به گزارش گروه دانشگاه«خبرگزاری دانشجو»؛ بسیج های دانشجویی هشت دانشگاه بزرگ تهران به همراه دانشجویان دانشگاه افسری امام حسین (علیه السلام) در نامه ای خطاب به سرلشگر فیروزآبادی -رئیس ستاد کل نیروهای مسلح- خواستار آن شدند که بخشی از توان موشکی جمهوری اسلامی ایران را در قالب یک اقدام رزمایشی به جهانیان نمایش دهند.
بسم الله الرحمن الرحیم
و اعدوا لهم ما استطعتم من قوه و من رباط الخیل ترهبون به عدو الله و عدوکم
به: رئیس محترم ستاد کل نیروهای مسلح سرلشگر فیروزآبادی
از: دانشجویان جوان بسیجی
سلام علیکم
تاریخ انقلاب اسلامی ایران آمیخته به فداکاریهای بسیار مردان و زنان دلیری است که با ایثار سرمایههای مادی و معنوی فراوان خود، نهال نظام جمهوری اسلامی را آبیاری کردند و به هیچ وجه نگذاشتند طوفانهای سهمگین حوادث، آن را از جای خود تکان دهد و حال پس از گذشت سالها از طلیعهی آن معجزهی بزرگ الهی، ملت ایران میوههای آن نهال را به چشم خود مشاهده میکند و از شیرینی ظفرهای به دست آمده پس از دوران تاریک حاکمیت طاغوت فریاد تکبیر سر میدهد. میوههایی که برای پرورش آن، چه بسیار بزرگواران و والامقامانی همهی داشتههای خود را نثار کردهاند که یکی از ارزشمندترین آن ثمرات، حرکت بالندهی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی به سوی قلل رفیع اقتدار و غیرت است.
نیروهای مسلح جمهوری اسلامی در همهی این سالها الگوی پشتکار، نظم، تعهد ، ایثار و جهاد بودهاند و همین ویژگی موجب شده است تا همیشه خاری در چشم دشمنان اسلام باشند و هرگونه خیالپردازی برای تعدی به مرزهای این کشور را از ذهن آنها پاک کنند.
و اکنون در این مقطع زمانی حساس دشمنان قسم خوردهی ملت ایران، رجزخوانیهای پوچ و بیثمر خود را آغاز کردهاند وسخن از نابود کردن ارتش جمهوری اسلامی ایران و بازرسی از مراکز نظامی کشورمان میزنند و با تصویب قطعنامهای به خیال خام خود، راه را برای رشد و بالندگی توان دفاعی کشور تنگ کردهاند.
ما فرزندانِ همیشهبیدارِ این انقلاب و دانشجویان پیروخط ولایت اعلام میکنیم، که حاضریم تمام توان و استعداد خویش را برای حفظ و ارتقاء توانمندیهای نظامی کشور به کار بندیم. همچنین از فرماندهان غیرتمند نیروهای مسلح میخواهیم جهت نمایش اقتدار دفاعی ایران اسلامی و برای نشان دادن آنکه نه این قطعنامه و نه صدها قطعنامهی دیگر، سدی در برابر اقتدار نظامی میهن اسلامیمان نخواهد بود، بخشی از توان موشکی خویش را در قالب یک اقدام رزمایشی به جهانیان نمایانده، تا بار دیگر جلوههای پرشکوه عظمت اسلام در سطح عالم فزونی یافته و آزادگان جهان عزتمند و مستکبرین خوار و زبون گردند.
و السلام علیکم و رحمت الله و برکاته
رونوشت به:
فرمانده محترم ارتش جمهوری اسلامی امیر صالحی
فرمانده محترم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سرلشگر جعفری
وزیر محترم دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح سردار دهقان
رسایی گفت: با این حال برخی رسانه های مزدور داخلی به دلیل توافقی که هنوز سرنوشتش معلوم نیست و ابهامات زیادی دارد، چنان برای خوش آمد دولت مردان آمریکایی دم تکان می دهند که آدم تعجب می کند!
نماینده تهران گفت: یا اشباه الرجال و لارجال! اگر انقلابی نیستید، اگر غیرت ایرانی ندارید، حداقل مثل آمریکایی ها باشید که هنوز سیلی و ضربه ای که از ملت ما خورده اند را فراموش نکرده اند،
رسایی گفت: فراموش نکنیدحمایت آمریکا از کودتای 28 مرداد را،
فراموش نکنید حمایت از دیکتاتوری به نام محمد رضا را
فراموش نکنید حمایت از متجاوزی به نام صدام را
فراموش نکنید حمایت تسلیحاتی و شیمیایی از رژیم بعث را
فراموش نکنید حمله نظامی به خاک ما در طبس را
فراموش نکنید شلیک موشک به هواپیمای مسافربری ما را
فراموش نکنید حمایت از منافقین خونخوار را
فراموش نکنید35 سال تحریم ظالمانه علیه ملت ایران را
فراموش نکنیداستمرار این تحریم ها حتی بعد از توافق اخیر را
فراموش نکنید نقش آمریکا در کودتای فتنه سال 88 را
رسایی در پایان گفت: مرد باشید ای نامردها چرا که یک ایرانی، هرگز ظلم ستمکاران را فراموش نمی کند.
یمن هنوز برگههای برنده واقعی خود را رو نکرده است/آزمایش بمبهای ممنوعه در یمن با نظارت کارشناسان صهیونیستی
یک فعال انقلاب یمن گفت: مهمترین برگههای برنده ما، اعلام
بسیج مردمی در کشور است که تا به این لحظه از آن استفاده نکردهایم اما آل
سعود از تمام برگههای خود استفاده کرده است.
|
![]() |
به گزارش خبرنگار بین الملل دفاع پرس، نشست خبری آخرین تحولات یمن با حضور حسن المطری، فعال انقلاب یمن و صادق الشرفی، رئیس ائتلاف جوانان یمن و نماینده جبهه مردمی مواجهه با تجاوز نظامی عربستان در مرکز اطلاع رسانی دانا برگزار شد.
در این نشست شیخ حسن المطری، فعال انقلاب یمن ضمن تشکر از حمایت جمهوری اسلامی ایران از مردم مظلوم یمن، گفت: متاسفانه به دلیل تجاوز ظالمانه عربستان علیه مردم یمن وضعیت انسانی در این کشور بحرانی است. یمن در این وضعیت بحرانی تا کنون 4 هزار شهید تقدیم کرده است که یک سوم از این شهدا کودکان و یک سوم دیگر زنان هستند.
این فعال یمنی در ادامه افزود: در ادامه حملات جنگندههای عربستان سعودی به یمن بسیاری از بیمارستانها یا آسیب دیدهاند و یا کاملا از بین رفتهاند. تعداد زیادی از انبارهای دارو در حال خالی شدن و تعداد زیادی از آنها به علت قطعی برق داروهای موجود در آن در حال فاسد شدن است.
شیخ المطری با بیان اینکه مردم یمن با کمبود مواد غذایی مواجهه هستند، اظهار داشت: کشور یمن از راه دریا، هوا و زمین در محاصره شدیدی قرار گرفته است. در این جنگ انبارهای غلات، مخازن بزرگ و بازارها از سوی این جنگندهها نیز مورد حمله قرار میگیرد.
وی گفت: تا به امروز 11 هزار واحد مسکونی که مردم مظلوم یمن در آنها در حال زندگی کردن بودند مورد حمله قرار گرفته و منهدم شده است. عربستان در تمامی این حملات از بمبهای ممنوعه بین المللی (فسفری، خوشهای و فراغی) استفاده کرده است.
فعال انقلاب یمن در خصوص بمب فراغی که 4 عدد از این بمب را عربستان در صعده و 3 عدد دیگر را در صنعا استفاده کرده است، بیان کرد: این نوع بمب برای اولین بار در یمن آزمایش شده است که از قدرت تخریب بالا و صدای مهیبی برخور دار است. سه عدد از این نوع بمب با نظارت کارشناسان صهیونیستی در صنعا مورد استفاده قرار گرفته است که در اثر آن تعداد زیادی از شهروندان غیر نظامی یمن به شهادت رسیده اند.
