشک بالستیک ایرانی می‌دانند.

سجیل با خروج از جو و طی مسیر در چنین ارتفاعی به داخل جو بازگشته و با سرعت حدود 13 ماخ (حدود4300 متر بر ثانیه) به سوی هدف سرازیر می‌شود که انهدام آنرا برای تمام سامانه‌های دفاع هوایی موجود «ناممکن» کرده است.

* موشک شهاب

خانواده «شهاب» را باید نامدارترین نسل موشک‌های ایرانی بنامیم که در 3 رنج شهاب1،2 و3 تولید شدند. موشک شهاب3 در ابتدا بُردی در حدود 1150 کیلومتر داشت که برای اصابت به سرزمین‌های اشغالی می‌بایست از مرزهای غربی کشور شلیک می‌شد.

پس از آن نمونه‌های مختلفی از شهاب3 تولید و به خدمت نیروهای مسلح کشور درآمد که از نظر بُرد و زیرسامانه‌ها ارتقاء یافته‌اند اما همگی یک مرحله‌ای سوخت مایع بوده و از سامانه هدایت اینرسیایی برخوردارند.

* موشک پدافندی مرصاد

سامانه موشکی زمین به هوای مرصاد از نظر حجم کوچک، متحرک و قابل جابجایی سریع و قابلیت اتصال به حلقه پدافندی کشور، ردگیری و انهدام انواع پرنده‌های دشمن از قبیل  هواپیماهای جنگنده با سرعت بالا، بالگرد، موشک های کروز، هواپیمای بدون سرنشین در برد متوسط و به صورت غیرفعال را دارد.

*ماهواره‌بر سفیر فجر

ماهواره‌بر بومی سفیر فجر که بهمن ماه سال گذشته پرتاب شد، 21 متر طول و 26 تن وزن داشت و با سوخت ترکیبی مایع به فضا پرتاب شد.

سرعت 8000 متر بر ثانیه از دیگر ویژگی‌های این ماهواره‌بر بود که به دست متخصصان توانمند کشورمان طراحی و تولید شده است.

ماهواره‌بر سفیر فجر در هشت دقیقه ماهواره ملی فجر را در مدار زمین مستقر کرد.

* موشک کروز نصر

موشک «نصر1» که قادر است شناورهای 3 هزار تُنی را منهدم کند، در کلاس موشک‌های کوتاه بُرد با قابلیت شلیک از ساحل و انواع شناورها و بالگردها محسوب می‌شود.

موشک هوشمند و کروز نصر با قرار گرفتن در لایه‌های دفاع ساحلی مکمل خوبی برای پدافند ساحلی در کنار سامانه‌های توپخانه‌ای است که قابلیت انهدام شناورهای نفوذکننده به آب‌های ساحلی جمهوری اسلامی را دارد.

* موشک ناشناخته دریایی

اما شاید مهمترین تصویری که در این کلیپ به کار فته، موشک ناشناخته سپاه باشد.

این موشک برای اولین بار در پایان سال گذشته و در جریان برگزاری رزمایش بزرگ دریایی پیامبر اعظم(ص) سپاه بود که در رسانه ها اعلام شد.

فرماندهان سپاه در خصوص ویژگی ها و جزئیات این موشک اظهار نظری نکردند و تنها به انتشار تصاویری بسیار کوتاه از آن بسنده شد.

در این کلیپ برای اولین بار تصویری متفاوت از این موشک که به نظر می رسد همان سامانه مورد استفاده در رزمایش دریایی سپاه باشد، به نمایش گذاشته می‌شود.

علاوه بر این موارد، تصاویری از دستاوردهای دریایی، هواپیماهای بدون سرنشین و دیگر دستاوردهای صنعت دفاعی نیز در این کلیپ بکار رفته است.

 

کلنا عباسک یا مهدی

پیام 3 کلمه ای سردار سلیمانی به تکفیری‎ها +عکس
کلنا عباسک یا مهدی؛
منتشر شدن پیام سه کلمه ی حاج قاسم برای داعشیان در فضای مجازی غوغا به پا کرد.
یکشنبه, 25 مرداد, 1394 - 12:48

به گزارش عمارنامه؛ با نگاه به حوادث منطقه می توان فهمید که این اتفاقات در دنیای امروز عادی نیست، یک دنیا بسیج شده است برای نابودی شیعه اما فرزندان مهدی فاطمه(عج) با تمام توان مقابل این حملات ایستاده است و مقاومت می کند. امروز مدافعان حرم اهل بیت در کشور های عراق و سوریه جانشان را فدا می کنند تا از حریم امام زمانشان دفاع کنند. کسانی که ندای هل من ناصر امام زمانشان را شنیده اند و لبیک گویان به جبهه های مقاومت راهی شدند؛ مقاومتی تا ظهور و پیروزی نهایی که بی شک نصیب ما خواهد شد.


”کلنا عباسک” فقط ذکر قابل تکرار نیست یا نوشته ای در دست من و تو، باید”کُلُّنا” را باور کرد، نیت کرد، آنقدر تکرار کرد تا در خونمان جاری شود همانطور که در رگهای قمر بنی هاشم جاری بود و لحظه ای از آن عقب نشینی نکرد. ”کلنا عباسک یا مهدی” گفتار نیست، رفتار است، رفتاری که عباسی بودن برای آن یگانه هستی را به عرصه ظهور می رساند.

 

”کلنا عباسک یا مهدی” را باور کنیم تا تبدیل به فرهنگی شود در این بحبوحه فسادهای چشمگیر و در این آشوبهای فراگیر، ندیدن امام عیب نیست، گرچه آرزوی هر کس دیدن روی آخرین ماه بنی هاشم است، اما نشناختن او ننگ است و مرگش، مرگش جاهلیت، پس تلاش می کنیم او را بشناسیم، زمینه ساز ظهورش باشیم، باشد که وقت مرگ، سرمان بر روی دامان پر مهر و عطوفت امام زمانمان باشد.


امروز فرمانده جبهه مقاومت سردار سرلگشر حاج قاسم سلیمانی که به حق در این سال های اخیر پرچمدار مقاومت در بین شیعیان بودند با نوشتن شعاری این حرف را تصدیق کرد که مقاومت و جنگ شیعه امروز برای زمینه سازی ظهور و دفاع از حریم ولایت و امامت حضرت مهدی(عج) است.

 

 

 




چندی پیش تحت عنوان "کلنا عباسک یا مهدی" در فضای مجازی راه اندازی شده که از این طریق عاشقان ظهور را هم صدا به شوق آورد. این کمپین از حدیث امام زمان (عج) با این مضمون ” هر کجا روضه حضرت ابوالفضل (ع) برپا باشد من در آن مکان حضور دارم” چنین برداشت کردند که آن حضرت برای ظهورش نیازمند یاری همچون حضرت عباس (ع) است که عاشقان آن حضرت در پی آن؛ اقدام به راه اندازی این کمپین مردمی کردند. تا کنون با هشتگ های مختلف از جمله هشتگ کلنا_ عباسک_ یا_ مهدی تصاویر متعددی از سراسر دنیا از جمله ایران، یمن، عراق، آلمان، بحرین، لبنان و… با این شعار در فضای مجازی ارسال شده است


خطوط اصلی زندگی حضرت امام صادق(ع) در بیانات مقام معظم رهبری


نمودارهای مهم و برجسته در زندگی امام صادق علیه‌السلام بدین شرح است: 1. تبیین وتبلیغ مسأله‌ی امامت. 2. تبلیغ و بیان احکام دین به شیوه‌ی فقه شیعی و نیز تفسیر قرآن به روال بینش شیعی. 3. وجود تشکیلات پنهانی ایدئولوژیک سیاسی.
خطوط اصلی زندگی حضرت امام صادق(ع) در بیانات مقام معظم رهبری

به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاع پرس،‌ به ‌مناسبت سالروز شهادت حضرت امام جعفر صادق علیه‌السلام، بخش‌هایی از بیانات رهبر معظم انقلاب درباره حیات نورانی امام صادق (ع) که ۳۳ سال پیش در 21/3/58 بیان شده است، را می‌خوانید.