شیخ المطری با بیان اینکه وضعیت انسانی در یمن علامت سوال بزرگی را مقابل سازمانهای بین المللی که در قبال جنایت آل سعود علیه مردم یمن سکوت اختیار کردهاند قرار داده است، افزود: سازمان ملل متحد به این جنگ مشروعیت بخشید و عربستان با چراغ سبز آن بود که به حملات خود علیه یمن شدت بخشید.
وی گفت: این جنگ یک علامت سوال بزرگی را نیز مقابل ارزشها و اصولی که غربی مدعی آن هستند قرار داد. غم و رنجی که امروزه بر مردم مظلوم یمن تحمیل شده است، نشان دهنده دروغ بودن تمدن غرب است که ادعا متمدن بودن میکنند. این جنگ عربستان علیه مردم یمن نشان دهنده این است که بر جهان قانون جنگل حکمرانی می کنید.
فعال انقلاب یمن در ادامه تصریح کرد: ما از ملت آزاده جهان و دادگاههای بین المللی درخواست میکنیم که سران رژیم آل سعود، عاملان آنها در یمن و کشورها و افرادی را که در این جنگ همراه عربستان هستند، محاکمه کنند.
شیخ المطری علت حمله عربستان به یمن را استقلال طلبی مردم یمن عنوان کرد و گفت: ما به خاطر اینکه میخواهیم از سیطره و هیمنه آل سعود و غرب که مدتهاست بر اقتصاد و سیاست کشور ما سیطره داشتند رهایی یابیم، مورد حمله قرار گرفته ایم.
فعال انقلاب یمن خاطر نشان کرد: عربستان و عاملان آن در داخل یمن گفتو گوهای ملی را به شکست کشاندند و اجازه نداند احزاب انقلابی یمن نتایجی را که بدان دست یافته بودند، اجرا کنند.
شیخ المطری در بخش دیگری از سخنان خود به درگیری موجود در عدن اشاره کرد و گفت: امروزه ما در عدن شاهد حضور نیروهایی از کشورهای مختلف هستیم که علیه ارتش و کمیتههای مردمی در حال جنگ هستند. حضور این نیروها در عدن نشان دهنده این است که ما با چه توطئهای بزرگی مواجه هستیم که میخواهند بر یمن سیطره پیدا کنند.
فعال انقلاب یمن در تشریح سخن «عبدالملک الحوثی» رهبر انصارالله و «محمد عبدالسلام» سخنگوی این جنبش مبنی براینکه «یمن آماده ورود به مرحله راهبردی است»، گفت: اینکه رهبر انصارالله و سخنگوی این جنبش اعلام کرد که یمن آماده ورود به مرحله راهبردی است کاملا درست است و ما گزینههای زیادی داریم. یمن هنوز برگههای برنده واقعی خود را رو نکرده است اما آل سعود از تمام برگههای خود استفاده کرده است.
وی افزود: از مهمترین برگههای برنده ما، اعلام بسیج مردمی در یمن است که تا به این لحظه از آن استفاده نکردهایم. ما تا این لحظه بنادر مهم عربستان و مراکز اقتصادی این کشور را مورد هدف قرار ندادهایم.
گروه بین الملل – رجانیوز: در حالی که تیم مذاکره کننده ایران از بیان جزییات توافق نهایی با ۱+۵ خودداری می کنند مقامات آمریکایی در گفتگوهای مختلف با رسانه های خبری جزییات توافق صورت گرفته را علنی می کنند.
به گزارش رجانیوز، مشاور امنیت ملی آمریکا در مصاحبه با شبکه تلویزیونی رویترز به بیان جزییات دقیقی درباره نحوه بازرسی ها از مراکز نظامی و غیر نظامی ایران توسط بازرسان آژانس انرژی اتمی پرداخته است.
این اظهارات که با متن ۱۵۹ صفحه ای برجام منطبق است، این به معنای نادیده گرفته شدن مسلم خطوط قرمز نظام درباره عدم اجازه بازرسی از مراکز نظامی است، علاوه بر این اجازه دسترسی به بازرسان آژانس برای بازدید از مراکز نظامی و سری نگرانی ها را درباره افشای اطلاعات سری نظام در حوزه نظامی و همچنین نقض استقلال و حاکمیت کشور بیشتر می کند.
شایسته است اعضای تیم مذاکره کننده ایران و مسئولان وزارت خارجه نسبت به اظهارات رایس روشنگری کرده و در صورتی که این اظهارات صحیح نیست ، آن را به صورت شفاف تکذیب کنند.
در ادامه متن کامل گفتگوی مشاور امنیت ملی آمریکا با شبکه تلویزیونی رویترز رو می خوانید:
سوزان رایس: اجازه بدهید که یک زمینه کلی را ارائه کنم.در مورد اول تمامی تاسیسات اتمی شناخته شده آنها به صورت مستمر و بیست و چهار ساعته و هفت روز هفته تحت نظارت آژانس بین المللی انرژی اتمی خواهد بود.این نکته نخست است. در وهله دوم بازرسان بین المللی و آژانس بین المللی انرژی اتمی دسترسی مستمر به کل زنجیره تامین برنامه اتمی ایران خواهند داشت.این موضوع معادن اورانیوم،کارخانه و تاسیسات تولیدی و کارخانه های تولید سانتریفیوژ و همچنین تاسیساتی که سانتریفیوژهای در حال چرخش در آنها موجود باشد، در بر می گیرد.بنابراین تمامی زنجیره تامین به طور مستمر تحت نظارت قرار دارد.
بنابراین آنچه که ما درباره آن صحبت می کنیم و باید این سوال را بپرسیم این است که اگر ما اطلاعاتی درباره اماکن اعلام نشده و مشکوک داشته باشیم آنگاه جریان تحقیقات درباره آن اماکن چگونه خواهد بود؟اجازه بدهید این موضوع را توضیح دهم.در نخستین مورد برای مثال آمریکا اطلاعاتی را جمع آوری می کند که نشان می دهد که یک مکان مخفی و مشکوک وجود دارد. ما این اطلاعات را به آژانس بین المللی انرژی اتمی می دهیم و آنگاه آژانس بین المللی انرژی اتمی درباره آن تحقیق می کند.آژانس به ایران خواهد رفت و درخواست بازدید آن مکان را خواهد داشت و با بررسی آنجا و جمع آوری نمونه های خاک و زیستی آنها را درباره وجود رادیو اکتیو مورد آزمایش قرار خواهند داد.
اگر ایرانی ها گفتند که شما اجازه بازرسی از این مکان را ندارید خواه نظامی باشد یا نباشد آنگاه آژانس بین المللی انرژی اتمی می تواند خواهان دسترسی به آنجا باشد.هیچ محدودیت درباره نوع تاسیساتی که باید به آنها دسترسی باشد، وجود ندارد اما باید دلیلی برای مشکوک بودن وجود داشته باشد.اگر ایران بگوید نه آنچه که روی خواهد داد این است که جریانی وجود خواهد داشت که باید ظرف بیست و چهار روز به نتیجه برسد.در این زمان اگر ایران و آژانس نتوانند درباره مفاد دسترسی به آن مکان به توافق برسند که آژانس را راضی کند این موضوع به کمیته مشترک خواهد رفت.این کمیته مشترک از تمامی امضاء کنندگان توافق یعنی آمریکا،انگلیس ،فرانسه ،آلمان ،اتحادیه اروپا ،روسیه ،چین و ایران است. اگر پنج عضو از هشت عضو این کمیته مشترک بگویند نه ما نگرانیم و باید درباره این مکان تحقیق شود ایران باید اجازه دسترسی را بدهد و اگر این اجازه را ندهد و هنوز امتناع کند آنگاه این نقض تمام توافق خواهد بود.تمامی این مراحل باید در مدت زمان بیست و چهار روز و یا کمتر به نتیجه برسد.
حال فرض کنیم ایران توافق را نقض می کند، بعدش چه اتفاقی می افتد؟ چیزی که اتفاق می افتد این است که آمریکا یا هر یک از پنج عضو دائم شورای امنیت می توانند مستقیم به شورای امنیت بروند و اعلام کنند «مناقشه وجود دارد. ما معتقدیم توافق نقض شده است. نشست شورای امنیت باید برگزار شود. و شورای امنیت در این باره تصمیمی بگیرد.» نیازی نیست که دیگر اعضای کمیسیون در این قضیه مداخله ای داشته باشند. آمریکا خودش می تواند مستقیما به شورای امنیت برود.
و بعد از طی شدن روندی در شورای امنیت، آمریکا -- یا فرانسه یا انگلیس یا حتی روسیه -- می تواند در نهایت به صورت یکجانبه به شورای امنیت برود و اعلام کند «من می خواهم تحریم ها فورا اعاده شود»، که معنایش این است که تحریم ها بلافاصله به صورت کامل به اجرا درآید. و بعدش یک رای گیری خواهد شد، که در آن تحریم ها فورا اعاده می شود، مگر اینکه آمریکا اعلام کند، خیر.
پس ، به عبارت دیگر، ما به تنهایی، بدون ایران و بدون اینکه هیچ کشور دیگری به همین نتیجه رسیده باشد، توانایی کامل داریم که با داشتن شواهد نقض توافق پس از طی شدن یک روند به شورای امنیت برویم و این تحریم ها را به سرعت بازگردانیم.
خبرنگار رویترز پرسید: این چیزی بیش از یک درخواست برای این اقدامات ...
سوزان رایس : این درخواست نیست. این الزام است.
رویترز: شما گفتید در ۲۴ روز.
سوزان رایس: راستی، برای اینکه موضوع روشن تر شود ، معذرت می خواهم. ما داشتیم درباره نقض مرتبط با دسترسی ها صحبت می کردیم. اشکال بالقوه دیگری برای نقض توافق وجود دارد که لزوما به دسترسی ها مربوط نمی شود. و اینها هم مشمول همین روند حل و فصل مناقشه می شوند که ممکن است به بازگشت سریع تحریم ها منجر شود.
رویترز: شما به ۲۴ روز اشاره کردید. با توجه به عملکرد گذشته ایران، این احتمال وجود ندارد که آنها در این مدت فرصتی داشته باشند تا دست کم برخی از شواهد فعالیت مشکوک را قبل از اینکه بازرسان وارد شوند، مخفی کنند؟
سوزان رایس: این سوال خوبی است. اما اجازه دهید این را توضیح بدهم که چرا کارشناسان هسته ای ما بسیار اطمینان دارند که مدت ۲۴ روز مدت زیادی است ...
رویترز: به نظر مدت زیادی می آید ...
سوزان رایس: این مدت بیش از حد کافی است و ما نباید نگران باشیم.
اولا ، نوع تاسیساتی که ما درباره آن حرف می زنیم باید از نوع تاسیسات مخفی یا اعلام نشده باشد که در آن فعالیت هسته ای صورت گرفته است. این مکان جایی به اندازه این اتاق یا حتی چه بسا اندازه این ساختمان نیست. این مکان حتما یک تاسیسات بزرگ خواهد بود.
و در آن تاسیسات ، با توجه به ماهیت موادی که ما درباره آنها حرف می زنیم، که مواد بسیار پرتوزا (رادیواکتیو) هستند، و با توجه به پیچیدگی تجهیزات آزمایش که آژانس بین المللی انرژی اتمی و ما داریم، هر گونه ماده باقیمانده برای روزهای متمادی و حتی برای ماهها و سال ها قابل ردیابی خواهد بود.
بنابراین آنها نمی توانند شواهد آن را به شکلی موثر در این مدت مخفی کنند. و شما نمی توانید تاسیساتی به این بزرگی را به این آسانی برای مدتی طولانی مخفی نگه دارید.
در ضمن، اگر ما در سناریویی که من همین حالا تشریح کردم، نگران تاسیساتی باشیم، در طول مدتی که ظنین هستیم تا زمانی که شک و تردیدها به شکل رضایت بخشی بر طرف شود، با دقت و به صورت کامل آن را زیر نظر خواهیم داشت. بنابراین، ما کاملا اطمینان داریم و خبره ترین کارشناسان هسته ای ما اطمینان دارند که این مدت از حد کافی نیز بیشتر است.
رویترز: ذخیره اورانیوم غنی شده و سانتریفوژهایی که کاهش می یابند، به کجا می رود؟ آیا مقصد آنها روسیه است، و آیا هیچ نگرانی امنیتی بیشتری درباره این موضوع ندارید؟
سوزان رایس: در اینجا دو موضوع مختلف مطرح است.
رویترز: بله دو سوال.
سوزان رایس: ذخیره اورانیوم غنی شده باید تا ۹۸ درصد کاهش یابد. این کار را می توان به چند روش مختلف انجام داد. می توان آن را به یک کشور ثالث ، مثل روسیه، صادر کرد. این محتمل ترین روش است.
روسیه هم خودش مواد شکافت پذیر دارد و با شکل مناسبی آن را نگهداری می کند و ما نگران این مسئله نیستیم. وقتی مسئله نگهداری چنین ماده ای به میان می آید آنها مسئول هستند، و دهه هاست که این مسئله به خوبی مشخص شده است.
ایران می تواند این ذخیره را رقیق سازی و به ماده ای تبدیل کند که دیگر همین کاربرد را نداشته باشد و این یک گزینه دیگر است. یا اینکه می توان آن را در یک بازار بین المللی و یک بازار تجاری مسئول برای این نوع ماده فروخت. پس این امکان وجود دارد که این ذخیره را امن سازیم و بعد در بازار آزاد بفروشیم. نبابراین، راههای مختلفی وجود دارد که می توان این کار را انجام داد.
سانتریفوژها برچیده خواهد شد. آنها را بیرون خواهند برد، لوله کشی ها، همه موادی که در نصب و عملیات این سانتریفوژها دخیل هستند بیرون برده می شوند.
همین حالا ایران حدود ۱۹ هزار سانتریفوژ فعال دارد. بر اساس این توافق، این تعداد به ۶۰۰۰ سانتریفوژ تقلیل می یابد. آنهایی را که برمی چینند انبار خواهند کرد. آژانس بین المللی انرژی اتمی هم ۲۴ ساعته و هفت روز هفته بر آنها نظارت خواهد داشت. همانطور که گفتم، همه لوله کشی ها و مواد مرتبط بیرون برده می شوند.
بنابراین، اینها به صورت ۲۴ ساعته و هفت روز هفته با دوربین ها و تجهیزات دیگر تحت نظارت خواهند بود. پس اینها غیرفعال و غیرقابل استفاده خواهند بود. و تنها راهی که بتوان از آنها دوباره استفاده کرد این است که اگر یک سانتریفوژ مجاز به فعالیت خراب شود، ایران می تواند -- با تایید آژانس بین المللی انرژی اتمی و با اطلاع آن -- یکی از این سانتریفوژها را از انبار بردارد و جایگزین سانتریفوژ از کار افتاده کند. پس این هم شیوه نگهداری سانتریفوژها خواهد بود.
رویترز: اما در ادامه این گفتگو درباره ایران، رئیس جمهور آمریکا در کنفرانس مطبوعاتی امروز خود در این باره حرف زد که خواهان ادامه ارتباط با ایران است. آیا شما مجمعی برای گفتگو با ایران درباره مسائل دیگر یا حوزه های مورد اختلاف دیگر مانند عراق، سوریه، یا بازداشت شهروندان آمریکایی در ایران دارید؟
سوزان رایس: من نمی گویم ما مجمع داریم. بلکه می گویم کانال هایی داریم. صادقانه بگویم، ما مدت هاست که کانال هایی برای گفتگو داشته ایم. وقتی من سفیر آمریکا در سازمان ملل بودم، در موقعیتی اگر نیازی برای رساندن یک پیام بود، ما این پیام را به سفیر ایران در سازمان ملل می دادیم. ما حال کانال های دیگری داریم.
ما همیشه کانال سوئیس را داشته ایم. دولت سوئیس حافظ منافع ما در تهران است. از آنجا که ما در تهران سفارت نداریم، آنها پیام های ما را به ایران می رسانند.
اما چیزی که در این مذاکرات تقریبا دو سال گذشته رخ داد این است که جان کری وزیر امور خارجه آمریکا اکنون رابطه ای با محمد جواد ظریف همتای ایرانی خود دارد. وندی شرمن ، معاون وزیر امور خارجه هم با همتای ایرانی خود ارتباط دارد. پس کانال های دیگری هست که ما می توانیم از آنها استفاده کنیم.