وقتى امام باقر علیه‌السلام از دنیا می‌رود بر اثر فعالیت‌های بسیارى که در طول این مدت خود امام باقر علیه‌السلام و امام سجاد علیه‌السلام انجام داده بودند اوضاع و احوال به سود خاندان پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله بسیار تغییر کرد؛ نقشه‌ى امام صادق علیه‌السلام این بود، که بعد از رحلت امام باقر علیه‌السلام کارها را جمع و جور کند، یک قیام علنى به راه بیندازد و حکومت بنی‌امیه را -که هر روزى یک دولتى عوض می‌شد و حاکى از نهایت ضعف دستگاه بنی‌امیه بود- واژگون کند و از خراسان، رى، اصفهان، عراق، حجاز، مصر و مراکش و همه‌ى مناطق مسلمان‌نشین که در همه‌ى این مناطق شبکه‌ى حزبى امام صادق علیه‌السلام -یعنى شیعه، شیعه یعنى شبکه‌ى حزبى امام صادق علیه‌السلام- شبکه‌ى امام صادق علیه‌السلام همه جا گسترده بود، از همه‌ى آنها نیرو بیاید مدینه و امام لشکرکشى کند به شام، حکومت شام را ساقط کند و خودش پرچم خلافت را بلند کند و بیاید مدینه و حکومت پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله را به راه بیندازد؛ این نقشه‌ى امام صادق بود. لذا وقتى که در خدمت امام باقرعلیه‌السلام در روزهاى آخر عمرش صحبت می‌شود و سؤال می‌شود که قائم آل محمد کیست، حضرت یک نگاهى می‌کنند به امام صادق علیه‌السلام می‌گویند که گویا می‌بینم که قائم آل محمد این است. البته می‌دانید که قائم آل محمد یک اسم عام است، اسم خاص نیست، اسم ولی‌عصر صلوات‌اللَّه‌علیه نیست. حضرت ولی‌عصر صلوات‌اللَّه‌علیه قائم نهایى آل محمد است، اما همه‌ى کسانى که از آل محمدصلی‌الله‌علیه‌وآله در طول زمان قیام کردند -چه پیروزى به دست آورده باشند چه نیاورده باشند- اینها قائم آل محمدند و این روایاتى که می‌گوید وقتى قائم ما قیام کند این کارها را می‌کند، این رفاه را ایجاد می‌کند، این عدل را می‌گستراند، منظور حضرت ولی‌عصر (عج‌) نبود آن روز، منظور این بود که آن شخصى از آل محمد که بناست حکومت حق و عدل را به وجود بیاورد، او وقتى که قیام بکند این کارها را خواهد کرد و این درست هم بود.

کار پنهانی و تشکیلاتی به‌طور معمول در صورتی‌که با اصول درست پنهان‌کاری همراه باشد، باید همواره پنهان بماند. آن روز مخفی بوده، بعد از آن نیز مخفی می‌ماند و رازداری و کتمان صاحبانش نمی‌گذارد پای نامحرمی بدانجا برسد. هرگاه آن کار به ثمر برسد و گردانندگان و عاملانش بتوانند قدرت را در دست گیرند، خود، دقایق کار پنهان خود را برملا خواهند کرد. به همین جهت است که اکنون بسیاری از ریزه‌کاری‌ها و حتی فرمان‌های خصوصی و تماس‌های محرمانه‌ی سران بنی‌عباس با پیروان افراد تشکیلاتشان در دوران دعوت عباسی در تاریخ ثبت است و همه از آن آگاهند.

بی‌گمان اگر نهضت علوی نیز به ثمر می‌رسید و قدرت و حکومت در اختیار امامان شیعه یا عناصر برگزیده‌ی آنان در می‌آمد، ما امروز از همه‌ی رازهای سربه‌مهر دعوت علوی و تشکیلات همه‌جا گسترده و بسیار محرمانه‌ی آن مطلع می‌بودیم.

تنها راهی که می‌تواند ما را با خط کلی زندگی امام آشنا سازد، آن است که نمودارهای مهم زندگی آن حضرت را در لابه‌لای این ابهام‌ها یافته، به کمک آنچه از اصول کلی تفکر و اخلاق آن حضرت می‌شناسیم، خطوط اصلی زندگینامه‌ی امام را ترسیم کنیم و آنگاه برای تعیین خصوصیات و دقایق، در انتظار قرائن و دلایل پراکنده‌ی تاریخی و نیز قرائنی به‌جز تاریخ بمانیم.

نمودارهای مهم و برجسته در زندگی امام صادق علیه‌السلام بدین شرح است:

1. تبیین وتبلیغ مسأله‌ی امامت.

2. تبلیغ و بیان احکام دین به شیوه‌ی فقه شیعی و نیز تفسیر قرآن به روال بینش شیعی.

3. وجود تشکیلات پنهانی ایدئولوژیک سیاسی.

یادداشتی در نقد سخنان هاشمی درباره انقلابی های روستایی


چه شده که امروز روستایی‌بودن را عار و قابل جمع با انقلابی‌شدن نمی‌دانید؟


حتما می دانید امام حسین(ع) در روز عاشورا وقتی جماعت کوفی در برابر منطق حق امام، هلهله می کردند به آنها فرمود: علت این‌که حرف‌های مرا نمی‌فهمید این است که شکم‌هایتان از حرام انباشته شده است و این امر باعث مُهر خوردن بر دل‌هایتان شده است (کُلُّکُمْ عَاصٍ لِأَمْرِی غَیْرُ مُسْتَمِعٍ قَوْلِی فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُکُمْ مِنَ الْحَرَامِ وَ طُبِعَ عَلَى قُلُوبِکُم) ‏

آقای هاشمی در دو مقطع، روستایی ها را به سوژه اصلی رسانه های کشور تبدیل کرده است. یکی وقتی سیاست های اقتصادی دولت سازندگی را اجرا می کرد و تورم را به 50 درصد رساند و یکی هم چند روز قبل در مصاحبه اش با یک رسانه.

 

بار اول وقتی بود که زیر بار فشار سیاست های اقتصادی برگرفته از غرب در دولت سازندگی، کمر قشر ضعیف بویژه روستائیان شکسته شد و کار به اعتراضات عمومی در حاشیه نشینان برخی شهرها مثل شهرک طلاب مشهد، اراک، مبارکه و اسلامشهر (چهاردانگه) کشید به طوری که فقط اعتراضات مردم در شهرک فقیرنشین طلاب مشهد، شش کشته روی زمین گذاشت.

 

بار دوم اما همین هفته قبل بود، وقتی هاشمی برای تخفیف منتقدانش با ادبیاتی نامناسب گفت: عده ای که در روستا قدم می زدند، امروز انقلابی شده اند. کانّه از نگاه هاشمی، اهالی روستا انسان هایی عقب مانده اند که فهم انقلابی ندارند و نمی توانند داشته باشند! در حالی که اتفاقا بار اصلی انقلاب بر دوش همین توده های مردم ساکن در روستاها و شهرها بود.

 

هاشمی خودش از یاد برده که او هم یک روستایی بوده وقتی در مصاحبه ای دیگر می گوید: سال 1313 اوایل قدرت رضاخان بود. روستای ما (نوق رفسنجان) در آن موقع، روستایی عقب افتاده و منزوی بود... روستای ما مردم متدینی دارد. خانواده ما فرهنگی بودند و پدرم تحصیلات دینی داشت... در آغاز جوانی (14 سالگی) با تشویق پدرم به قم رفتم. عموی من روحانی محل و پدرم شخصیت فرهنگی بودند که بیشتر به کار کشاورزی می‌پرداختند. در روستای ما مدرسه نبود و ما به مکتب می‌رفتیم. وقتی بنا شد که برای ادامه تحصیل از روستا خارج شوم، پدرم ترجیح داد که به قم بروم.

 

آقای هاشمی! شما وقتی در روستایی با این وضعیت قدم می زدید، به قم آمدید و پس از مدتی انقلابی شدید. اما چه شد که امروز روستایی بودن را عار و قابل جمع با انقلابی شدن نمی دانید؟ شاید خاطرات شما در روز یکشنبه ۳۰ تیر ۱۳۷۰ به این سئوال پاسخ دهد. نوشته اید در آن روز - که با تاسوعای حسینی مصادف بوده - به خاطر پیش بینی زلزله در تهران توسط یک فرد چینی و با اصرار بچه ها با هلیکوپتر به سد لتیان رفتید و بچه هایتان پشت آب سد، اسکی روی آب می کردند و شما هم می خواستید اسکی روی آب یاد بگیرید، ولی بدنتان آمادگی آن را نداشت!

 

آقای هاشمی! می دانید، بچه روستایی ها چرا انقلابی می شوند و انقلابی می مانند اما بچه های برخی شخصیت های سیاسی انقلابی نمی شوند و انقلابی نمی مانند حتی ضد انقلاب می شوند؟ روشن است، چون بچه های روستا روز تاسوعا به جای اسکی روی آب به مسجد روستایشان می روند و سینه می زنند و عزاداری می کنند. برای همین بچه روستایی ها بزرگ که می شوند پایشان به قراردادهای چند صد میلیاردی نفتی باز نمی شود، اختلاس نمی کنند، رشوه نمی گیرند، با قرارداد کرسنت معادل 160 دکل نفتی گم شده به جیب ملت ضرر نمی زنند، سه سال به انگلیس پناهنده نمی شوند و با MI6 نرد عشق نمی اندازند، برای تحریم بیشتر ملت ایران، اطلاعات محرمانه، سری و بکلی سری  کشور را در اختیار غربی ها قرار نمی دهند و در فتنه و کودتای سال 88 زیر پل کالج ساندویج نمی خورند و شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه نمی دهند!