وقتی لازم باشد از این کانال ها استفاده کنیم، ما در این کار دیگر مثل گذشته تعلل نخواهیم کرد.
رویترز: آیا پیش بینی می کنید با توجه به این کانال هایی که شما دارید پیشرفتی، به ویژه درباره مسئله شهروندان آمریکایی ، به دست آید؟
سوزان رایس: ما درخصوص مسئله شهروندان آمریکایی که در ایران بازداشت هستند ، نه فقط در طول کل این روند، بلکه از زمانی که آنها بازداشت شدند، سخت تلاش کرده ایم.
ما بسیار دقت داشتیم که سرنوشت آنها را به سرنوشت مذاکرات (هسته ای) گره نزنیم چون ما اصلا نمی دانستیم آیا مذاکرات به نتیجه می رسد یا خیر. ما نمی خواستیم یک برگه چانه زنی به ایرانی ها بدهیم تا از آن علیه ما در مذاکرات (هسته ای) استفاده کنند.
برای همین بدون توجه به اینکه سرنوشت این مذاکرات چه می شد، یکی از اولویت های بسیار بسیار بالای ما این است که این افراد را به خانه بازگردانیم و برای این کار به تلاش های خود سخت ادامه خواهیم داد.
رویترز: همه می دانند که اسرائیل و برخی متحدان ما در خلیج (فارس) نگران یا مخالف این توافق هستند. دولت چه تمهیدات تازه ای برای تقویت محافظت های امنیتی برای این متحدان خود اندیشیده است؟
سوزان رایس: اولا از دید ما ، و من فکر می کنم از دید بسیاری دیگر در این کشورها، بهترین چیزی که ما می توانستیم برای امنیت آنها انجام دهیم این بود که اطمینان یابیم که آنها همسایه ای با نیات بدخواهانه ندارند که به سلاح هسته ای نیز مسلح باشد. این توافق این کار را کرد.
رویترز: اما آنها نگاه متفاوتی به این دارند.
سوزان رایس: برخی ممکن است، اما آنها نمی توانند این را زیر سوال ببرند که این توافق هدف جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته ای را برای سال های طولانی محقق خواهد کرد.
چیزی که آنها می گویند این است که در ایران ، اگر تحریم ها پایان یابد، یعنی اگر سرانجام ایران به تعهداتش بر اساس این توافق عمل کند و ما بتوانیم با راستی آزمایی به این نتیجه برسیم که آنها در موضعی نیستند که به سلاح هسته ای دست یابند، در آن صورت از لغو چشمگیر تحریم ها برخوردار می شوند -- و البته آنها تا زمانی که کاملا به تعهدات کلیدی خود عمل نکرده اند هیچ تحریمی لغو نمی شود.
نگرانی (آنها) این است که با لغو تحریم ها ایران منابع بیشتری و چه بسا موقعیت بین المللی بیشتری خواهد داشت تا منطقه را تهدید کند، همانطور که از قبل تهدید کرده است و ما هم آن را می دانیم.
رویترز: پس چه ...
سوزان رایس: این یکی از نگرانی هاست. من جواب خواهم داد که ما در این باره چه خواهیم کرد، اما من همچنین می خواهم اطمینان یابم که همه می دانند که این توافق هرگز درباره تلاش برای بازداشتن ایران از استفاده از عوامل نیابتی در منطقه ، یا برای بی ثبات کردن منطقه نبوده است.
این همیشه درباره نگرانی اصلی و اولیه ما بوده که دولت اسرائیل و همسایگان آنها در منطقه هم داشته اند. اسرائیل گفته است یک ایران مسلح به سلاح هسته ای تهدیدی علیه موجودیت آن است. ما در این توافق به صورت مستقیم و موثر به این موضوع پرداخته ایم.
اما ما درک می کنیم که ایران نقش بسیار بی ثبات کننده ای در منطقه ایفا کرده است، همچنان به ناآرامی دامن می زند و از تروریسم حمایت کرده است. پس ما می خواهیم هر کاری که می توانیم انجام دهیم تا ظرفیت و توانایی متحدان و شرکای خود را در این منطقه برای مقاومت در برابر ایران تقویت کنیم.
بنابراین، وقتی رئیس جمهور آمریکا ماه مه میزبان کشورهای خلیج (فارس) در کمپ دیوید بود، ما رئوس یک رشته اقدامات متقابل را ترسیم کردیم که موافقت کرده ایم برای تقویت امنیت آنها -- تضمین های امنیتی، حمایت ملموس از این کشورها برای تقویت توانایی دفاعی خودشان ، چه مستقیما با ابزارهای نظامی متعارف یا از راه همکاری ضدتروریسم، یا مقابله با حملات سایبری -- اتخاذ کنیم. ما مجموعه کاملی از پشتیبانی های تقویت شده داریم که ما و شرکایمان در خلیج (فارس) موافقت کرده ایم به یکدیگر بدهیم.
و در مورد اسرائیل هم به همین ترتیب. روشن است که اسرائیل نزدیکترین متحد و شریک ما در منطقه خاورمیانه است. روابط امنیتی و اطلاعاتی ما با اسرائیل قویتر و عمیق تر از همیشه بوده است. بینامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل این را بارها به صورت علنی گفته است.
و این روابط به همین شکل خواهد ماند. ما همچنین منتظریم ، اگر اسرائیلی ها مایل و علاقه مند باشند -- که این را هنوز نگفته اند -- با آنها در این باره مذاکره کنیم که چگونه می توانیم همکاری های امنیتی و اطلاعاتی خودمان را ، که همیشه در راستای منافع متقابل ما بوده است و امروز هم همینطور است و شاید عمیق تر نیز شده باشد، بیش از پیش عمیق و محکم کنیم.
خبرنگار رویترز: اما من هیچ ابتکار تازه ای نشنیده ام. این درست است؟
سوزان رایس: ابتکارات جدیدی وجود دارد که ما ماه مه اعلام کردیم.
خبرنگار رویترز: منظورم پس از این توافق هسته ای است.
سوزان رایس: خیر، چون ما فکر می کردیم این ضروری است که این کار را قبل از توافق احتمالی انجام دهیم، یعنی قبل از اینکه توافق به دست آید یا نیاید. چون در یک توافق ، آنها قطعا نگرانی هایی خواهند داشت که ما می خواهیم برطرف کنیم. اگر توافقی هم به دست نمی آمد ، نگرانی های آنها و تهدیدی که ممکن بود با آن مواجه باشند یا احساس می کنند مواجه هستند، ممکن بود بسیار بیشتر باشد.
بنابراین ما با صراحت به شرکای خود در خلیج (فارس) می گفتیم که منافع ما ، منافع متقابل ما در تقویت همکاری در هر دو سناریو تامین شده است، پس بیایید کار را حالا شروع کنیم.
اشتون کارتر، وزیر دفاع آمریکا، این آخر هفته به اسرائیل و عربستان سعودی می رود و او به همکاری عملی ما هم با اسرائیل و هم با شرکایمان در خلیج (فارس) در خصوص طیف کامل چالش های امنیتی منطقه ای ، و به ویژه نگرانی های آنها و نگرانی های مشترک ما درباره ایران ادامه خواهد داد.
رویترز: اجازه دهید درباره انرژی در چارچوب این توافق سوال کنیم. پیامدهای ژئوپولیتیک جاری شدن مقدار زیادی نفت به بازار به محض اجرای توافق چه خواهد بود؟
سوزان رایس: اولا، پیش بینی ما این است که این کار تدریجی صورت خواهد گرفت. همانطور که قبلا گفتم تا زمانی که ایران همه اقدامات لازم را در چارچوب این توافق در ارتباط با برنامه هسته ای خود انجام نداده باشد هیچ تحریمی لغو نمی شود.
پس ایران باید دو سوم از سانتریفوژهای خود را برچیند. ایران باید از ۹۸ درصد از ذخیره اورانیوم غنی شده خود خلاص شود. ایران باید اجازه دسترسی مستمر و فوق العاده را به تاسیسات هسته ای خود بدهد. ایران باید گام هایی را بردارد که رئاکتور پلوتونیوم آب سنگین کنونی خود را بی استفاده کند و برخی اقدامات دیگر.
ایران باید رضایت آژانس بین المللی انرژی اتمی را جلب کند و به همه پرسش های باقیمانده آژانس درباره فعالیت گذشته خود در زمینه تولید سلاح های هسته ای پاسخ دهد و همه این مسائل به شکل رضایت بخش حل و فصل شوند. اینها گام های اولیه ، قبل از لغو تحریم ها، هستند که ایران باید بردارد.
حال فرض کنیم ایران همه این کارها را انجام داد. بر اساس عملکرد آنها در چارچوب توافق موقتی، که آنها به هرچه گفته بودند عمل کردند، من فکر می کنم دلایلی هست که بر اساس آنها انتظار داشته باشیم ایران این گام ها را برخواهد داشت.
اگر آنها این کارها را بکنند، لغو تحریم ها شروع خواهد شد. و تحریم های مالی و به ویژه نفتی لغو خواهد شد. ما فکر می کنیم از حالا تا آن زمان ماهها فاصله داریم، چون طول می کشد تا ایران به همه این تعهدات خود عمل کند، اما وقتی آنها این کارها را کردند، کل نفت یک دفعه به بازار نخواهد آمد.
افزایش صادرات نفت ایران طول می کشد. ما فکر می کنیم -- خب شما می دانید که نفت یک کالاست و برای همین، مسئله برابری عرضه و تقاضا در میان است و با توجه به عرضه های دیگر به بازار در آن زمان افزایش صادرات نفت ایران ممکن است دست کم برای دوره ای به کاهش قیمت های نفت بینجامد .
برای آن دسته از ما که خودرو شخصی داریم، این مسلما چیز خوبی است. برای آن دسته از ما که نگران محیط زیست هستند -- که من جزو هر دو گروه هستم -- این مسئله ای است که باید به آن فکری شود. از لحاظ ژئوپولیتیکی روشن است که قیمت های نفت کاهش می یابد و این مسئله بر درآمدهای کشورهای تولید کننده نفت تاثیر خواهد گذاشت.
و اینها فقط کشورهای خاورمیانه نیستند، برخی مثل ونزوئلا در آمریکای لاتین هستند. برخی هم مانند نیجریه و آنگولا در آفریقا هستند و البته روسیه هم هست.
رویترز: این مسئله آمریکا را در این موقعیت نادر قرار خواهد داد که آخرین کشور صنعتی جهان باشد که اجازه صادرات نفت را نمی دهد. آیا شما از تغییر این سیاست دفاع خواهید کرد؟
سوزان رایس: این مسئله دیگری است. این هیچ ربطی به این ندارد که آیا ایران از تحریم های نفتی خود خلاص می شود یا خیر.
رویترز: مسلما همین طور است اما این یک واقعیت کم اهمیت جالب است. آیا این چیزی است که دولت آمریکا را به تغییر رویه تشویق کند؟
سوزان رایس: من چیزی ندارم اضافه کنم
خبرنامه دانشجویان ایران: با این همه نقد مشخص و صریح؛ رئیس محترم مجلس منتقدان را به مخفی شدن پشت رهبری متهم می کند. باید بگوییم کسانی پشت رهبری مخفی می شوند که به جای پاسخ به ابهامات فنی توافقات مدام می گویند رهبری در جریان است.
به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»، در ادامه متن سخنرانی میکائیل دیانی دبیر اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل در دیدار امروز دانشجویان با رهبر انقلاب آمده است:
خالصانه ترین سلام های اعضای انجمن های اسلامی دانشجویان در دفاتر اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل سراسر کشور را خدمت حضرتعالی اعلام می دارم و برای حضرت عالی آرزوی سلامتی و برای جمهوری اسلامی از خداوند متعال توفیق را طلب می کنیم.
انقلاب اسلامی ایران قاعده ها را بهم زد. سی و هفت سال است که دوران تازه ای آغاز شده؛ ساختارهای متفاوتی شکل گرفته؛ اما آیا انقلاب به سرانجام رسیده است؟ آیا انقلاب در تحقق همه ی آرمانهای وعده داده شده؛ موفق بوده است؟ سوال نسل سومی ها، نسل چهارمیها و حتی انقلاب کرده های انقلابی مانده این است که میراث انقلاب حالا در تنازع دو گفتمان غرب گرا و گفتمان اصیل خط امام؛ راه به کجا می برد؟ شناخت عرصه این نزاع بین تفکر غربگرا و تفکر انقلابی و اسلامی می تواند راهگشای آینده باشد که در ادامه به برخی مصادیق آن اشاره می شود:
الف) مسئله خط امام:
رهبری عزیز! شما اخیرا بیم تحریف در خط امام
را به جامعه گوشزد کردید؛ مسئله ای که بخاطر برخی قرائت های غلط همچون
واتیکانی، خنثی و کانالیزه نشان دادن امام توسط برخی منسوبین با سین و صاد
امام، اتفاقا بجا بود؛
باید بدانیم همان امامی که صریح ترین انتقاداتش علیه متحجرین حجره نشین حوزه بود، فریاد زد "آنهایی که خواب آمریکا را می بینند خدا بیدارشان کند"؛ همان امامی که معتقد بود نظامیان نباید در عرصه سیاسی دخالت کنند، منسوبینش را از ورود به عرصه های سیاسی بر حذر می داشت. ما امروز بسیار نگران برخی رفتارها و گفتارهای آنهایی هستیم که مع الاسف به غلط فکر می کنند جمهوری اسلامی حکومت موروثی آنها است و آنچه افراد را نزدیک به قدرت می کند خون و خاطرات است؛ نه خوانش و عمل دقیق به خط امام!
اما موضوع دیگری که ما بنای مطرح کردن آن را داریم مسئله تحریف رهبری است؛ بواسطه آنکه رهبری ادامه خط امام است.
حضرتعالی بارها بر این موضوع تاکید نموده اید که مواضع و سخنانتان همان است که در تریبون های علنی بیان می نمایید اما ما نمی دانیم چرا برخی افراد تلویحا و بعضا بصورت مستقیم اصرار دارند تحلیل ها و تصمیمات خود را به رهبری منتسب کنند و از این جایگاه هزینه نمایند.
برخی افراد از قول فلان مسئول یا بهمان سردار و آیت الله که حکم انتصاب از شما دارند؛ در برخی جلسات می گویند نظر شما جور دیگری است که نمونه آن در ماجرای یک هفته پس از بیانیه لوزان دیده شد چه آنکه؛ از فرمانده ستاد کل نیروهای مسلح تا برخی ائمه جمعه به تبریک و تمجید پرداختند؛ حال آنکه به تحلیل ما و بنا بر آنچه از شما در یکم فروردین و در منظومه کلی دیدگاههایتان سراغ داشتیم؛ نه تنها این تبریکات بی معنی بود بلکه بیانیه لوزان دغدغه های نگران کننده ای را بوجود آورده بود.
همچنان که این نکات را در نامه های مان خدمت حضرت عالی و افراد یاد شده؛ عرض کردیم و شما نیز در سخنرانی تاریخی 20 فروردین بر آنها تاکید نمودید.
به نظر ما این افراد سهوا و یا عمدا دچار خطا در تحلیل اند؛ اما ناراحت کننده تر آن است که خود را تنها مفسر نظرات حضرتعالی می دانند و اصرار دارند تشکل های دانشجویی نیز؛ همان تحلیل ایشان را در موضوعات مختلف به عنوان قرائت اصلی از مواضع رهبری بپذیرند و اگر دانشجویان تحلیلی ضد ایشان داشتند به زاویه گرفتن با رهبری متهم می شوند و مواضع انقلابی دانشجویان در رسانه های متعدد این حضرات صاحب سررسید سانسور می گردد.