 

آقای هاشمی! حتما می دانید امام حسین(ع) در روز عاشورا وقتی جماعت کوفی در برابر منطق حق امام، هلهله می کردند به آنها فرمود: علت این‌که حرف‌های مرا نمی‌فهمید این است که شکم‌هایتان از حرام انباشته شده است و این امر باعث مهرخوردن بر دل‌هایتان شده است (کُلُّکُمْ عَاصٍ لِأَمْرِی غَیْرُ مُسْتَمِعٍ قَوْلِی فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُکُمْ مِنَ الْحَرَامِ وَ طُبِعَ عَلَى قُلُوبِکُم) ‏

 

اینها را یک روستایی که روز تاسوعا به جای اسکی روی آب، عزاداری برای فرزندان تشنه حسین را ترجیح داده و از وفای عباس شنیده، می فهمد اما آن کسی که در رفاه برگرفته از فساد غوطه ور شده، نمی فهمد. برای همین بچه های مش حسین و مش تقی و فلانی و بهمانی، هر چند در روستا قدم می زنند اما انقلابی عمل می کنند و از خامنه ای یاد گرفته اند که برای باقی ماندن انقلاب در صراط خمینی، از من و شمایی که شهری شده ایم، اصول انقلابشان را مطالبه کنند.

 

آقای هاشمی بگذارید با خاطره ای از رهبر انقلاب یادداشتم را تمام کنم. رهبر انقلاب در جمع نیروهای لشکر 27 محمد رسول الله (ص) می فرمایند:

 

«در دوران پیش از پیروزی انقلاب، بنده در ایرانشهر تبعید بودم. در یکی از شهرهای هم‌جوار، چند نفر آشنا داشتیم که ‌یکی از آن‌ها راننده بود، یکی شغل آزاد داشت و بالاخره، اهل فرهنگ و معرفت، به معنای خاص کلمه نبودند. به حسب ‌ظاهر، به آنها عامی اطلاق می‌شد. با این حال جزو خواص بودند. آنها مرتّب برای دیدن ما به ایرانشهر می‌آمدند و از ‌قضایای مذاکرات خود با روحانی شهرشان می‌گفتند. روحانی شهرشان هم آدم خوبی بود؛ منتها جزو عوام بود. ملاحظه می‌کنید! راننده‌ کمپرسی جزو خواص، ولی روحانی و پیش‌نماز محترم جزو عوام! مثلاً آن روحانی می‌گفت: ‌‌«چرا وقتی اسم پیغمبر می‌آید یک صلوات می‌فرستید، ولی اسم "آقا" که می‌آید، سه صلوات می‌فرستید؟!» ‌نمی‌فهمید.

 

راننده به او جواب می‌داد: روزی که دیگر مبارزه‌ای نداشته باشیم؛ اسلام بر همه جا فائق شود؛ انقلاب ‌پیروز شود؛ ما نه تنها سه صلوات، که یک صلوات هم نمی‌فرستیم! امروز این سه صلوات، مبارزه است! راننده ‌این را می‌فهمید، روحانی نمی‌فهمید! این را مثال زدم تا بدانید خواص که می‌گوییم، معنایش صاحب لباسِ خاصی نیست. ممکن است مرد باشد، ممکن ‌است زن باشد. ممکن است تحصیل‌کرده باشد، ممکن است تحصیل‌نکرده باشد. ممکن است ثروتمند باشد، ممکن ‌است فقیر باشد. ممکن است انسانی باشد که در دستگاه‌های دولتی خدمت می‌کند، ممکن است جزو مخالفین ‌دستگاه های دولتیِ طاغوت باشد.»

 

آقای هاشمی! امروز هم مانند قبل از انقلاب، خواصی داریم در لباس روستایی و کارگر و ... و عوامی داریم در لباس روحانی و کت و شلوار اتو کرده که شاید عنوان آیت الله و دکتر و مهندس را هم یدک بکشند و در نظام اسلامی جایگاهی هم داشته باشند اما عوامند، عوام؛ و امروز درد انقلاب خمینی همین است.

 


شهدا! از بس عظمت دارید، شهر ما در سکوت است

گلایه ای از نهادهای اجرایی مراسم تشییع؛

سرویس فرهنگی رویش نیوز: کلاس اول دبستان را به خوبی یادم هست؛ دو ماهی بیشتر از شروع سال نمی گذشت که یک روز خبر دادند که معلم کلاس اول «ج» به رحمت خدا رفته...چند وقتی بود که با سرطان دست و پنجه نرم می کرد... کادر آموزشی مدرسه بر آن شدند تا به احترام تازه گذشته کاری کنند...تصمیم این شد تا یک هفته سر صف قبل از کلاس یک دقیقه سکوت کنیم.

از قدیم رسم بر آن بود هر گاه در برابر عظمت انسانیت فردی، آدم ها کم می آوردند به احترامش سکوت می کردند... همچنان که سالهاست ما نیز دربرابر عظمت شما کم آورده ایم. از مسئولان ذیرربط گرفته تا مردم کوچه بازار و حتی خود خود ما!!

سالها از رشادتهایتان می گذرد و ما هنوزخانواده هایتان را به گرفتن سهمیه متهم می کنیم.

سالها از دلیرمردی هایتان می گذرد و مسئولینمان هنوز به غیر از شعارهای «شهدا شرمنده ایم» و «بعد از شهدا چه کردیم؟» هیچ حرفی برای گفتن ندارند.

مسئولینی که هر کدامشان که بر روی صندلی ریاست قرار گرفتند به سبب قطره قطره خون جوانان وطن بوده ولی افسوس که می پندارند به سبب لیاقت و شایستگی خودشان بوده که بر اریکه قدرت جا خوش کرده اند...

استان اصفهان از روز شنبه میزبان ستاره های آسمان زمین خواهد بود؛ میزبان پرستوهایی که بعد از سالها غربت سرانجام به سرزمین مادریشان کوچ کرده اند. اما در شهر هیچ خبری نیست!

امروز سه شنبه است و چهار روز به آمدنشان باقی مانده! همیشه رسم بر این است که اگر میهمان عزیزی را به خانه دعوت می کنیم از روزها قبل برای تدارک میهمانی در تلاشیم تا میزبانی لایق قلمداد شویم؛ اما ظاهرا همچون سالهای گذشته مسئولین و دستگاه های دولتی و غیردولتی تنها به چاپ بنری برای استقبال از شهدا اکتفا خواهند کرد، به قول مسئولانمان: شهدا شرمنده ایم؛ این بار هم از بس عظمت داشتید با چاپ بنری به احترامتان سکوت کرده اند؛ سکوتی که هر چند در فضای مجازی نسل دومی ها و سومی ها آن را شکسته اند اما فضای مجازی کجا و دنیای واقعی کجا؟؟

شبکه های سراسری صداوسیما که هیچ، حتی مرکز اصفهان هم آنچنان که باید و شاید در مسیر اطلاع رسانی موثر برای برگزاری باشکوه مراسم تشییع قدم برنداشته است. و به نظر می رسد باتوجه به زمان باقی مانده تا مراسم در شهرستان های اصفهان، بایستی صداوسیمای اصفهان تلاش شبانه روزی را در برنامه قرار دهد.

در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی هر از گاهی بنری، خبری و یا مطلبی با محتوای استقبال گرم از شهدای غواص به اشتراک گذاشته می شود اما پایت را که در شهر می گذاری خبری نیست انگار نه انگار که قرار است میزبان میهمانانی عزیزتر از جان باشیم.

به راستی که آنچنان عظمت دارید که ما از درک و دریافت و به سخن راندن آن باز مانده ایم و به غیر از حرفهای کلیشه ای همیشگی سخنی تازه برایتان نداریم، هر چند که شما هر از گاهی با کوچ دسته جمعی تان دوباره امیدی تازه و رونقی هزارباره بر دلهای مردمان این دیار می نشانید و البته رنگ و بویی دوباره به شعارهای تکراری مسئولانمان می دهید...اما این بار هم دستمان خالی تر از همیشه است، دستهای خالیمان را به نشانه استغاثه بالا می آوریم و از شما می خواهیم که در این وانفسای حیرت و پریشانی دستگرمان باشید؛ ای کاش برایمان حمدی می خواندید که ما مرده ایم و شما زنده...

 

روز اول بعد از سکوت به احترام خانم کلاس اول «ج»، وقتی وارد کلاسها می شدیم، خانم جدیدی را دیدیم که وارد کلاس اول «ج» شد؛ تا یک هفته سکوت کردیم به احترام تازه گذشته ولی از همان روز اول همه چیز به حالت عادی برگشت...