ب) مسئله دیگر ایده دولت در اداره کشور است
رهبری عزیز؛ یکی از نقاط ظهور و بروز به
حاشیه رفتن ارزش های انقلاب در ایده دولت، برای اداره کشور متبلور است،
جایی که به بهانه آزادی های فردی، استقلال که همان آزادی در مقیاس یک ملت
است به عنوان اصل بنیادین انقلاب از موضوعیت می افتد، پیشرفت درونزا که
اتکا به ملت را در بردارد، فراموش می شود و ایده «همگرایی با غرب» بجای
«پیشرفت درون زا» می نشیند؛ ایده شکست خورده و تحقیر آمیز؛ با وجود تجربه
هایی از محمد مصدق تا محمد مرسی؛ هنوز دنبال می شود.
جز این است که این ایده منجر به توطئه آمریکایی سعودی ی کاهش 50 درصدی قیمت نفت شد؛ که خود را در گران شدن قیمت بنزین، برق و آب، نان و لبنیات و دیگر اقلام ضروری و مصرفی خانوارهای ایرانی نشان داد؟
تعامل و همگرائی با غرب قرار بود، عزت و احترام بین المللی را به ایرانیان بازگرداند اما عملا وقایعی همچون تهدید ایران توسط کشور 800 هزار نفری جیبوتی، خط و نشان کشیدنهای عربستان و ماجرای فرودگاه جده و ماندن سیصد و چند روزة سفیر ایران پشت درهای سازمان ملل نشان داد، که ذوق زدگی جناح غرب گرا منفعتی برای ملت ایران نداشته است.
البته انصاف آن است که از وزارت کار و رفاه، بواسطه توجه بیش از پیش به کارگران عزیز و حل مشکلات معیشتی این قشر زحمتکش و وزیر بهداشت بواسطه تلاش جهادگونه در حل مشکلات نظام سلامت تشکر کنیم؛ خوشحالیم که معاونت علمی رئیس جمهور رویکرد های مثبت و عملیاتی به حوزه های فناوری دارد و بی اثر بودن وضعیت فعلی تولید علم را در حل مشکلات کشور، پیشرفت و تولید ثروت فهمیده است.
ج)مسئله برخورد با منتقدان
اگرچه نحوه اداره کشور با کلید همگرایی با
غرب؛ از سوی شماری از نخبگان انقلابی به شکلی مشفقانه مورد نقادی قرار
گرفته است اما بعضی نگاه های از بالا به پایین و سلطنت مأبانه دولتمردان
مبتنی بر انگاره "فقط ما می فهمیم و باقی نمی فهمند" باعث شده تا نقدهای
فنی به وضع موجود شنیده نشود و منتقدین را با الفاظی چون کم سواد، عقب
مانده، بی شناسنامه و عصر حجری خطاب کنند.
حتی مردمی که دولت، برآمده از رأی آنها است به جرم لبوفروشی و راننده
تاکسی بودن اجازه صحبت ندارند؛ که این رفتارها نه قرابتی با اخلاق سیاسی
اسلامی دارد! و نه رگه ای از همدلی و همزبانی در آن احساس می شود.
از سوی دیگر یک استراتژی رسانه ای در مدیریت کشور تلاش می کند همه آحاد جامعه را از مسائل کلان کشور غافل کند و ایجاد تنازع در مسائل فرعی مثل حضور زنان در ورزشگاه ها، لغو کنسرت ها، فیلترینگ و یا عدم فیلترینگ شبکه های اجتماعی، شفاف شدن صندوق آرا، اجازه صحبت و بحث در مورد مسائلی اصلی همچون اقتصاد مقاومتی و یا هسته ای را بگیرد.
حضرت آیت الله خامنه ای! برخی از اعضای کابینه گمان می کنند که رهبر اپوزیسیون نظامند، نه مسئول اجرایی کشور! آنها باید پاسخگو باشند، نه طلبکار! کارگزارند؛ نه کارفرما! این آقایان بدانند که مشکلات با راه حل های خردمندانه و عمل جهادی به آن حل میشود نه سیاه نمایی گذشته، در یک کلام؛ زنگ انشا تمام شده و چند روز دیگر زنگ حساب است.
در مجموع یادآور می شویم که راهبرد
جنبش دانشجویی مدد به دولت یازدهم در چارچوب گفتمان انقلاب اسلامی است، ما
نمی خواهیم دولت یازدهم هم چون دولت سازندگی از نداشتن منتقد مشفق و منصف
رنج ببرد.
ج) در باب مذاکرات و سیاست خارجه
به حاشیه رفتن منطق امام در دیپلماسی و
محدود دیدن جهان در آمریکا و چند کشور غربی باعث شده همه ی ظرفیت های
دیپلماسی پشت میز مذاکره هسته ای نگه داشته شود!
این در حالی است که محوریت خط مقاومت در برابر استکبار، ریاست جنبش عدم تعهد با یک سوم اقتصاد جهان و قابلیت های راهبردی نظام جمهوری اسلامی؛ ابزارهایی در اختیار دولت است اما دولت با این ظرفیت ها چه کرده است؟
با واقع بینی تمام و در کمال تأسف باید خدمتتان عرض کنیم؛ دولت محترم علیرغم تلاش فراوان تیم مذاکره کننده؛ در مسئلة دیپلماسی و مذاکرات، دچار بیتدبیریهای متعدد شدهاست.
اول آنکه مذاکرات را به مسئلة اول کشور تبدیل نمود و در مواضع اعلامی سخن از خزانة خالی و عدم توان دفاعی کرد و از آب خوردن و ازدواج جوانان تا ساختن فیلمهای فاخر را به مذاکرات گره زد و بجای رجز خوانی و قدرتنمایی در برابر دشمن-که اقتضای هر مواجههای دیپلماتیک و غیردیپلماتیک است- اظهار به ناتوانی نمود.
بیتدبیری دیگر آنجا بود که در دور اوّل مذاکرات تمام داشتههای قابل چانهزنی را واگذار کرده و دل به اقدامات نسیه و دیپلماسی صدقه ای غرب خوش نمود و همة اینها درحالیست که طرف غربی قبلا اعلام کردهبود که برای اقداماتی بمراتب کمتر و کوچکتر حاضر است امتیازهایی بزرگتر و کلانتر بدهد.
این را باید متذکر شویم هر گاه برخی صداها در جامعه ایجاد می شود که تنش زدایی کنیم و سازش!، نتیجه ای جز تشدید سایه جنگ بر کشور، محور شرارت خوانده شدن و تحقیر در عرصه بین المللی نداشته است.
فرماندهی کل قوا؛ تطبیق های غلط تاریخی؛ بی تدبیری دیگری در مذاکرات است. برخی افراد؛ امروز را به روزهای پایان جنگ و قبول قطعنامه 598 و یا صلح حسنی تشبیه می کنند؛ حال آنکه شرایط و توان ایران چه از لحاظ درونی و چه در عرصه بیرونی و همچنین شرایط دشمنان و ضعف آنها این تطبیق ها را زیر سوال می برد.
این یک ظلم آشکار به ملت است اگر بخواهیم مردم سیصد هزار شهید داده، مردم نه دی، بیست و دو بهمن، روز قدس و پای کار انقلاب را با جماعت بی وفای زمان امام حسن (علیه السلام) مقایسه کنیم. مروجان نظریه تطبیق دوران فعلی و صلح حسنی بدانند؛ ما کلیدداران عرصه اجرایی را امین و غیور نسبت به انقلاب و رهبری می دانیم، چرا برخی اصرار دارند؛ خود را با یاران خائن و بی وفای امام حسن مقایسه کنند؟
اگر مصلحت و شرایط زمانی؛ ایران را بواسطه پایان دادن جنگ به قبول قطعنامه تحمیلی رساند همان مصالح باعث می شود امروز توافقی را امضا نکنیم که زمینه تسلط اطلاعاتی و امنیتی دشمن را بر ما فراهم کند که سایه جنگ را بر کشور پر رنگ کند. زمینه مشترک هر دو اتفاق؛ هم پذیرش قطعنامه و هم رد توافقنامه بد؛ دفع خطر جنگ است.
با این همه نقد مشخص و صریح؛ رئیس محترم مجلس منتقدان را به مخفی شدن پشت رهبری متهم می کند. باید بگوییم کسانی پشت رهبری مخفی می شوند که به جای پاسخ به ابهامات فنی توافقات مدام می گویند رهبری در جریان است.
نکته دیگر آنکه؛ بدفهمی از توافق هسته ای باعث شد تا جناح غربگرا بعد از مراسم باشکوه تشییع شهدای غواص حتی از شعار مرگ بر آمریکا ی مردم عصبانی شود و به آن تشر بزند.