به احترام عشق تو سکوت میکند صدا
به اسم تو که می رسم چه خیس میشود هجا

دوباره قالب سخن پر از سکوت میشود
چه گنگ میکند مرا نگاه سرد واژه ها

سکوت کرده ام ولی همیشه غرق خواهشم
بخوان تو از نگفته ها هزار نغمه و دعا

زبان الکن من و فر و شکوه یاد تو
در این نزاع میشود بسی سر از بدن جدا

و العاقبه لاهل التقوی و الیقین

 

مهار اسرائیل با ابزاری قدرتمندتر از بمب اتم

با بررسی مواضع مقامات کاخ سفید؛
برآورد مواضع مقامات آمریکایی در طول روزهای اخیر نشان می دهد که هم پیمانی حزب الله لبنان با جمهوری اسلامی کارکردی به مراتب بیشتر از بمب اتمی برای تهران در بر داشته است.

گروه بین الملل فرهنگ نیوز، مروری بر سیاست های اعلامی کاخ سفید در عرصه بین المللی در طول چند دهه اخیر نشان می دهد که کمتر زمانی به مانند این روزها، دولت ایالات متحده آمریکا و شخص رئیس جمهور تحت فشار لابی های قدرتمند یهودی، رژیم اسرائیل و کنگره این کشور بوده است، فشارهایی که عمدتا نشات گرفته از سیاست کاخ سفید در قبال مسئله هسته ای ایران می باشد.

اختلاف میان کاخ سفید و لابی های قدرتمند رو به فزونی گرفته است. برآورد سخنان روزهای اخیر اوباما و مسئولین دیپلماسی اش نشان از اظهارات ملتمسانه او و تیم اش برای جلب رضایت نمایندگان و مردم آمریکا دارد، امری که سابقه اندکی در طول تاریخ ایالات متحده آمریکا دارد. رئیس جمهور آمریکا مدام با توجیه توافق اتمی حاصل شده با ایران تلاش دارد تا این گونه القا نماید که تنها جایگزین طرح فوق جنگ می باشد. رئیس جمهور آمریکا در سخنان روز گذشته اش منتقدان توافق در کنگره را به سیاسی کاری متهم کرده و گفت همان تفکری که به جنگ عراق منجر شد، که در بسیاری از موارد توسط همان افراد هم بیان می شود، الآن در تلاش است که جلوی اجرای توافق را بگیرد.  اوباما گفت مدام این را تکرار می‌کنند که این توافق بدی است و باید توافق بهتری به دست می‌آوردیم. کسانی که چنین حرف‌هایی می‌زنند یا نسبت به ایران جاهلند یا با مردم آمریکا صادق نیستند، در واقع نه حکومت ایران و نه اپوزیسیون و مردم ایران حاضر به تعطیل حاکمیت ملی خود نبوده‌اند.

اوباما در سخنرانی روز گذشته خود از مردم آمریکا خواست بر نمایندگان کنگره جهت پذیرش توافق هسته ای با ایران فشار وارد نماید.

با وجود تمامی تلاش های تیم دیپلماسی اوباما برای تثبیت توافق هسته ای، بنیامین نتانیاهو هم چنان تمام هم و غم خویش را برای عدم تصویب آن به کار می برد. نکته جالب توجه آن که در طول گفتگوهای اخیر اوباما، جان کری، وندی شرمن و سایر مسئولین دیپلماسی آمریکا با مخالفین توافق یاد شده مدام از حزب الله لبنان و موقعیت آتی این گروه پس از توافق هسته ای یاد می شود، امری که نشان از حیرت و نگرانی آمریکا و رژیم صهیونیستی از قدرت مقاومت در منطقه داشته، قدرتی که می توان آن را برای جمهوری اسلامی به عنوان مهم ترین متحد و پشتیبان حزب الله فراتر از آن چه توسط دشمنانش بمب اتمی می نامند دانست، قدرتی که ضمن بالا بردن توان بازدارندگی ایران در منطقه می توان آن را حافظ منافع ملی ایران ارزیابی نمود

موشک باران تل آویو

روز نبائوم از سران یهودیان در آمریکا چند روز پیش به نقل از باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا نقل کرد که گفته است در صورت شکست مذاکرات هسته ای با ایران و پس از آن حمله نظامی به پایگاه های اتمی این کشور، تل آویو پایتخت اسرائیل هدف حملات موشکی حزب الله قرار می گرفت.

قدرت موشکی حزب الله بارها امنیت اسرائیل را به خطر انداخته است.

به گزارش خبرگزاری فرانسه، روزنبائوم یکی از رهبران یهودیان آمریکا که شامگاه سه شنبه 4 اوت با اوباما در کاخ سفید دیدار کردند، به رادیو اسرائیل گفته است که رئیس جمهوری آمریکا به طور مفصل از پیامدهای به کار گیری گزینه نظامی و حمله به پایگاه هاه های اتمی ایران در صورت رد توافق هسته ای تهران و قدرت های جهان سخن گفت.

روز نبائوم که از اعضای شورای ملی یهودیان و از اعضای حزب دموکرات است، از اوباما نقل کرد که گفته است: «اقدام ایالات متحده آمریکا در حمله به پایگاه های اتمی ایران، این کشور را به سمت جنگی فراگیر با آمریکا سوق می داد... علاوه بر آن حمایت بیشتری از این کشور از تروریسم را می دیدید و موشک های حزب الله بر تل آویو سرازیر می شد.»

رهبر معظم انقلاب اسلامی صراحتا بر تداوم حمایت های مالی و نظامی ایران از حزب الله لبنان اذعان داشته است.

کسب حمایت یهودیان آمریکا و اسرائیل اولویت ویژه ای برای باراک اوباما جهت تثبیت توافق هسته ای در جامعه آمریکا محسوب می شود. اظهارات این عضو بلندپایه یهودی حزب دموکرات به وضوح نشان می دهد که چگونه جنبش حزب الله بسان ابزاری برای جمهوری اسلامی تا کنون مانع از حمله نظامی آمریکا به ایران شده است.

اذغان به ناتوانی در ایزوله مقاومت

اوباما که چهارشنبه ۱۴ مرداد (۵ اوت) در یک سخنرانی در دانشگاه امریکن در واشنگتن از توافق جامع اتمی میان ایران و شش قدرت جهانی دفاع می کرد در پاسخ به دریافت حمایت مالی احتمالی حزب الله پس از انتقال مقادیری از پول های کشور حاصل از توافق هسته ای که مدام از سوی منتقدینش مطرح می شود گفت: « ایران همیشه راهی پیدا کرده است که از گروه‌هایی مثل حزب الله لبنان حمایت کند.» این امر نشان می دهد که تحریم های نظامی و مالی بر علیه ایران و حزب الله تا کنون در ممانعت از انتقال کمک های مالی و تسلیحاتی به حزب الله موثر نبوده است. اوباما در این سخنرانی از نمایندگان کنگره آمریکا خواست که بدون در نظر گرفتن ملاحظات حزبی، به توافق هسته ای رأی بدهند.

بنیامین نتانیاهو بزرگترین مخالف توافق نامه هسته ای در سطح جامعه ی بین المللی است.

جان کری وزیر خارجه آمریکا نیز در پاسخ به گولدبرگ که از او پرسیده بود آیا می توانید با این توافق مانع از ارسال راکت از ایران به سوی حزب الله شوید گفت: «در هر حال ما این کار را می کنیم. همین الان این کار را می کنیم، قبلا این کار را کرده ایم.»

گولدبرگ مجددا پرسید که شما مانع ارسال راکت از ایران به حزب الله می شوید؟ و کری در پاسخی از روی استیصال گفت: «اگر ببینیم جلوی آن را می گیریم، اسرائیل آن ها را هدف قرار می دهد. اگر اسرائیل آن ها را ببیند، راکت ها را بمباران می کند. و البته ما بیشتر در این مسئله مداخله خواهیم کرد. رئیس جمهور آمریکا گفت ما تلاش های مان را در این خصوص دو برابر خواهیم کرد.

اوباما در سخرانی دیروز: «بنیامین نتانیاهو اشتباه می‌کند. وظیفه من این است که بنا به آنچه درست می‌دانم عمل کنم، ولو اینکه با متحد نزدیکمان اسرائیل موقتا اختلاف نظر داشته باشیم

برآورد تحولات منطقه و اذعان مکرر مقامات ایرانی، اعضای حزب الله و حتی مقامات ارشد رژیم صهیونیستی و ایالات متحده آمریکا نشان می دهد که با وجود تمامی تدابیر اتخاذ شده در این باره، به مرور بر میزان زرادخانه های موشکی حزب الله و برد آن ها افزوده شده است. آمریکایی ها در پاسخ به رهیافت های شان جهت ممانعت از ارسال کمک های مالی و نظامی به حزب الله پس از وضع توافق صرفا به بیان کلیاتی واهی بسنده نموده اند. هم چنان که وندی شرمن در جلسه کمیته بانکی سنا روز گذشته گفت که دولت آمریکا به تلاش برای محدود کردن فعالیت های حماس و حزب الله و جلوگیری از مسلح شدن آن ها ادامه خواهد داد. خانم شرمن در جلسه روز گذشته مدعی شد که این توافق بهترین توافق برای آمریکا، برای اسرائیل و برای همه جهان است. طرف‌های مذاکره تصمیم‌های سختی گرفته‌اند تا به این توافق برسند. بیان اظهارات فوق نشان می دهد که به باور مقامات کاخ سفید وضع این توافق به مراتب می تواند منافع اسرائیلی را تامین نماید تا بمباران مراکز هسته ای ایران، چرا که مبادرت به این امر منطقه را به آشوب کشیده و لطمات جبران ناپذیری را به منافع آمریکا و اسرائیل تحمیل خواهد نمود.

حزب الله لبنان را می توان از بزرگترین و منسجم ترین متحدین ایران در منطقه دانست.

اوباما در سخنرانی روز گذشته اش در واشنگتن صراحتا به این موضوع اشاره کرده و گفت: «انتخابی که ما داشته‌ایم بین دو گزینه بوده است: بین دیپلماسی و بین شکلی از جنگ». رئیس جمهور آمریکا اظهار داشت: «حمله نظامی تنها برای چند سال برنامه هسته‌ای ایران را عقب می‌راند که مدتش کمتر از دوره‌های محدودیت توافق فعلی بود. علاوه بر این در نتیجه چنان حمله‌ای بازرسی‌ها کم می‌شد و ایران برنامه‌اش را مخفیانه‌تر پیش می‌برد.» رئیس جمهور آمریکا اذعان داشت که جنگ به ویژه در خاورمیانه آسان نیست.

برآیند سخنان فوق نشان می دهد که بر خلاف برخی ادعاها به خصوص از سوی معارضین داخلی که مدام حمایت از حزب الله را عاملی در راستای تضعیف منافع ملی می پندارند، چگونه این جنبش و قدرت گیری فزاینده آن توانسته است میزان مخاطرات امنیتی بر علیه کشور را کاسته و بسانی بازویی برای جمهوری اسلامی در کنار مدیترانه و سرزمین های اشغالی به ایفای نقش بپردازد. فارغ از ضدیت ایدئولوژیک جمهوری اسلامی با ایالات متحده آمریکا، تجربه نشان داده که


ناگفته های دکتر آیت !!!!!

دکتر محمد جواد سالاری:

تا بنی صدر روی پله های هواپیما آمد، آیت گفت:«این آمده رئیس جمهور بشه»

تاریخ انقلاب - جواد موگویی: دکتر محمد جواد سالاری از دوستان شهید آیت است،تحصیلات خود را در آلمان گذرانده و پس از انقلاب دومین سفیر ایران در این کشور بوده است. سالاری خاطرات و اطلاعات جالبی از رویارویی شهید آیت با میرحسین موسوی دارد. مشروح این گفت وگوی را در ادامه بخوانید:

لطفاً خودتان را معرفی بفرمایید.

من محمد جواد سالاری هستم. در سال ۱۳۲۵ در مشهد و یک خانواده مذهبی به دنیا آمدم. پدرم اهل یزد و مادرم اهل مشهد بود. دوره دبستان و دبیرستان را در مشهد گذراندم و بعد از گرفتن دیپلم برای ادامه تحصیل به شهر مونیخ آلمان رفتم. سال ۱۳۴۳ بود و اتحادیه انجمن های اسلامی اروپا در آنجا فعالیت داشت. با تعدادی از دوستان مثل آقای دکتر حسین نمازی و مرحوم ابریشمی جمع شدیم و گروه فارسی زبان اتحادیه را تشکیل دادیم و هر سال یک کنگره برگزار می­کردیم. در سال ۱۹۶۵ میلادی دکتر بهشتی به آلمان آمد و ۵ سال در آلمان ماند. در این مدت ما از وجود ایشان  تلمذ می­کردیم و نیز برایمان پشتوانه و روحیه خوبی بود. جو دانشجویی اروپا در آن زمان یک جوّ ضد دینی بود و "مارکسیست ها" و انواع و اقسام "ایسم ها" فعالیت داشتند و ما مسلمان ها در اقلیت بودیم. حتی در انجمن دانشجویی که درحقیقت انجمن دانشجویی عمومی بود ما هیچ وقت اجازه نداشتیم حرفی از اسلام بزنیم چون فورا می­ گفتند تبلیغات دینی نکنید. ما به شهید بهشتی این موضوع را گفتیم. ایشان گفت: شما یک سمینار با موضوع حکومت اسلامی برگزار کنید، من در آنجا سخنرانی می کنم. در آن سمینار چپی ها (به قول خودمان چپولها!) آمده بودند تا دکتر بهشتی را به قول خودشان بکوبند، اما نتوانستتد. جلسه بسیار خوبی بود و ما آنجا روحیه گرفتیم. شهید بهشتی یک هفته در مونیخ مهمان ما بودند و بعد به هامبورگ برگشتند.

در مرداد سال ۱۳۵۵ پس از اخذ مدرک فوق لیسانس به ایران برگشتم. در بازگشت به ایران، سر مرز، ساواک گذرنامه ها را گرفت وگفتند: بیایید از فلان آدرس در سلطنت آباد( پاسداران فعلی) گذرنامه تان را بگیرید. یک هفته ما را بردند و آوردند و تعهد گرفتند که ما برعلیه نظام شاهنشاهی کاری انجام ندهیم.

نحوه آشنایی شما با شهیدآیت چگونه بود؟

سال ۱۳۵۵ که به ایران برگشتم در دانشگاه علم و صنعت استخدام شدم و از طریق آقای دکتر اسرافیلیان با شهید آیت آشنا شدم. جالب اینجاست که ما در نارمک همسایه هم بودیم و تقریباً خانه ما با ایشان ۱۰۰ متر فاصله داشت. من وقتی با شهید آیت آشنا شدم، شدیداً جذب افکار و شخصیت او شدم و مرتب به ایشان سر می زدم. پاتوق ما یا منزل ایشان و یا منزل دکتر اسرافیلیان بود و به طور مرتب جلساتی داشتیم. تقریباً  در کوران انقلاب که فعالیت های مردم شدت گرفته بود شهید آیت دائم این طرف و آن طرف می رفت و سخنرانی می کرد. من در خیلی از این سخنرانی ها همراه او می­رفتم به خصوص که آیت وسیله نداشت و معمولا با ماشین من می رفتیم. ما در دانشگاه علم و صنعت هم با یک سری از اساتید جلسات مخفیانه داشتیم و در این جلسات نوارهای امام خمینی(ره)  رد و بدل می شد.

آیا شما بعد از انقلاب هم همراه دکتر آیت به فعالیت ادامه دادید؟

بعد از انقلاب تشکیلاتی به نام "جامعه ملی دانشگاهیان" در دانشگاه ها درست شد. ما چند بار به این جلسات رفتیم و دیدیم که اصلا حرف از اسلام و انقلاب نیست. همه مردم می­گفتند انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی اما در جلسات آنها فقط صحبت از ملی گرایی بود. شهید آیت گفت: ما باید خودمان یک جامعه اسلامی دانشگاهیان تشکیل بدهیم. در این تشکل من، دکتر اسرافیلیان، شهید آیت، دکتر عباس پور، دکتر مجیدی  و یک سری از اساتید دیگر در دانشگاه عضو شدیم. ما به مناسبت های مختلف موضع­گیری می­کردیم و اعلامیه می­دادیم. من بعد از مدتی به خاطر نیاز کشور وارد صنعت شدم و حدود دو سال (ازسال  ۵۸ تا ۶۰) در ایران خودرو که آن زمان ایران ناسیونال بود، مشغول بودم.

وقتی شهید رجایی نخست وزیر شد، شهید آیت من را به عنوان وزیر صنایع و معادن به ایشان معرفی کرد. شهید رجایی من را خواست و نظرم را در این باره جویا شد. گفتم به نظرم تصدی وزارت برای من زود و سنگین است. شهید رجایی  در شورای مرکزی حزب عدم موافقت من را اعلام کرده بود و شهید آیت هم ناراحت شده و به شهید رجایی گفته بود: او تواضع کرده، شما چرا قبول کردید؟ بعد من را دید و داد و فریاد کرد که چرا قبول نکردی؟ امثال شما باید این پست ها را اشغال کنید.