سوال ما از رهبری عزیز این است؛ با توجه به اینکه رسانه های متعدد بزک کننده آمریکا با خوشحالی از موضوع تابو شکنی مذاکره با آمریکا، برای تزریق تئوری نفی استکبار ستیزی و نفی استقلال استفاده می کنند؛ به واقع تکلیف استکبارستیزی بعد از توافق هسته ای چیست؟ آیا با مردمی استکبار ستیز و در مقابل ساختارهای حکومتی مخالف آن مواجه خواهیم بود؟
در موضوع مذاکره؛ حضرتعالی با همه بدبینی به آمریکایی ها با مذاکرات برای کسب ملت ایران موافقت نمودید، سوال اینجاست که این کسب تجربه تا کجا ادامه خواهد داشت؛ پس از انعقاد یک توافق بد یا قبل از آن؟
د) وضعیت معیشتی مردم و دوران طلایی واردات
می خواهیم از درد مردم بگوییم. از معیشت،
عدالت اجتماعی و عدم توزیع عادلانة ثروت. اما چه بگوییم که متاسفانه امروز
در دوران طلایی واردات هستیم. آیا چرخ زندگی مردم با افزایش 92درصدی واردات
می چرخد؟
با 2.5 برابر شدن واردات اجناس چینی، یا واردات بیرویة پارچه از هند و کاهش چهل درصدی تعرفة واردات اجناس ترک؛ چطور؟
قاچاق 50 هزار میلیارد تومانی از مبادی رسمی؛ کمکی به اقتصاد و معیشت مردم خواهد کرد؟
آیا کشوری که دچار تحریم است باید بزرگترین وارد کننده پورشه باشد؟
آیا وارد کردن 23 کشتی شکر و شکستن کمر کشاورزان را می توان تدبیر نامید؟ چرا که تبعیض برای مردم دردناک تر از تحریم است.
آیا بهانه بی ادله ی آلاینده بودن بنزین داخل و ضربه به تولید ملی، برای توسعه واردات بنزینی که یورو چهار نبود؛ تدبیر بود؟
استفاده نکردن از ایده های نوین اقتصادی همچون پیمان های پولی دوجانبه و چندجانبه؛ که یکی مهمترین راهکارهای بی اثر کردن تحریم ها است چه توجیهی دارد؟
در حوزه اقتصادی اقلیت دلال وارداتچی؛ که بواسطه سودجویی هایش مبلغ کالای غیرایرانی است؛ اقتصاد ایران را با معظل مواجه کرده است و جوانان بیکار شده کارخانه های تعطیل شده؛ امروز از این امر رنج می کشند.
مشکل امروز عدم التزام عملی به اقتصاد مقاومتی و بازگشت توسعه تک ساحتی دهه هفتاد است که باعث افزایش فاصله طبقاتی می شود. کنترل دستوری نرخ تورم تبدیل به تنها شاخص برای ارزیابی وضعیت اقتصادی کشور شده درحالی که بسیاری از ظرفیت های اقتصادی کشور خالی و راکد مانده!
ه) فضای علمی کشور
رهبر معظم انقلاب اما در باب دانشگاه و خانه
علم و فناوری حرف بسیار است. خط مشکوکی دنبال تقسیم تشکل های دانشجویی به
اصلاح طلب و اصولگرا و قرار دادن آنها در دسته بندی های سیاسیحزبی مرسوم
است؛ این خط بدنبال ایجاد تشکلهای دولت ساخته همسو و سالن های همراه است که
نمود کوچکی از آن را در روز دانشجوی دولتی سال 93 دیدیم؛ که حتی یک نفر از
رئیس جمهور انتقاد هم نکرد! یعنی دو سال اداره کشور و مشکلات عدیده یک آخ
هم نداشت؟
انحلال سازمان فضایی موجبات سرخوردگی دانشمندان؛ خروج نخبگان از کشور و توقف فنّاوری فضایی را به همراه داشته؛ کاهش شتاب علمی کشور؛ نگرانی بابت تحقیق و توسعه در صنعت هسته ای همه و همه دستاوردهای سیاسی کاری با علم و فناوری است؛ که ماجرای بورسیه ها هم در همین راستا قابل تحلیل است که بدون هیچ حاشیه ای باید گفت بورسیه و ماادراک ماالبورسیه!
و اما در مورد عدم اهمیت به مسئله پیشرفت درونزا در دانشگاه خدمتتان عرض کنیم؛ علت العلل این معظل در دانشگاه اساتید محترمی هستند که به استدلال شاه قاجار می گویند: انرژی هسته ای می خواهیم چه کار؟ سپس همین تئوری عقب ماندهشان را توسط آقایان بی فکری در سیستم اجرایی پیاده می کنند و بعد از اینکه با کمک یکدیگر عامل عقب ماندگی کشور شدند، همین آقایان استاد خطاب به دانشجویان می گویند: دیدید گفتیم در جمهوری اسلامی نمی شود پیشرفت کرد!
مشکل اصلی همین جماعت استاد "ما نمی توانیم!" هستند که هنوز ترجمه علوم 50 سال پیش را به خورد دانشجویان می دهند.
اگر این جماعت بروند و دانشگاه در اختیار عاشقان پیشرفت قرار بگیرد، ما می توانیم را ترجمه می کنیم گزاره ای برای تحقق «استقلال؛ آزادی و جمهوری اسلامی»؛ حتی کوبنده تر از مرگ بر آمریکا!
نگاه پوزیتیوستی در جامعه روز به روز زیاد می شود و این ستون نظام غربی کمر خیمه جامعه ایرانی را خم خواهد کرد اما چه کنیم که نظام آموزشی کشور نیز نیروهایی جز این پرورش نخواهد داد؛ تفکر پوزیتویستی و تجربی در نظام آموزشی ترویج داده می شود، نظامی که در آن منطق استدلالی و تفکر انتقادی وجود ندارد و علوم دقیقه و تجربی و طبیعی بر علوم انسانی ارجحیت دارد. دانش آموزی که در این سیستم پرورش خواهد یافت جز منفعت طلبی، محاسبه گری و فردگرایی مرام دیگر نخواهد داشت و همین دانش آموز دیگر نمی تواند معادلات الهی را در ذهن خود حلاجی کند و در نهایت به انکار آن خواهد رسید؟
مسئله دیگر این است که چرا در نظام آموزشی کشور در مقاطع مختلف یک نظم سیستماتیک وجود ندارد که مقاطع تحصیلی ابتدایی، راهنمایی و متوسطه هر سال مانند سیستم فوتبال 4 4 2، 3 5 2، 6 3 1 تغییر می کند؟ چرا نظارتی بر دانشگاه فرهنگیان که خروجی آن قرار است جامعه آینده ایران را پرورش دهند وجود ندارد؟
و) فرهنگ
در فرهنگ هم همین بساط است. سازماندهی رسانه
ای و مافیای خطرناک جریان روشنفکری بیمار که تماما از رانت دولتی تغذیه می
کند، کار را به جایی رسانده است که هنرمند انقلابی برای تعیین تکلیف آثارش
باید مجوز از کسی بگیرد که هنوز تکلیف خود را با انقلاب مشخص نکرده است.
اینجاست که باید گفت در فرهنگ مسئله ما آزادی نیست، اتفاقا مسئله دیکتاتوری
همین جریان معلوم الحالیست که در همه گلوگاهها؛ از شورای تصویب فیلمنامه
در صدا و سیما تا اتاق فکر روزنامه های بزک کننده آمریکا، از ارشاد تا
متاسفانه سازمان تبلیغات را در اختیار گرفته و تفکر انقلابی را سانسور می
کند و هچل هفت ها و اعوجاجات درونی روشنفکر بیمار را به خورد مخاطب مسلمان
ایرانی می دهد. اگر در عرصه هنر فرصت برابر ایجاد شود و هنر از انحصار
طرفداران رضا قلدر در بیاید؛ هنرمند متعهد و عمار فرهنگی انقلاب نشان می
دهد که همچو فردایی در هشتاد سال پیش و به شهادت دیوارهای مسجد گوهرشاد،
این مدرنیته تبلیغی؛ مولود مشت و ترور و تیرباران رضاخان میرپنج است.