 بعد از مدتی شهید نامجو که از طریق شهید آیت با ایشان آشنا شده بودم و از دوستان من بود، وزیر دفاع شد. به من زنگ زد و گفت: من وزیر دفاع شدم. صنایع دفاع ما ۸۰ هزارنفر پرسنل دارد. من به مسائل مربوط به توپ و تانک وارد هستم ولی از صنعت آن چیزی نمی­دانم، شما بیا اینجا. گفتم: جناب سرهنگ من اینجا مشغول کارم، مسئول کارخانه ام. گفت: من این حرف ها را قبول نمی­ کنم. ساعت ۲ نیمه شب زنگ زد و گفت: ۶ صبح بلیط شما در فرودگاه آماده است. من رفتم و در آنجا ماندم. شهید نامجو گفت: تو بازرس ویژه من در تمام صنایع دفاع باش، مدارکِ به کلی سری را هم می­توانی بررسی کنی. مدتی بعد هم به عنوان مشاور نظامی­اش مشغول کار شدم. یک سفر به همراه آقای رفسنجانی به کره شمالی داشتیم ( آقای رفسنجانی در آن زمان رئیس مجلس بود) در مجلس شام که آقای کی ویلسونگ برای ما ترتیب داده بود، علیه آمریکا خیلی به اصطلاح تند صحبت کرد. احمد توکلی هم که در آن موقع وزیر کار بود همراه ما آمده بود که یک دفعه وسط صحبت های کی ویلسونگ تکبیر گفت! آقای رفسنجانی به او نگاه کرد که بابا کجایی؟ اینجا کجاست؟!! (همان موقع هم احمد خیلی احساسی بود) در نهایت نامجو شهید شد و آقای سلیمی وزیر دفاع شد و حکم هیئت مدیره صنایع دفاع را برای من زد و من همزمان سرپرست مهمات سازی هم شدم. جبهه شدیداً احتیاج به مهمات داشت و ما با مهندسین جوان سپاه هم قسم شدیم که تا تولید را ۴ برابر نکنیم از کارخانه بیرون نرویم و این کار را کردیم .در این گیرودار آقای ولایتی من را به دلیل تسلط به زبان آلمانی و مسایل فنی و نظامی برای سفارت آلمان معرفی کرد. از سال ۶۲ تا ۶۶ سفیر بودم و پس از آن به ایران برگشتم. دو سال بعد برای ادامه تحصیل دوباره به آلمان برگشتم. پس از اخذ مدرک دکتری به ایران  آمدم و در دانشگاه مشغول تدریس شدم.

شهید آیت در ارتش یک تشکیلات زیر زمینی تشکیل داده بودند، آیا شما هم در آن عضو بودید؟ هدف این گروه چه بود؟

بله من هم از طرف خود ایشان به این گروه دعوت شدم. بعد از اینکه یک مقدار با هم صمیمی تر شدیم، شهید آیت موضوعی را با من در میان گذاشت و گفت: من روز ۱۵خرداد ۴۲ در ورامین بودم و دیدم که چه طور مردم را کشتند، بسیار متأثر شدم. آمدم خانه و گفتم خدایا کمک کن من یک کاری برای مردم بکنم و به ذهنم رسید که بهتر است که ما یک تشکیلات مخفی در ارتش ایجاد کنیم. شهید آیت از همان زمان کار تشکیلاتی در ارتش را شروع کرد. او هوش عجیبی داشت، شاید باورتان نشود که ۳۰۰، ۴۰۰ شماره تلفن را حفظ بود. هیچکس حق نداشت پای تلفن اسم و اطلاعات بگوید، همه را از صدا می شناخت. یکی از وظیفه های من همین بود که پیامهای ایشان را به شهرستان ها می بردم چون او با آن تشکیلاتی که در ارتش داشت اطلاعات گران قیمتی را از آنجا به دست می آورد. جالب اینجاست که تمام اطلاعات را به ما می رساند، حتی زمانی که امام در پاریس بودند تمام اطلاعات ارتش را به امام منتقل می­ کرد. مهم ترین این اطلاعات اعلام حکومت نظامی رژیم شاه در روز ۲۱ بهمن از ساعت ۴ بعد ازظهر بود. شب آن روز قرار بود افراد زیادی را از جمله امام خمینی و خود شهید آیت و برخی دیگر را دستگیر کنند. در آن شب هر کاری کردیم که آیت را به خاطر حفظ جانش از خانه بیرون بیاوریم قبول نکرد، گفت: باید تا صبح پای تلفن باشم و فرماندهی کنم. شهید آیت تمام اطلاعات این عملیات را خدمت امام تقدیم کرده بود و امام هم فرمان تاریخی شکستن حکومت نظامی را دادند. روز بعد از ۲۲ بهمن ما گروه مشاوره نظامی امام خمینی را تشکیل دادیم. اعضای این گروه از شهید آیت، من، محمد منتظری، شهید نامجو، شهید کلاهدوز، شهید صیاد شیرازی، فروزان، اقارب پرست، رحیمی، صفری و ۲ یا ۳ نفر دیگر تشکیل شده بود. من رابط گروه و بیت امام بودم.

شهید آیت اطلاعاتش در ارتش را از چه طریقی به  دست می ­آورد؟

شهید آیت افرادی مثل شهید کلاهدوز و شهید نامجو را در ارتش می فرستاد و هدایت می کرد. جالب است که بدانید شهید کلاهدوز که وارد ارتش شده بود در کاراته اول شد. شاه گفته بود: این فرد را به گارد بیاورید. شهید کلاهدوز در شب ۲۱ بهمن ۴۰۰،۳۰۰ تانک را از کار انداخته و سوزن این تانکها را در آورده بود. کار دیگرش انفجار پادگان لویزان بود. با دو سرباز ۱۳۸ نفر را که قرار بود مردم را قتل عام کنند، در رستوران گارد به مسلسل بستند.

آیت هم در جریان این عملیات بود ؟

بله. دکتر اسرافیلیان می­ گفت ما نشسته بودیم که به آیت تلفن شد و او بعد چند لحظه گفت:«آخیش راحت شدم».می­گفت هرچه قضیه را پرسیدیم، نگفت که موضوع چه بوده است. بعداً فهمیدیم که همین موضوع گارد بوده است.

شما با شهید آیت در حزب جمهوری هم بودید؟ اختلاف ایشان با موسوی چه بود؟

بله. من در بخش سیاسی و واحد مهندسی حزب فعالیت داشتم. در شورای مرکز ی حزب، شهید آیت گاهی با شهید بهشتی درگیر می­شد. یکی از این درگیری ها، مسئله پیشنهاد میرحسین موسوی بود که او را به شورای مرکزی حزب آورده بودند و بعد هم سردبیر روزنامه جمهوری اسلامی شد. شهید آیت شدیداً مخالف بود و می­ گفت این آقا اصلا معلوم نیست کجا بوده، نه سابقه انقلابی و نه سابقه اسلامی دارد. همیشه به موسوی و همسرش بدبین بود. می گفت اینها یک روز جلوی انقلاب خواهند ایستاد. بعداً حزب یک مقدار هم از بنی صدر حمایت کرد که دیگر آیت نزدیک بود دست به یقه بشود! می­ گفت:«شما از فقه و اصول و اینها یک چیزهایی می­دانید ولی از سیاست هیچ چیز نمی­دانید. شما دارید مار در آستین پرورش می­­دهید، بنی صدر خیانت خواهد کرد، خواهید دید.».شهید آیت در مورد بنی صدر خیلی بدبین بود و بنی صدر را جاسوس می دانست. یک بار یک جمعی بودیم، داشتیم از تلویزیون فیلم ورود امام را نگاه می کردیم، تا بنی صدر روی پله های هواپیما آمد، آیت گفت:«این آمده رئیس جمهور بشه».

در مورد موسوی هم می گفت موسوی و زنش یک روزی جلوی انقلاب خواهند ایستاد. حتی یک سری نماینده ها را که حزب پیشنهاد داده بود، آیت مخالف بود و می گفت اینها نه عضو حزب اند و نه آدم های علیه السلامی هستند.  یکی از اینها فخرالدین حجازی بود که می گفت سابقه این آقا را من دارم، ایشان زمان انقلاب سفید به شاه رهنمود می داد و مقاله می­نوشت. می­گفت کلمه ارتجاع سیاه را که شاه مطرح کرد و در رابطه با نهضت امام خمینی بود، این حرف را اولین بار فخرالدین حجازی در دهن شاه گذاشت و مقالاتش در روزنامه های آن موقع هست و آیت بریده روزنامه­ اش را داشت. جالب است بدانید که اینها به کتابخانه ملی رفته بودند و نطق های حجازی را از روزنامه کیهان درآورده بودند.