در حوزه فرهنگ ما با یک وضعیت ملموس غیرطبیعی مواجهیم که اگر بر طبق طبیعت بود؛ امروز از شهادت بانوان محجبه در گوهرشاد، از 15 خرداد 42، از 17 شهریور 57، از 7تیر و 8شهریور 60 و از ایرباس و سردشت و از 17000 شهید ترور، صدها فیلم و سریال ساخته می شد.
ی) مبارزه با فساد
نگاه منفعت طلب و نفع شخصی عده ای اقلیت
باعث پایمال شدن حق اکثریت در بهره مندی از منابع و مزایای انقلاب شده است و
این فردگرایی در دستیابی از امکانات، رانتخواری، ویژه خواری، پارتی بازی،
تشکیل باندهای ثروت و قدرت، شکاف طبقاتی را به همراه داشته است.
اگر بر دستگاه قضا فسادی محرز است،
چرا در زمان مسئولیت با مفسد برخورد نمیشود؟ چرا برخی پروندهها خط قرمز
است؟ چرا نباید از مسئلهای همچون کرسنت که تا کنون بالغ بر 42 هزار
میلیارد تومان زیان به بار آورده است، صحبت کرد؟ قوّای سه گانه باید پاسخ
دهند که اگر واقعا وزیر نفت از جمله دستاندرکاران این قرارداد زیانبار
محسوب می شود؛ چطور همچنان در مسند وزارت نشستهاست؟ تا زمانیکه جناب آقای
زنگنه در صدر وزارت قرار نداشت، این پرونده به نفع ایران بود و حکمی مبنی
بر جریمة ایران در کار نبود اما با حضور وی در این جایگاه، تاکنون محکوم به
پرداخت جریمة چهارده میلیارد دلاری شدهایم. آیا انتصاب یک فرد به سمت
وزارت نفت با چنین هزینهای-که معادل یکسال یارانة نقدی مردم است-
میارزید؟ و آیا تدبیر یعنی این؟
آیا این بدور از عدالت نیست با ویژه نگاری؛ رئیس ستاد کل نیروهای مسلح به
جعل اسناد سرباز فراری مشروعیت دهد؟ در حالی که ما صدها هزار جوان داشته و
داریم که در خدمت مقدس سربازی بدون رانتخواری و پارتی بازی امروز از مرزهای
کشور حراست می نمایند.
وقتی رئیس هیئت امنای دانشگاه آزاد؛ این دانشگاه را با بیش از سیصد هزار میلیارد تومان متعلق به خود و فرزندانش می داند؛ طبیعی است که برخی مسئولین دیگر نیز بهره برداری از بیت المال را حق خود بدانند در حالی که جمهوری اسلامی تاسیس شده است که این ویژه خواری ها را از بین ببرد.
چرا در حالی که براساس آمار؛ بیش از همه عدم شفافیت اطلاعات منجر به این فساد می شود؛ قانون دسترسی آزاد به اطلاعات دولتی و قراردادهای آن همچنان خاک می خورد؟
چرا منفعت طلبی فردی و عدم برخورد با آن باعث ایجاد طبقه جدید پزشکانی شده که حتی زیرمیزی را برای خود مشروع می داند و وزیر بهداشت مجبور است برای مقابله با آنها انرژی مضاعف تر از ایجاد سلامتی برای بیماران جامعه بگذارد.
همین تفکر منفعت طلب باعث بروز آقازاده های مفسدی شده که سالها بیت المال مسلمین را حساب شخصی خود می دانند و از هیچ مفسده ای دریغ نمی کنند و خانواده آنها حتی بعد از محاکمه مفسد؛ حکم قوه قضاییه را پدرسوخته بازی می دانند. همه باید بدانند که جمهوری اسلامی در مسئله عدالت با احدی تعارف ندارد!
عدم اقدام عملی برای مبارزه با فساد و شکل دهی نهادهای ناکارآمد برای آن منجر به فساد سیستماتیک و ساختاری می شود که اگر جلوگیری نشود با بحران کارآمدی در نظام جمهوری اسلامی مواجه خواهیم شد.
ه) ناکارآمدی در رسانه ملی
اگر محتوا را درست نکردیم گمان نشود با
توسعه آنتن می توان مخاطب را پای تلویزیون ملی خواهد نشست؛ رسانه ملی با
وضعیت موجود به راحتی خود را از صحنه رقابت حذف می کند، نداشتن برنامه های
کیفی، عدم وجود برنامه های ثقیل با نگاه انقلابی که به عنوان تابلوی صدا و
سیما باشد، باعث شده هر روز ریزش مخاطب برای رسانه اتفاق بیفتد و در کنار
آن برنامه هایی که سبک زندگی غیردین مدار که به همان انحراف در ارزش ها کمک
می کند که اتفاقا در رسانه ملی کم نیست و بگوییم که پایتخت ها و نقی ها در
رسانه ملی در حالت استثنا است نه قاعده!
در حوزه خبر و تفسیر آن، رسانه ملی همواره در مرز حاکمیت حرکت می کند حال آنکه مرز رسانه واقعیت است نه حاکمیت! صدا و سیما نباید روابط عمومی حاکمیت باشد. 5 سال از وقایع سوریه می گذرد و هر روز رسانه ملی اعلام می کند که ارتش سوری در حال پیشروی است؛ با این اخبار امروز باید قطب شمال را فتح کرده باشد! این در حالی است که رسانه ملی اتفاقا جایی که باید روابط عمومی حاکمیت باشد و پیشرفت های کشور را که به حمدالله کم هم نیست؛ به تصویر بکشد؛ فشل و کم توان است.
آقای خامنه ای
این همه را باید بگذاریم در کنار فردگرایی دیگر عنصر مخرب فرهنگ غربی که
ضد ارزش بزرگی برای جامعه ماست و به واسطه تفکر منفعت طلب و فایده گرا و به
مدد فضای مجازی و شبکه های اجتماعی هر روز بیشتر از گذشته بر جامعه ایرانی
فشار می آورد و از بین رفتن اخلاق و فرهنگ اسلامی را به همراه دارد اما
متاسفانه در این میان تکلیف دستگاه های حاکمیتی مرتبط با این حوزه به ویژه
شورای عالی فضای مجازی مشخص نیست،به نظر می رسد در حاکمیت رویکرد واحدی در
خصوص مسئله ی فضای مجازی و فرصت ها و تهدید های آن وجود ندارد،یا اگر وجود
دارد تصمیم موثری در این موضوع اتخاذ نمی شود .
بایستی بگوییم همین فردگرایی و عدم قبول تعهد به غیر و عدم مسئولیت پذیری باعث شده فرزندآوری و به طریق اولی تر ازدواج که سنت مقدس جامعه ماست کم رنگ شود.
آنچه گفتیم گوشه ای از تقابل دو تفکر موجود است که وجود تفکر غربگرا در ساختارهای فرهنگ و اقتصاد و سیاست نشان می دهد؛ در بعضی موارد روند ها در جمهوری اسلامی و به نام انقلاب اما نتایج به کام مدرنیسم باشد و از این باب خطر انحراف در ارزشها به شدت حس می شود اما الطاف خداوندی، عنایات امام عصر و رهبری داهیانه حضرتعالی و همچنین بصیرت ستودنی اکثریت معتقد به آرمانها و ارزشهای انقلاب اسلامی و این مردم معمولی در پایتخت و غیر پایتخت همواره نشان داده اند که در این نزاع؛ گفتمان انقلاب اسلامی پیروز است چنانچه تشییع شهدای غواص و حضور روز گذشته در راهپیمایی روز جهانی قدس بیانگر آن است.
گفتنی است رهبرانقلاب در پاسخ به سوال مطرح شده توسط دبیر اتحادیه مستقل درباره "تکلیف استکبارستیزی بعد از مذاکرات":مگر مبارزه بااستکبار تعطیل بردار است؟/این از مبانی انقلاب است.اگر مبارزه بااستکبار نباشد ماتابع قرآن نیستیم/آمریکا اتمّ مصادیق استکبار است/خودتان راآماده کنید برای ادامه مبارزه بااستکبار.