من هم زمان سفارتم با موسوی درگیری داشتم. آقای خامنه ای آن موقع رئیس جمهور بودند و گفته بودند که آلمان دریچه ما به غرب است، این دریچه را باز نگه دارید. آقای رفسنجانی هم روی روابط با آلمان تأکید داشتند. تنها کسی که چوب لای چرخ ما می­گذاشت همین آقای موسوی بود. ایشان نفت ما را زیر قیمت به بلوک شرق می فروخت. مثلاً ۳ دلار زیر قیمت  به بلغارستان و این جور کشورها می­فروخت. این کشورها  هم این نفت را مثلاً یک و نیم دلار زیر قیمت می فروختند و در آنجا بازار ما را خراب می کردند. این کشورها پول نفت را به ما نمی دادند و به جای آن، جنس های بنجل­شان مثل یخچال فریزر و ...  را به ما می دادند. من در این مورد با آقای موسوی همیشه مخالف بودم. یک بار آقای موسوی یادداشتی به آقای ولایتی داده بود که به آلمان ها بگویید که اگر نفت ما را نخرند، یک هفته بعد روابطمان را با آلمان قطع می کنیم. حالا روابط چه طوری بود؟ ما هزار و یک برنامه با آلمان داشتیم. بیشتر صنایع ما حتی صنایع نظامی ما ۹۵ درصد آلمانی بودند. مگر می شد ما یک دفعه روابطمان را قطع بکنیم؟! این خیلی اقدام نسنجیده ای بود. من شدیدا به این موضوع اعتراض داشتم و با آقای ولایتی هم موضوع را مطرح کردم. زمانی که آقای موسوی سرپرست وزارت خارجه بود تصمیم گرفتند خود او را وزیر بکنند. شهید آیت گفته بود که من مخالفم و اسنادی دارم که ایشان صلاحیت وزارت را ندارد. شهید آیت به دکتر محمد مکری که سفیر ایران در شوروی بود زنگ می­زند و می­گوید که من وابستگی موسوی و خانمش را به "تشکیلات ضاله" پیدا کرده­ام. مکری هم که می دانست تلفنش کنترل می­شود، می­گوید: به من چه ربطی دارد؟ شما برو به مقامات بگو. بعدها مکری می­گفت که بعدا در دیداری مخفیانه کپی این اسناد را از آیت گرفتم وداخل جلد ۷ دایره المعارف لاروس بین ۲ تا جلد (جلد اصلی و جلد کاغذی) در کتابخانه شخصی­ام گذاشتم. چند روز بعد من را دستگیر کردند و ۳ سال و نیم من را در زندان نگه داشتند و شکنجه روحی و جسمی دادند. دائم می گفتند: آن مدارک کجاست؟ دکتر مکری می­گفت:«وقتی می­خواستم دفاعیات خودم را در دادگاه مطرح کنم تا به مسئله موسوی و همسرش می رسید که پته اینها را روی آب بریزم و ارتباط همسر موسوی در دانشکده هنرهای زیبا را با لیلی ارجمند که فراماسونر و بهایی بود مطرح کنم، نمی گذاشتند ادامه بدهم و از همانجا دادگاه را تعطیل می کردند. مکری به من می­گفت: موسوی عضو این تشکیلات ضاله بوده و خانمش، اسم اصلی اش زهره کاظمی و اسم فراماسونش زهرا رهنورد است و موسوی را این خانم به داخل تشکیلات برده است. بعد آقای موسوی عاشق این خانم می­شود.این خانم  قبل از انقلاب خیلی آزاد زندگی می­کرد و عضو تیم بسکتبال بود. دکتر مکری می­گفت  در تمام پارتی هایی که هیچکس پیدا نمی شد، زهره کاظمی را می بردند چون نسبتا دختر زیبایی بود.

مکری می­ گفت: من توانستم دفاعیاتم را به امام برسانم. تا امام دفاعیات را دیده بود، گفته بودند: مگر مُکری زندان است؟ و به آقای رفسنجانی دستور دادند که من را آزاد کنند. وقتی آزاد شدم آمدم خانه، دیدم زندگی من را به هم ریخته و کمدهای لباسم را بیرون ریخته بودند. رفتم لابه لای کتاب ها، این جلد هفتم را درآوردم دیدم مدارک را برداشته اند.

شما مکری را می ­شناختید؟ چرا آیت ایشان را انتخاب کرده بود؟

آقای دکتر مکری سفیر ایران در شوروی بودند. من از دو طریق با ایشان آشنا شدم؛ یکی از کانال وزارت خارجه که معمولاً بین سفرا ارتباطاتی برقرار می­ شود و یکی هم از کانال شهید آیت.

من چند بار به منزلش در شهرک اکباتان رفتم و بعد مدتی او را از نظر علمی در سطح بالایی دیدم. یکی از تخصص های دکتر مکری در رابطه با موضوع فراماسون ها بود که در این زمینه تحقیقات زیادی کرده بود. می­دانید که در رابطه با فراماسونرها اطلاعات و آثار مکتوب خیلی کمی موجود است چون کسی جرأت نمی کرد که چیزی در این باره بنویسد. دکتر مکری به من می­گفت که در دانشگاه سوربن پاریس کتابخانه­ای هست که به هر کسی اجازه نمی دهند وارد آنجا بشود و کارت مخصوص می­ خواهد اما من با توجه به سابقه­ ای که در دانشگاه سوربن داشتم این کارت را گرفته بودم و در این کتابخانه یک سری اسناد را در مورد فرماسون ها پیدا کردم. جالب بود که می گفت یکی از این فرماسونرها که از این تشکیلات فرار کرده و حتی صورتش را جراحی کرده بود و اسمو گذرنامه اش را عوض کرده بوده و بعد از اروپا به آمریکای جنوبی رفته و زندگی می کرد، در آنجا یک کتاب به اسم مستعار نوشته که در مقدمه آن گفته که بدترین بلایی که برای بشریت وجود داشته دیکتاتوری بوده است و بدترین دیکتاتوری که وجود دارد دیکتاتوری مخفی است که این را فراماسون ها دارند. دکتر مُکری می گفت اینها تشکیلات بسیار منسجم و خطرناکی هستند.

دکتر مکری بعدا به فرانسه رفت و من ارتباطم با او قطع شد. ایشان از نظر جسمی در وضعیت خیلی خوبی بود و هیکل درشتی داشت. من تعجب کردم که خیلی زود فوت کرد. غصه پسرش را داشت و همیشه می ­گفت این سه سال که در زندان بودم یکی از شکنجه ­های من دوری از پسرم بود و اشاره میکرد که پسرش کمی از نظر فکری مشکل دارد.

شهید آیت این اسناد را از کجا آورده بود؟

احتمالاً از خانه شریف امامی، ولی واقعاً هیچ وقت با شهید آیت در این مورد صحبتی نکردم. جریان این بود که خانه شریف امامی بعد از انقلاب مصادره شد و یک سری اسناد از آنجا بیرون برده شد. من از شهید آیت شنیدم که گفت ما دیر رسیدیم، منظورش خودش و محمد منتظری بود. ظاهراً قبل از اینکه اینها بجنبند خانه شریف امامی تخلیه می شود. شاید شهید آیت بعداً از اسنادی که از خانه شریف امامی برده بودند به طریقی این اسناد را به دست آورده بود.

 البته محمد منتظری یک گروه مسلح را در فرودگاه گذاشته بود و آنجا را کنترل می کردند و خودش هم فرماندهی می کرد. یک روز گفت: امروز "متین دفتری" می­خواست فرار کند من نگذاشتم برود. ولی به هر حال یک سری اسناد لانه جاسوسی را از کانال بازرگان خارج کردند، می گفتند ۴۰۰، ۵۰۰ عدد کارتن های بزرگ چوبی بوده. شهید منتظری می گفت که من دیرآمدم، البته جلوی خروج خیلی از اسناد را گرفت و خیلی از آنها به دست محمد رسید، ولی دیدید که بعدها چه تهمت هایی به او زدند.

شهید آیت از آن اسناد به اسمائیل رائین هم داده بود؟

نمی ­دانم که به رایین داده بود یا  نه ، ولی قطعا به مکری داده بود.

نظر شهید آیت نسبت به فراماسونرها چه بود؟

ایشان همیشه می­ ­گفت اینها یک تشکیلات خبیثه ای هستند که به احدی رحم نمی کنند و بالاخره خودش هم قربانی اینها شد.این تشکیلات واقعاً در دنیا منسجم است و تلاششان هم این است که زمامداری و رهبری کشورها را به دست بگیرند و به همین منظور نفوذ می کنند. شما ببینید که در کشور ما چقدر نفوذ کرده بودند که نخست وزیر وقت ما با اینها همکاری می­ کند و خدا می داند که در دستگاه ها چه کسانی مبتلای به این مساله هستند؟ممکن است این فرد رئیس جمهور باشد!!

شهید آیت همیشه به ما می گفت که وقتی اسم فراماسونها را می ­آورید، خطر شدیدی متوجه شماست،خودش هم نمی خواست اسم آن تشکیلات را بگوید. به خاطر همین هم من در مصاحبه گفتم تشکیلات ضاله.

درباره ترور شهید آیت بگویید.

شهید آیت در روز ترورش می­ خواست مدارک را به مجلس ببرد و دیدید که چگونه به ضرب ۶۰  گلوله، او را به شهادت رساندند. همیشه هم اسرافیلیان و هم آیت به من می گفتند که خیلی مواظب باشید، صراحتاً این مسائل را اعلام نکنید. البته من ترسی ندارم. حتی یک وقت هایی هم هوس شهادت می­ کنم البته شهادت که مجانی به دست نمی­آید.

در پایان اگر صحبتی دارید بفرمایید.

شهید آیت، این مظلوم تاریخ انقلاب، مردی شجاع، خونسرد و بی باک بود و واقعاً در راه رسیدن به اهدافش ثابت قدم بود. آیت به بچه هایش خیلی علاقه داشت مخصوصاً به مریم که ۵، ۶ سال داشت و شهید آیت او را مرتب روی زانویش می­ گذاشت و می بوسید. با این حال می­توانم صراحتا به شما بگویم که اگر یک وقت به خاطر عقیده اش بچه اش را هم جلویش سر می بریدند خم به ابرو نمی آورد، این طور آدمی بود. این را من واقعاً با همه وجودم احساس کرده بودم. شاهد حرفم روز ۲۱ بهمن است؛ وقتی خواستند بریزند همه را بگیرند، ایشان از خانه بیرون نیامد و زن و بچه اش هم آنجا بودند. شهید آیت اعتقاد بسیار شدیدی به امام داشت و می­ گفت که امام خمینی همه سلول هایش انقلابی است. من به دلیل مشغله ای که در مشهد داشتم در تشییع جنازه شهید آیت نبودم و همیشه غبطه می خورم که چرا من حداقل در تشییع جنازه­اش نبودم...

مانور فرهنگی بچه حزب اللهی ها در بالاشهر

اشاعه فرهنگ مهربانی و نمایش چهره رحمانی اسلام
چند نفری هستیم که دور هم جمع شدیم تا با تلنگری کوچک این مناسبت ها رو به یاد مردم شهرمون بیاریم. شاید با یه شاخه گل، یا یه شیرینی یا یه حدیث شیرین. باشد که برای همیشه سختی از ما دور شه. بیشتر اون بالاهای شهر می پریم، اونورا غبار دنیا یکم غلیظ تره.
 
گروه آیین و اندیشه فرهنگ نیوز ، احمد صفری : شعارشان این است: " می خواهیم خوشگل امر به معروف کنیم". در فراخوانی که زده اند تا دیگران را نیز با خود همراه کنند گفته اند : "یه شهر خاکستری پر از دود و دم، پر از غم، پر از روزمرگی، پر از عجله های الکی ، پر از دویدن های به ناکجا، آدم های نسبتا زنده، روح های بعضا مرده، شادی های گذرا، عشق های تموم شده... صدای بوق، سرفه، دود، غبار، زنگار... بویی از خدا به مشام بیمارمان نمی رسد، خدای روزهای مبادا... . در این گیر و دار دنیا که حواسمون زیادی از خدامون به خودمون پرت شده فقط باید نسیم خنکی بیاد، که این فضای غبارآلود رو پاک کنه تا خدا رو بهتر ببینیم. فقط کافیه خودمون رو در معرض این نسیم ها قرار بدیم... . چند نفری هستیم که دور هم جمع شدیم تا با تلنگری کوچک این مناسبت ها رو به یاد مردم شهرمون بیاریم. شاید با یه شاخه گل، یا یه شیرینی یا یه حدیث شیرین. باشد که برای همیشه سختی از ما دور شه. بیشتر اون بالاهای شهر می پریم، اونورا غبار دنیا یکم غلیظ تره.
 
اعضای گروه "نفحات" را عده ای دانشجو تشکیل می دهند که دغدغه ی دین دارند و با هدف تبلیغ و ترویج فرهنگ اسلامی و نمایش چهره ی زیبای دین گروه را راه اندازی کردند تا به قول خودشان دید جامعه را نسبت به بچه حزب اللهی ها عوض کنند و چهره ای رحمانی از دین به نمایش بگذارند. با یکی از اعضای این گروه به گفتگو نشستیم تا با اهداف و نحوه ی شکل گیری این گروه بیشتر آشنا شویم.
 

توان موشکی را درقالب رزمایش به جهانیان نمایش دهید

توان موشکی را درقالب رزمایش به جهانیان نمایش دهید

دفاتر بسیج دانشجویی هشت دانشگاه بزرگ تهران به همراه دانشجویان دانشگاه افسری امام حسین (ع) در نامه ای خطاب به رئیس ستاد کل نیروهای مسلح- خواستار آن شدند که بخشی از توان موشکی جمهوری اسلامی ایران را در قالب یک اقدام رزمایشی به جهانیان نمایش دهند.

به گزارش گروه دانشگاه«خبرگزاری دانشجو»؛ بسیج های دانشجویی هشت دانشگاه بزرگ تهران به همراه دانشجویان دانشگاه افسری امام حسین (علیه السلام) در نامه ای خطاب به سرلشگر فیروزآبادی -رئیس ستاد کل نیروهای مسلح- خواستار آن شدند که بخشی از توان موشکی جمهوری اسلامی ایران را در قالب یک اقدام رزمایشی به جهانیان نمایش دهند.

 

دانشجویان ضمن اشاره به قطعنامه ی اخیر شورای امنیت علیه جمهوری اسلامی و تهدیدات اخیر رئیس جمهور آمریکا، اعلام داشتند که حاضرند تمام توان و استعداد خویش را برای حفظ و ارتقاء توانمندی‌های نظامی کشور به کار بندند.
 
رونوشت این نامه برای امیر صالحی (فرمانده ارتش)، سرلشگر جعفری (فرمانده سپاه پاسداران) و سردار دهقان (وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح) نیز ارسال شده است.متن نامه بدین شرح است:
 
 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

و اعدوا لهم ما استطعتم من قوه و من رباط الخیل ترهبون به عدو الله و عدوکم

 

به: رئیس محترم ستاد کل نیروهای مسلح سرلشگر فیروزآبادی

 

از: دانشجویان جوان بسیجی

 

سلام علیکم

 

تاریخ انقلاب اسلامی ایران آمیخته به فداکاری‌های بسیار مردان و زنان دلیری است که با ایثار سرمایه‌های مادی و معنوی فراوان خود، نهال نظام جمهوری اسلامی را آبیاری کردند و به هیچ وجه نگذاشتند طوفان‌های سهمگین حوادث، آن را از جای خود تکان دهد و حال پس از گذشت سال‌ها از طلیعه‌ی آن معجزه‌ی بزرگ الهی، ملت ایران میوه‌های آن نهال را به چشم خود مشاهده می‌کند و از شیرینی ظفرهای به دست آمده پس از دوران تاریک حاکمیت طاغوت فریاد تکبیر سر می‌دهد. میوه‌هایی که برای پرورش آن، چه بسیار بزرگواران و والامقامانی همه‌ی داشته‌های خود را نثار کرده‌اند که یکی از ارزشمندترین آن ثمرات، حرکت بالنده‌ی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی به سوی  قلل رفیع اقتدار و غیرت است.

نیروهای مسلح جمهوری اسلامی در همه‌ی این سال‌ها الگوی پشتکار، نظم، تعهد ، ایثار و جهاد بوده‌اند و همین ویژگی موجب شده است تا همیشه خاری در چشم دشمنان اسلام باشند و هرگونه خیال‌پردازی برای تعدی به مرزهای این کشور را از ذهن آن‌ها پاک کنند.

 

و اکنون در این مقطع زمانی حساس دشمنان قسم خورده‌ی ملت ایران، رجزخوانی‌های پوچ و بی‌ثمر خود را آغاز کرده‌اند وسخن از نابود کردن ارتش جمهوری اسلامی ایران و بازرسی از مراکز نظامی کشورمان می‌زنند  و با تصویب قطعنامه‌ای  به خیال خام خود، راه را برای رشد و بالندگی توان دفاعی کشور تنگ کرده‌اند.

 

ما فرزندانِ همیشه‌بیدارِ این انقلاب و دانشجویان پیروخط ولایت اعلام می‌کنیم، که حاضریم تمام توان و استعداد خویش را برای حفظ و ارتقاء توانمندی‌های نظامی کشور به کار بندیم. همچنین از فرماندهان غیرتمند نیروهای مسلح می‌خواهیم جهت نمایش اقتدار دفاعی ایران اسلامی و برای نشان دادن آن‌که نه این قطعنامه و نه صدها قطعنامه‌ی دیگر، سدی در برابر اقتدار نظامی میهن اسلامی‌مان نخواهد بود، بخشی از توان موشکی خویش را در قالب یک اقدام رزمایشی به جهانیان نمایانده، تا بار دیگر جلوه‌های پرشکوه عظمت اسلام در سطح عالم فزونی یافته و آزادگان جهان عزتمند و مستکبرین خوار و زبون گردند.

 

و السلام علیکم و رحمت الله و برکاته

 

رونوشت به:

فرمانده‌ محترم ارتش جمهوری اسلامی امیر صالحی

فرمانده‌ محترم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سرلشگر جعفری

وزیر محترم دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح سردار دهقان